امروز امير در ميخانه تويي، تو


اللهم اعزه به، وانصره وانتصر به، وانصره نصرا عزيزا، وافتح له فتحا يسيرا، واجعل له من لدنک سلطانا نصيرا. اللهم اظهر به دينک و سنة نبيک، حتي لا يستخفي بشي ء من الحق مخافة احد من الخلق

خدايا! زمين از زمزمه ذکر تو به دور است.

نه حراي معرفتي، نه عزلت نشين حيرتي، نه بويي از معرفت، نه زمزمه اي از محبت.

اي مهربان!

آيا صداي گوشه نشينان منتظر مهدي، عجل الله تعالي فرجه، را بي پاسخ خواهي گذاشت؟

آيا گرفته ترين نگاهها را که در سپيده دمان و آنگاه که سرخي شفق مي درخشد، بر مهدي تو، عجل الله تعالي فرجه، سلام مي فرستند فراموش خواهي کرد؟

آيا اين سينه هاي سوخته که از ميان جماعت مرداب زده به عشق تو و مهدي تو، عليه السلام، زنده اند در بي پناهي رها خواهي کرد؟

کاسه هايشان خالي است. ديگر اشک هم ياري نمي کند.

لهيب فروزان عطش در صحراي صبر مي سوزاندشان.

اضطرابشان را بنگر در امواج بغضهاي فرو خورده.

گويي اندوه تمام حنجره ها در آواز وداعشان نهفته است.

امروز امير در ميخانه تويي تو فريادرس اين دل ديوانه تويي تو مرغ دل ما را که به کس رام نگيرد آرام تويي، دام تويي، دانه تويي تو اي مهربان پروردگار ما!

پيروزي را قرين او گردان و سوختگانش را پيروز گردان. فتحي که عالم را در برگيرد و سروش عشق، نواي فتح سر دهد.

دروازه اي از برکات به رويش بگشا که افق پيروزي و نصر در آن سلطنت باشد.

مهربان!

به وسيله او در هنگامه اي که فتنه ها دين را در جهان غريب مي گردانند اسلام را ظاهر گردان و سنت پيامبر، صلي الله عليه وآله، را به دست او آشکار فرما...

آنچنان سلطنتي که انسان زير چتر آسايش آن آرام گيرد و احدي از مردمان از آن گمراه نشود.

خدايا! اباصالح، عجل الله تعالي فرجه، را سلامت بدار و مؤمنان را به وسيله او به دار عافيت روانه کن.


سيد اميرحسين اصغري