خبر دادن امام حسين (ع ) از بازگشت خويش به دنيا
جابر از امام باقر ( عليه السلام ) روايت مي كند: حضرت امام حسين ( عليه السلام ) در صحراي كربلا پيش از شهادت فرمودند:
«جدّم رسول خدا6 به من فرمود:
اي فرزند! تو را به سوي عراق خواهند برد، در زميني كه پيغمبران و اوصياي ايشان در آنجا يكديگر را ملاقات كرده اند يا خواهند كرد، و آن زمين را «عمورا» مي گويند، در آنجا شهيد خواهي شد و با تو جماعتي از اصحاب تو نيز به شهادت خواهند رسيد، كه درد و رنج بريدن آهن به ايشان نخواهد رسيد، چنانچه آتش را حقتعالي بر حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) سرد وسلام گردانيد، همچنين آتش جنگ بر تو و اصحاب تو سَرد وسلام خواهد شد».
( - بحار الانوار: ج 53، ص 62 . )
امام حسين ( عليه السلام ) خطاب به اصحاب خود فرمود:
«بشارت باد شما را، شاد باشيد كه ما به نزد پيغمبر خود مي رويم، پس مي مانيم در آن عالم آنقدر كه خدا بخواهد.
پس اوّل كسي كه زمين شكافته مي شود و از زمين بيرون مي آيد من خواهم بود و همراه بيرون آمدن من، بيرون خواهد آمد اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) و قيام خواهد كرد قائم ما ( عليه السلام ) پس نازل مي شود بر من گروهي از آسمان از طرف حق تعالي (كه هرگز بر روي زمين فرود نيامده باشند) با جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و لشكرها از ملائكه.
و فرود مي آيد محمد و علي ( ( عليهماالسلام ) ) و من و برادرم و جميع آنها كه خدا بر ايشان منّت گذاشته از انبياء و اوصياء، سوار شده بر اسبان خدائي ابلق از نور، كه هيچ مخلوقي پيش از آنها، بر آنها سوار نشده است.
( - هر چيز دو رنگ، خصوصاً سياه و سفيد را گويند. )
پس حضرت رسول خدا6 عَلَمْ خود را به دست مي گيرد وحركت مي دهد و شمشير خود را به دست قائم ما مي دهد، پس بعد از آن، آنچه خدا خواهد مي نمائيم.
پس از آن حقتعالي بيرون مي آورد از مسجد كوفه چشمه اي از روغن و چشمه اي از آب و چشمه اي از شير.
پس آنگاه حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) شمشير حضرت رسول ( صلي الله عليه وآله وسلم ) را به من مي دهد و مرا به جانب مشرق و مغرب بفرستد، پس هر كه دشمن خدا باشد خونش را بريزم و هر بتي را بيابم بسوزانم تا اينكه به زمين هند برسم و جميع بلاد هند را فتح كنم.
و حضرت دانيال و يوشع زنده شوند و بيايند به سوي حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) و گويند:
«راست گفتند خدا و رسول او در وعده ها كه دادند».
پس هفتاد نفر با ايشان بفرستد به سوي بصره كه هر كه در مقام مقاتله در آيد او را بكشند، و لشكري به سوي بلاد روم بفرستد كه آنها را فتح كنند.
پس هر حيوان حرام گوشت كه باشد بكُشم تا آنكه به غير حلال و پاك و پاكيزه در روي زمين نباشد ... يهود و نصاري وساير ملل را مخيّر گردانم ميان اسلام و شمشير، پس هر كه مسلمان شود منّت گذارم بر او و هر كه اسلام را نخواهد خونش را بريزم.
و هيچ مردي از شيعيان ما نماند مگر آنكه خدا ملكي به سوي او بفرستد كه خاك را از روي او پاك كند و زنان و منزل او را در بهشت به او نشان دهد.
و هر كور و زمين گير و مبتلائي كه باشد خدا به بركت ما اهل بيت آن بلاها را از او دفع نمايد.
و حق تعالي بركت را از آسمان به زمين فرو فرستد به مرتبه اي كه شاخه هاي درختانِ ميوه دار از زيادي ميوه بشكند وميوه تابستان در زمستان و ميوه زمستان در تابستان به عمل آيد و اين است معني قول حقتعالي كه فرمود:
«وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَ اتَّقُوا لَفَتَحْنا...»
«و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مي كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مي گشوديم؛ ولي (آنهإ؛ حق را) تكذيب كردند؛ ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم».
( - سوره اعراف: آيه 96 . )
سپس فرمود:
خداوند به شيعيان ما كرامتي ببخشد كه مخفي نماند بر ايشان هيچ چيز در زمين و آنچه در زمين است، حتّي آنكه اگر كسي بخواهد از احوال خانواده خود اطّلاع حاصل كند خدا به او الهام مي كند به آنچه كه آنها انجام مي دهند.
( - بحار الانوار: ج 53، ص 62 . )