آينده زمين و انسان



اشاره :

مشکلات موجود در زمينه محيط زيست جهاني از سه عامل عمده ناشي مي شود: رشد جمعيت، ميزان مصرف و فناوريهاي نوين موجود. اگر چه در سالهاي اخير کنفرانسهاي منطقه اي و جهاني فراواني براي حل بحران محيط زيست، برگزار شده و مي شود، اما نتايج عملي بسيار ناچيزي دارند. در هر حال، اگر اقدامي عاجل، مؤثر و فراگير صورت نگيرد بايد منتظر نتايج وخيم تري براي زمين و جوامع انساني بود.

مقاله حاضر به بررسي ابعاد مختلف اين بحران جهاني مي پردازد.

هفت مرد قدرتمند دنيا پول زيادي در اختيار دارند، با اين حال آنها مجموعاً تنها 350 ميليون دلار براي حل يک مشکل بزرگ گرد هم آوردند. آنان همگي نگران جنگلهاي استوايي برزيل بودند و براي نجات جنگلهاي مذکور برنامه اي جديد و نوآورانه را ابداع نمودند. اين طرح که PPG7 نام دارد، توسط سران کشورهاي صنعتي جهان ارايه شده است. هم اکنون اين احتمال وجود دارد که جنگلهاي عظيم آمازون براي هميشه نابود و محو شوند. از يک سو، کارخانه هاي توليد چوب با سودجويي هر چه تمام تر درختان را قطع مي کنند، از سوي ديگر کشاورزان بي زمين در جنگ براي ادامه بقا ناچار به سوزاندن جنگل هستند و از سويي ديگر مالکان بزرگ و صاحبان گله هاي گوسفند به صورتي بي رويه ذخاير آمازون را از ميان مي برند. چنين وضعيتي در سال 1992م. موجب شد تا مردان قدرتمند جهان به فکر چاره بيفتند. سرنوشت جنگلهاي استوايي در آن زمان موضوعي بود که توجه زيادي را به خود برمي انگيخت.

امروز يعني با گذشت نه سال از آن زمان، هنوز هم اوضاع در جنگلهاي استوايي برزيل بهبود نيافته است. اگر چه هر روز خبرهايي از موفقيتهاي به دست آمده در راه جلوگيري از نابودي اين جنگلها در رسانه ها منتشر مي شود و مجلاتي مانند »اکونوميست« راه حلهايي ارايه مي دهند، اما در عمل تا کنون چندان پيشرفتي به چشم نمي خورد. اخيراً دولت برزيل طرحي را تحت عنوان »برزيل به جلو« ارايه داده که در قالب آن، در رشته هاي زير بنايي سرمايه گذاريهاي کلاني صورت خواهد گرفت. اين طرح اگر چه نام پر زرق و برق و جذابي دارد، اما با اجراي آن آسيب بزرگي به جنگلهاي آمازون وارد خواهد شد. شروع طرح مذکور به نابودي جنگلهاي مذکور شتاب بيشتري مي بخشد. دولت برزيل قصد دارد با اجراي طرح »برزيل به جلو« تا سال 2007 حدود 40 ميليارد دلار صرف ساخت جاده هاي جديد، خطوط راه آهن، سد و کانالهاي آب بنمايد. عده اي از دانشمندان به سرپرستي ويليام اف. لورنس از مؤسسه تحقيقات استوايي اسميت سونيان، نتايج احتمالي حاصل از اجراي طرح ياد شده را محاسبه نموده اند. به گفته آنها در خوش بينانه ترين حالت، ظرف بيست سال آينده بيش از يک چهارم جنگلهاي آمازون از ميان رفته و يا شديداً آسيب مي بينند؛ در بدترين حالت نيز حدود نيمي از اين گنجينه از ميان مي رود؛ گنجينه اي که مجموعه منحصر به فردي از ذخاير گياهي و جانوري را در درون خود دارد.

به زودي کارشناسان آب و هوا و مسئولان اين امر از بيش از 180 کشور جهان در بن گردهم مي آيند تا آن بخشهايي از پروتکل کيوتو را که قابل نجات دادن و حفظ شدن است، نجات دهند. البته آنها تنها به يکي از دهها مشکل موجود در اکولوژي جهان رسيدگي مي کنند و بقيه معضلهاي موجود، همچنان در انتظار رسيدگي بشر در آينده باقي خواهند ماند. هيچ گاه اصول زندگي بشر به اندازه اي که اکنون و در آغاز هزاره سوم شاهد آن هستيم، مخرب و تهديد کننده زندگي وي نبوده اند. از سيدني تا نيويورک که به صورتي پي در پي شاهد برگزاري گردهماييهاي متفاوتي در اين زمينه هستيم، اما بايد گفت که شرکت در اين گردهماييها و جلسات، ديگر حالت مسافرت و مهماني رفتن را پيدا کرده اند و کم تر شاهد نتيجه اي عملي از آنها هستيم. صحراها گسترش مي يابند؛ آب آشاميدني کم تر مي شود و بشر با استفاده بيش از حد از انرژي و توليد گازهاي گلخانه اي، دماي کره زمين را بالا مي برد.

آقاي ويل استفان، مدير برنامه بين المللي ژنو سفر - بيوسفر و يکي از برگزار کنندگان کنفرانس علمي ماموتها در آمستردام، مي گويد: »معلوم نيست سياره ما با مجموعه اي جديد از آسيبهاي وارده به آن چه خواهد کرد. آيا تاب تحمل در مقابل آنها را خواهد داشت؟« البته »جامعه علمي«، به پديده کنوني، برچسب بي خطر »تحول جهاني« مي زند و بدين ترتيب آن را بي ضرر به نظر مي نماياند، اما اين وضعيت به عقيده بسياري از کارشناسان، پيامدهاي سنگيني را براي جامعه بشري بر جاي خواهد گذاشت.

نابودي محيط زيست ما تدريجي است. درست همان طور که پوست تخم يک پرنده به تدريج نازک تر و نازک تر مي شود و بالاخره جوجه از آن سر بيرون مي آورد، محيط زيست ما هم تدريجاً در حال کم رنگ تر شدن است. ابتدا »د.د.ت« در مواد غذايي پيدا شد، سپس نسل بسياري از پرندگان و ماهيها از ميان رفت. بر اثر نابودي ماهيها حدود 30 هزار ماهيگير کانادايي بيکار شدند. يکي از علل نابودي گونه هايي از پرندگان، خوردن گرد د.د.ت توسط آنها بوده است. د.د.ت که به عنوان سم در مزارع استفاده مي گردد، پس از نشستن بر روي دانه هاي گياهان و خوردن اين دانه ها توسط پرندگان، وارد بدن آنان مي گردد. ورود د.د.ت به بدن پرندگان موجب مي شود تا تخمهاي پرندگان پوسته اي نازک بيابند و مقاومت آنها در مقابل شکسته شدن کم تر گردد؛ لذا تعداد جوجه ها کاهش مي يابد و بدين ترتيب کم کم نسل اين جانوران از ميان مي رود. استفاده بيش از حد از جنگلهاي چين موجب شده تا ظرف سه سال گذشته طغيانهاي معمولي آب در رودخانه يانگ تسه کيانگ چنان مخرب گردند که 3600 نفر بر اثر آنها کشته شده و 14 ميليون نفر بي خانمان گردند. حدود 30 هزار نفر هم بر اثر سيلاب در آمريکاي جنوبي جانشان به خطر افتاده؛ علت بروز اين سيلابها نابودي بي رويه جنگل است.

حتي با آن که به قول مجله تايم اکنون »درد زمين به درد بشريت« تبديل شده، باز هم اوضاع نسبت به سابق تغييري نکرده و بي توجهي نسبت به محيط زيست ادامه دارد. البته هشدارهاي دست اندرکاران مربوطه همچنان ادامه مي يابد. امروز شاهد روز جهاني محيط زيست، تشکيل احزاب سبز، قوانين حفظ محيط زيست و اجلاسهايي نظير اجلاس سران جهان - که در سال 1992 در ريودو ژانيرو برگزار شد - هستيم، اما چنين سياستهاي سمبليکي هرگز مانع از تداوم نابودي اکوسيستم نگرديده است.

طبيعت کره زمين مي تواند بيش از 6 ميليارد انسان را از لحاظ مواد غذايي و امکانات مورد نياز، آن گونه که بايد و شايد، تأمين نمايد و در عين حال رشد مداوم اقتصادي را تضمين کند. البته در اين ميان بانک جهاني و برنامه توسعه سازمان ملل متحد - دو نهاد اقتصادي بزرگ جهان - بي کار ننشسته اند. آنان از جمله ارگانهايي هستند که در بزرگ ترين تحقيق صورت گرفته تا کنون درباره اکوسيستمها حضور دارند. قرار است ظرف چهار سال تحقيق، پيش بيني دقيقي راجع به وضعيت آينده زمين صورت گيرد. در اين تحقيق که حدود 50 ميليون مارک هزينه خواهد داشت، 1500 دانشمند از سراسر دنيا شرکت دارند.

امروز با دخالت بشر در اکوسيستمها چرخه آب، کربن و مواد غذايي تغيير کرده است. در نتيجه اين امر، اکوسيستمها به تدريج فرسوده شده و کارايي کم تري پيدا مي کنند. به عنوان مثال، هم اکنون يک قطره باران که از مناطق نزديک به سر چشمه رودها راهي دريا مي گردد، سه برابر بيش از گذشته زمان نياز دارد تا به دريا برسد. علت نيز وجود سدها و انواع و اقسام بهره برداريهاي جديد از آب رودخانه هاست. با ورود آب رودخانه ها به درياها و اقيانوسها مواد غذايي زيادي به همراه آنان وارد حوزه هاي دريايي مي گردد. اين مواد غذايي توسط کشاورزان براي بالا بردن محصول در مزارع پخش مي شوند و به همراه آب وارد دريا مي گردند. وضعيت ياد شده موجب مي شود تا تعداد جلبکها افزايش يافته و به محيط زيست آسيب برسد. استفاده فزاينده از سوختهاي فسيلي، همچنان ميزان دي اکسيد کربن را در جو افزايش داده که اين مقدار ظرف 420 هزار سال گذشته بي سابقه است.

پيامدهاي ناخوشايند گرم شدن کره زمين از هم اکنون آشکار شده اند: بارانهاي شديد و پي درپي، افزايش طوفانها، سيلابها و قحطيها و گسترش بيابانها. البته هنوز مشخص نيست که در نهايت اين روند چه نتيجه قطعي اي خواهد داشت. طي دهه هفتاد بيشترين نگرانيها به پايان يافتن ذخاير مواد خام معدني مربوط مي شد و گمان مي رفت که اصلي ترين مانع رشد اقتصادي در آينده، اتمام منابع معدني خواهد بود، اما امروز مهم ترين دغدغه اقتصاد در ارتباط با اکوسيستم، منابعي هستند که اگر درست از آنها استفاده مي شد، هميشه پابرجا بودند؛ منابعي مانند آب، زمين قابل کشت، جنگلها و ماهيها. هم اکنون حدود 70 درصد ذخاير ماهي در درياهاي جهان مورد استفاده بيش از حد قرار گرفته اند. 16 درصد زمينهاي کشاورزي جهان هم چنان مورد بهره برداري بي رويه قرار دارند که قدرت باروري خود را عملاً از دست داده اند و استفاده چنداني نمي توان از آنها کرد. حدود 40 درصد از مردم کره زمين هم از کمبود شديد آب رنج مي برند.

در حالي که تحقيقات ژنتيکي، رؤياي مديران صنعتي را برآورده مي کنند، به گفته برخي از کارشناسان، انسان به واسطه تغييراتي که در محيط مي دهد، مقدمات تغيير خود را نيز فراهم مي نمايد؛ تغييراتي که از عصر هوموساپينها، ششمين مرحله تغيير تاکنون محسوب مي شوند. البته اين تحولات صرفاً محدود به کاهش گونه هاي جانوري و گياهي نمي شود. کاهش نوع گونه هاي حيات، آسيبهاي وارده به اکوسيستم را نيز افزايش مي دهد و بازده آن پايين مي آيد.

اين نکته نياز به توضيح ندارد که اقتصاد در کل 193 کشور کره زمين بر مبناي صادرات کالا و خدمات با استفاده از اکوسيستم استوار است و لذا حيات انسانها و اقتصاد متکي به کارآيي اکو سيستمها بوده و با آنها ارتباط مستقيم دارد. بشر بدون توجه به اين موضوع، همواره کوشيده است تا بالاترين سودجويي ممکن را در ارتباط با طبيعت داشته باشد. طبيعت، به خصوص در کشورهاي صنعتي، بيش از حد مورد استفاده قرار گرفته و ذخاير آن در حال نابودي است. شهرسازي در آمريکاي شمالي بخش اعظم طبيعت بکر اين ناحيه را دچار آسيب نموده است. البته يک نکته نيز گفتني است و آن اين که با و جود تمامي اين آسيبها، ايالات متحده آمريکا، قدرت شماره يک کشاورزي در جهان است. در آمريکاي شمالي يعني محدوده کشورهاي کانادا و ايالات متحده آمريکا، به ازاي هر يک نفر جمعيت، نسبت به ساير جاها دو برابر زمين کشاورزي وجود دارد. کشورها چه کشاورزي پيشرفته اي داشته باشند و چه نسبتاً عقب مانده باشند، يک نکته در مورد آنها صادق است و آن اين که حيات آنها وابسته به روابط اکولوژيکي در نواحي آنان مي باشد. در اين ميان در حالي که ما براي هر کدام از ساکنان کره زمين، نيازمند 2/85 هکتار زمين قابل باروري هستيم، اين رقم در حال حاضر به ازاي هر نفر حدود 2/2 هکتار است. اکنون مي توان گفت که انسانها به يک سياره ديگر غير از زمين هم نياز دارند، اما از آنجايي که ما يک کره قابل زيست بيشتر نداريم، طبيعت بيش از ظرفيتش مورد بهره برداري قرار مي گيرد.

البته هنوز مشکل خيلي جدي نشده است. شش ميليارد نفر هنوز هم رقمي نيست که کره زمين در تأمين غلات، ماهي و سبزيجات براي آن دچار مشکل مهمي گردد. اگر چه در حال حاضر گرسنگان زيادي در سطح جهان وجود دارند، اما گره موجود در ميزان مواد غذايي نيست، بلکه در نحوه تقسيم آنهاست. تقسيم ناعادلانه مواد غذايي موجب شده تا گروهي بيش از حد بخورند و گروهي هم از گرسنگي رنج ببرند. با عادلانه نمودن سيستم تقسيم، مشکل قابل حل شدن است، اما در آينده اين گونه نخواهد بود. بعدها مشکل ما ميزان مواد غذايي هم خواهد گرديد. از يک سو جمعيت کره زمين رو به افزايش است و از سوي ديگر استفاده بيش از حد منابع طبيعي در آينده بازده اکولوژي را پايين آورده و در دراز مدت، ميزان محصول را کاهش مي دهد. به عنوان مثال در حال حاضر در مقايسه با توان توليد ماهي در درياهاي جهان، ظرفيت ناوگانهاي ماهيگيري در سطح جهان 40 درصد بيش از مقدار صحيح آن است، لذا از يک سو قدرت اکوسيستمها تحليل مي رود و از سوي ديگر تقاضا افزايش مي يابد. براساس تحقيقي که اوايل دهه هفتاد توسط يک زوج زيست شناس، به نامهاي آنه و پاول اهرليش، صورت گرفت، مشخص شد که مشکلات موجود در زمينه محيط زيست جهاني از سه عامل ناشي مي شود: رشد جمعيت، ميزان مصرف و فناوريهاي موجود. اما اين که براي کاهش اين مشکلات به کدام يک از اين عوامل مي توان توسل جست، سؤالي است که بايد بدان پاسخ مناسبي داده شود.

سال گذشته، هنگامي که رود لابرز - مدير سابق بنياد جهاني طبيعت و نخست وزير پيشين هلند که هم اکنون کميسر سازمان ملل در امور آوارگان است - گزارشي را تحت عنوان »گزارش سياره زنده« ارايه داد، نوعي تابو را در هم شکست. او در گزارش خود تصريح کرد که جمعيت نامناسب کره زمين خود به تنهايي خطري بزرگ براي کره زمين محسوب مي شود. اگر چه به يمن رشد رفاه و سياستمداران هوشمند در برخي کشورها، افزايش جمعيت به سرعت ده سال پيش صورت نمي گيرد، اما جمعيت کره زمين همچنان بيشتر مي شود. بنابر برآورد سازمان ملل تا سال 2020 ميلادي جمعيت کره زمين 1/5 ميليارد نفر افزايش خواهد يافت. اگر هر کدام از اين سکنه جديد زمين، سالانه تنها نيم تن دي اکسيد کربن - يعني حتي کم تر از مقدار شاخص آن در هلند - توليد کنند، در بهترين حالت هم، آنچه که در پروتکل کيوتو در مورد کاهش گاز دي اکسيد کربن در نظر گرفته شده، محقق نخواهد شد.

در مورد ميزان مصرف انسانها هم اميدواري چنداني وجود ندارد. برعکس هنوز حدود يک پنجم مردم جهان در فقر به سر مي برند و در انتظار خانه و غذاي مداوم و مناسب هستند. هر کس که استطاعت مالي مي يابد، يک ماشين قوي تر و يک ساختمان بزرگ تر مي خرد و بيشتر به مسافرت مي رود و در انتها هم زباله بيشتري را از خود به جاي مي گذارد. لذا کارشناسان سازمان توسعه و همکاريهاي اقتصادي در گزارشي که اخيراً منتشر شده، رشد مصرف را در آينده موجب افزايش آسيبهاي وارده به محيط زيست دانسته اند و بسيار بعيد مي دانند که بهبودي در زمينه مصرف در جهان حاصل شود.

پي نوشتها :

× برگرفته از: ماهنامه سياحت غرب، مرکز پژوهشهاي صدا و سيما، سال اول، شماره هفتم، دي ماه 1382 به نقل از: دي تسايت، 14 ژوئيه 2001.

.Fritz Vorholz .1