توقيع ابوالحسين محمد بن جعفر اسدي


*

مرحوم شيخ صدوق - رحمة الله عليه - در كتاب «كمال الدين» از محمدبن جعفر اسدى - رضى الله عنه - روايت نموده كه مى گفت: «در ضمن جواب مسائلى كه من از حضرت صاحب الزمان - صلوات الله عليه - پرسيده بودم و محمدبن عثمان - قدس الله روحه - براى من فرستاد، چنين مرقوم بود: «اما آنچه كه از نماز خواندن وقت طلوع خورشيد و وقت غروبش پرسيده اى، اگر آن گونه كه مردم مى گويند، باشد كه: خورشيد از ميان دو شاخ شيطان طلوع كرده و در ميان دو شاخ شيطان غروب مى كند، پس هيچ چيزى بهتر از نماز، دماغ شيطان را به خاك نمى مالد؛ پس نماز را به پا دار و دماغ شيطان را به خاك بمال.



اما اين كه پرسيده اى چيزى وقف ما شده باشد، اگر صاحبش محتاج به آن باشد آيا مى تواند در آن تصرف كند يا نه؟ جواب اين است كه: اگر آن شى ء وقف شده هنوز تسليم متولى نشده، صاحب ملك اختيار دارد كه آن را از وقف بودن بيرون كند و آن را تملك نمايد؛ ولى اگر تسليم متولى وقف شده باشد، صاحب آن نمى تواند تصرف كند، خواه محتاج به آن باشد يا بى نياز از آن باشد.



و اما اين كه پرسيده اى كسانى در اموال ما كه در دست آنهاست، بدون اجازه ما تصرف مى كنند و استفاده آن را براى خود حلال مى دانند، هر كس اين كار را بكند ملعون است؛ و ما روز قيامت از وى باز خواست مى كنيم. پيغمبر صلي الله عليه و آله فرمود: هر كس آنچه را كه پيش عترت من حرام است حلال بداند، به زبان هر پيغمبرى ملعون است؛ پس هر كس حق ما را تضييع كند از جمله ستمگران محسوب است و مشمول لعنت پروردگار خواهد بود چنان كه خداوند فرمود: «الا لعنة الله على الظالمين.»(1)



و اما اين كه پرسيده اى از بچه اى كه ختنه شده و بعد از آن مجدداً غلاف و پوشش آلت او رشد كند، آيا بار دوم هم بايد ختنه شود يا نه؟ جواب اين است كه واجب است دوباره ختنه شود، چون زمين از بول انسان ختنه نشده چهل روز به سوى خدا ضجه مى كشد.



و اما اين كه پرسيده اى شخصى نماز مىگزارد و آتش و تصوير و چراغ روشن مقابل وى قرار دارد، آيا نمازش صحيح است يا نه؟ و مردم پيش از تو در اين مورد اختلاف داشته اند، جواب اين است كه: اگر نمازگزار از اولاد يت پرستان و آتش پرستان نباشد، جايز است ولى اگر از اولاد بت پرستان و آتش پرستان باشد، جايز نيست رو به روى آنها نماز بخواند.



و اما اين كه پرسيده اى املاكى براى شما وقف شده، آيا جايز است كسى آن را آباد كند و بعد از كسر مخارجى كه خرج كرده بقيه درآمد آن را به ناحيه ما بفرستد، و اين كار را به خاطر ثواب بردن و تقرب به سوى ما متحمل شود؟ جواب اين است كه : هيچ كس حق ندارد در مال كسى بدون اجازه صاحبش تصرف كند، پس چگونه جايز است كسى در مال ما تصرف كند؟ هر كس بدون اجازه ما اين كار را بكند، آنچه را كه بر وى حرام بوده حلال دانسته، و هر كس بدون اجازه، چيزى از اموال ما را بخورد، مثل اين است كه آتش مى خورد و به زودى به آتش جهنم خواهد افتاد.



و اما اين كه پرسيده اى شخصى املاكى را براى ما وقف مى كند و بعد از وقف، به دست كسى مى سپارد تا آن را آباد كند و مخارج خويش و زمين را از درآمد آن بردارد و بقيه را به ناحيه ما بفرستد، آيا جايز است؟ اين كارها براى كسى كه از طرف واقف تعيين شده، جايز است؛ وليكن براى غير آن جايز نيست.



و اما اين كه پرسيده اى رهگذرى از كنار درختانى كه به ما وقف شده، عبور مى كند و از ميوه آن مى خورد، آيا براى او حلال است يا نه؟ جواب اين است كه : خوردن آن براى رهگذر حلال و بردن آن حرام مى باشد.(2)




پاورقي

* در زمان نواب بزرگوار امام زمان (عج) عده اى از مردم موثق بودند، كه از طرف نواب توقيعاتى براى آنها مى رسيد، يكى از آنها ابوالحسين محمدبن جعفر اسدى بود (الغيبه، ص 415). يكى از وكلاى حضرت در منطقه رى بود. صالح بن ابى صالح مى گويد: در سال 290 هجرى عده اى از من خواستند كه چيزى را به عنوان مال امام از آنها بپذيرم ولى نپذيرفتم نامه اى نوشتم و كسب تكليف كردم جوابى براى من آمد كه: محمدبن جعفر اسدى در رى است مال به او تحويل داده شود كه او از موثقين ماست. اسدى در ماه ربيع الثانى سال 312 در حالى كه مردم او را به عدالت مى شناختند، بدون تغيير عقيده به جهان باقى شتافت. (الغيبه، ص 415 و 416).



1- سوره هود، آيه 18.



2- كمال الدين، ج 2، ص 520، حديث 49/ احتجاج طبرسى، ج 2، ص 479 /بحارالانوار، ج 53، ص 182 رواية 11.