منظور از دابة الارض در قرآن علي (ع ) است
«وَ اِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ اَخْرَجْنا لَهُمْ دابَّةً مِنَ الْاَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ اَنَّ النَّاسَ كانُوا باياتِنا لا يُوقِنُونَ».
به آيات ما ايمان نمي آورند».
( - سوره نمل: آيه 82. )
از نظر روايات اهلبيت عصمت و طهارت هيچ ترديدي نيست كه منظور از دابَّةُ الْاَرْض رجعت وجود مقدّس شاه ولايت حضرت علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) مي باشد.
امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد: مردي به عمّار ياسر گفت:
اي ابويقظان! (كنيه عمّار) آيه اي در قرآن مرا مضطرب كرده، افكار پوسيده اي بر دلم هجوم آورده.
عمّار فرمود: آن كدام آيه است؟
گفت: آيه «وَ اِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ....» نمي دانم كه منظور از «دابَّةُالْاَرْض» در اين آيه چيست؟
عمّار ياسر فرمود: من به خداي تبارك و تعالي سوگند مي خورم كه ننشينم و نخورم، جز اينكه او را به تو نشان دهم. عمّار با آن مرد راه افتادند و به خدمت مولاي متّقيان اميرمؤمنان شرفياب شدند. حضرت علي ( عليه السلام ) خرما و كَره ميل مي فرمودند.
علي ( عليه السلام ) خطاب به عمّار فرمودند: اي ابويقظان! بيا نزديك. عمّار جلو رفت و مشغول خوردن شد.
آن مرد دچار شگفت شد. چون برخاستند به او گفت: اي ابويقظان! چگونه است، تو كه قسم خورده بودي ننشيني و نخوري تا او را به من نشان دهي؟! عمّار فرمود: اگر انديشه ات را به كار انداخته بودي متوجّه مي شدي كه من او را به تو نشان دادم [ يعني دابة الارض همانا اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) است كه به تو نشان دادم ].
( - الزام النّاصب: ج 2، ص 347 / بحار: ج 39، ص 242. )