در جستجوي آخرالزمان


تد دانيلز (Ted Daniels)، اهل فيلادلفيا، محققي است که زمينه تحقيق اش کمي عجيب مي نمايد: »سال 2000 و موج فرقه هاي مذهبي که آغاز هزاره تازه اي را نويد مي دهند«. او در ماهنامه صد صفحه اي خود از تب هزاره سخن مي گويد. دانيلز در اين صفحات با حوصله تمام از 1100 گروه و فرقه اي که مي شناسد، گفتگو مي کند.

هر هفته که او ادبيات سال 2000 را بررسي مي کند، بيش از پيش بر اين باور ايمان مي آورد که هزاره بعدي، زمان ظهور منجي آخرالزمان است. دانيلز در اين مورد مي گويد: هزاره جديد نوعي حفره سياه ذهني است، اين حفره ذهني به طور مقاومت ناپذيري مردم را به سوي خود مي کشد. دانيلز تحصيلاتش رإ؛ در هاروارد طي کرده و دکترايش را از دانشگاه پنسيلوانيا گرفته است. او معتقد است که زمانه حاضر آماده دريافت نبوتهايي [پيش گوييهايي]1از انواع مختلف است، نبوتهاي جديد مي توانند در بحبوحه تغييرات وسيع اجتماعي ظهور کنند درست زماني که عدم ثبات و پديده هاي غير قابل پيش بيني مردم را در بيم و هراس فرو برده باشند. در بخشي از تحقيقات دانيلز و در پي يک نظرخواهي انجام شده از سوي هفته نامه »يو اس نيوز« اين نکته روشن مي شود که 61 درصد از آمريکاييها بازگشت دوباره مسيح، عليه السلام، را به زمين باور دارند و 59 درصد آنها به آخرالزمان معتقدند. حتي 12 درصد آخرالزمان را براي چند سال آينده پيش بيني مي کنند.

تمام وقت دانيلز صرف طبقه بندي نبوتهايي که امکان ظهورشان وجود دارد، مي شود. او بعد از اينکه اطلاعات را بدقت طبقه بندي کرد، آنها را در اختيار محققان و تاريخ نگاران قرار مي دهد، اگر چه از جهت فلسفي بين گروهها و فرقه هاي گوناگون، اختلافاتي وجود خواهد داشت، اما دانيلز، يک دورنماي اصلي را در همه آنها يکسان مي انگارد: افسانه اي که بر اساس آن اين اعتقاد وجود دارد که زمين به حالت اوليه اش باز مي گردد و عدالت و يکرنگي بر همه جا حاکم مي شود. آن روز ديگر از بدبختي و جنگ خبري نيست. اين انديشه همواره با ظهور قهرماني که همه امور را مرتب مي سازد، همراه است. اما قبل از رسيدن به اين نقطه، بايد جهان مصايبي چون طوفانهاي عظيم، فوران آتشفشانها، سقوط شهاب سنگها و حتي اپيدمي هايي چون ايدز را پشت سر بگذارد.

تد دانيلز چهار مکتب اصلي را در هزاره بعدي چنين معرفي مي کند: کليساهاي انجيلي که به وحي معتقدند و در جستجوي علايم ظهور مسيح هستند. داويدهايي که در سال 1993، در واکو از بين رفتند، از اين جمله هستند. گروه دوم طرفداران عصر جديد (Nouvel Age) هستند که معتقدند جهان شاهد تغييرات عظيمي خواهد بود. گروه سوم، اکولوژيستها هستند که اصولاً معتقد به تحولات زيست محيطي در سطح کره زمين هستند:

اگر ما روش زندگي مان را تغيير ندهيم، در آينده کره زمين نابود خواهد شد. تد دانيلز تشابه هايي بين اکولوژيستها و ارتشهاي زيرزميني، از جهت اينکه براي هر دو گروه نظام جديد دنيا به زمان قبل از مسيح باز خواهد گشت، مشاهده مي کند. گروه آخر نيز معتقدين به بشقاب پرنده ها هستند.

تد دانيلز توضيح مي دهد:

هزاره بعدي، آغازي ديگر است، انسان دوباره از اول شروع مي کند. به همين دليل است که آمريکاييها به طور ويژه نسبت به آخرالزمان حساس شده اند. چرا که آمريکا اصلاً بر روي اين عقيده بنا شده که اولين مهاجرين به اين سرزمين بودند که براي نجات جهان به اينجا آمده اند.

فعلاً، اين هزاره جديد، وسيله خوبي براي کار و کاسبي شده است. يکي از شرکتهاي آبجوسازي با استفاده از همين موضوع در تبليغاتش چنين مي گويد: آبجوي آينده را، امروز بنوشيد. موضوع آخرالزمان دست کم براي امور تجاري نان آور شده است.



پي نوشت:

× عنوان اصلي اين مقاله که در مجله لوپوئن، شماره 1215، مورخ 30 دسامبر 1995 برابر با 74/10/9 چاپ شده، چنين است:

Le Chercheur de I :An 2000 _ JEAN :P.23 Apocalypse PAR ,SEBASTIEN STEHLI

شايان ذکر است ترجمه اين مقاله از مجله ترجمان شماره 8 مورخ 74/10/30 برگرفته شده است.

1. ظاهراً »نبوّت« در اين مقاله به معني لغوي آن يعني »پيشگويي« است و معني اصطلاحي آن يعني »پيامبري« اراده نشده است.