دوستت دارم امام زمان


من عين گفته هاي دختر 5 ساله ام رامي نويسم:

امام زمان ,من ازهمين جابه شما مي گويم من خيلي دوستت دارم.من کتاب تو رو دارم که يک شعر در موردخودت هست.يک کتاب در مورد خودت و يکي هم در مورد خدا.من چون دوست داشتم کارهاي خوب کنم پدرم برايم اين کتابهاروخريد.من اينقدر تو رودوست دارم که دوست دارم ببينمت وصداي تورو بشنوم.پدرم ميگه اگه اصلا کاربدي انجام ندي ميتوني امام زمان راببيني.من ميخوام باپدرومادرم بيام پيش خودت.من وقتي پروانه هارومي بينم به يادتومي افتم.من خيلي ناراحتم که شمارونمي بينم.وقتي ازشيشه پنجره به بيرون نگاه مي کنم يادتومي افتم.

آقاجون سر نماز چشمهامو مي بندم و برايت دعامي کنم. ميخواهم کنارپنجره بايستم ,بال درآورم و درآسمون پروازکنم.

دوست دارم تو روباتمام امامها وفرشته هاببينم. تمام کوچه هاراچراغاني کرده اند ومن ميدونم تولد خودته . تولدت مبارک باشه.


برگرفته از آثار ارسالي به جشنواره طوبي