اشاره:


تخليه غزه چنان با مخالفت شديد يهوديان صهيونيست و مسيحيان انجيلي مواجه شد که براي نخستين بار در طول تاريخ روابط ميان دو کشور امريکا و اسراييل،
نخست وزير اسراييل در هنگام بازديد از امريکا مورد
شديدترين اعتراض ها و انتقادها قرار گرفت

کليساي انجيلي ايالات متحده امريکا، در اواخر هفته
گذشته براي چندمين بار اعلام کرد که مخالفت
متوليان اين کليسا با طرح صلح خاورميانه دلايلي
الهياتي دارد و آن ها نمي توانند به هيچ عنوان
تسلط و سکونت افرادي غير از يهوديان و مسيحيان را
بر سرزمين بيت المقدس تحمل کنند.
بيلي گراهام، پدر معنوي کليساي انجيلي امريکا
پيرمرد 86 ساله اي که او را بنيان گذار بنيادگرايي
ديني در امريکا مي خوانند در مراسم وداع خود با
رهبري کليساي انجيلي امريکا که به دليل ضعف جسمي و
بيماري وي صورت پذيرفت، تاکيد کرد که انديشه
آرمايدون و بازگشت دوباره مسيح به زميني که نقشه
جغرافيايي آن بر اساس تفاسير کتاب مقدس قابل
بازخواني است، دقيقا مطابق با نقشه اسراييل کنوني
است و مسيحيان معتقد موظفند تا بنا به حکم شرعي
دين خود، مسير را براي ظهور مجدد مسيح آماده کنند
و اجازه ندهند که اين سرزمين از افرادي غيريهودي
پر شود.
بر اساس اين گزارش در گردهم آيي رهبران صهيونيست،
مسيحي يهودي (Christian Jewish interfaith
Zionist) که به رهبري هال ليندسي (Hal Lindsey)
رهبر صهيونيست هاي مسيحي، در اواخر ماه گذشته در
واشنگتن برگزار شد نيروهاي بانفوذ مسيحي و يهودي
از دولت امريکا و شخص جورج دابليو بوش خواستند تا
با مخالفت با طرح صلح خاورميانه، شارون را مجبور
کنند که طرح عقب نشيني از نواحي اشغالي نوار غزه
را ملغي اعلام کرده و نقشه ظهور دوباره مسيح را بر
هم نريزند.
اين گردهم آيي بزرگ که از سوي گروه ها و سازمان ها
و نهادهاي بسياري در امريکا و اسراييل حمايت مي شد
امضا و پشتيباني بيش از بيست و پنج ميليون مسيحي
انجيلي در ايالات متحده امريکا و نيز ديگر نقاط
جهان را به همراه دارد. کساني که اعتقاد به
آرمايدون را از جمله باورهاي تغييرناپذير خود مي
دانند و معتقدند که نبايد بيش از اين ظهور مسيح را
به تاخير انداخت و در راه بازگشت دوباره او مانع
تراشي نمود.
و اما ريشه آن چه در الهيات مسيحيت آرمايدون
(Armageddon) ناميده مي شود، از منطقه اي به نام
هارد مايدون (Har Mageddon) در فلسطين اشغالي نشات
مي گيرد. Har به زبان عبري به معناي کوه است و
Mageddon به معناي صحنه نبرد، يا کارزار، که در
مجموع معناي لغت را مي توان به کوه جنگ تعبير کرد؛
منطقه اي که براساس پيش گويي هاي کتاب مقدس در آخر
زمان هنگامي که مسيح براي بار دوم ظهور مي کند
آخرين نبرد خود را در بالاي همان کوه انجام خواهد
داد، نبردي که به تاوان تمامي گناهان زميني بين
ابليس، که در آن زمان پادشاه زمين است و عيسي مسيح
که پادشاه آسمان است روي خواهد داد. بر اساس اين
پيش بيني کتاب مقدس در آن زمان يهوديان بايد تمام
منطقه جغرافيايي مذکور را احاطه کرده باشند و با
مشاهده پيروزي مسيح همگي به او ايمان آورده و از
سپاهيان او گردند. و به همراهي او جهان را از شر
ابليسيان برهانند.
جري فالول، چهره سرشناس بنيادگرايي مسيحي در
امريکا در اين کنگره سراسري گفت: ما اکنون مي
توانيم به انتظار چند صد ساله خود پايان دهيم و
دولت امريکا را مجبور کنيم که با تصويب قوانيني
مشخص، مساله باور به آرمايدون و زمينه هاي پديد
آمدن آن را در سياست هاي خود بگنجاند، اکنون که
رييس جمهور ما نيز با تفکرات عيسي مسيح مانوس است
و به آن ها ايمان دارد پس براساس ايمانش، هيچ
دليلي وجود ندارد که با طرح صلح خاورميانه موافقت
کند.
پس از آن که در سال 1949 سازمان ملل متحد، هويت
کشوري به نام اسراييل را به رسميت شناخت، پروتستان
هاي انجيلي با اعلام جشن و سرور رسما در محافل خود
اعلام کردند که پيش گويي هاي کتاب مقدس به وقوع
پيوسته و سرزمين موعود دوباره به پيروان عيسي مسيح
بازخواهد گشت.
بر همين اساس پس از حادثه جنگ هاي شش روزه در سال
1967 و اشغال منطقه غزه توسط نيروهاي يهودي، بيلي
گراهام، پدر کليساي انجيلي امريکا بلافاصله در
نشريه کريستين تودي نوشت: اين براي نخستين بار در
طول بيش از 200 سال تاريخ اورشليم است که تمام
سرزمين مقدس به دست يهوديان افتاده و اين نکته مهم
ترين علامت براي ظهور دوباره مسيح است. چراکه که
بنا به پيش گويي کتاب مقدس، مسيح تنها زماني ظهور
خواهد کرد که تمام منطقه بيت المقدس و نوار غزه در
دست يهوديان باشد و جنگ آخر زمان در محل کوه
آرمايدون به وقوع بپيوندد. وي در مقاله خود اين
پيروزي الهياتي را به پيروان راستين مسيح تبريک
گفت و از آن ها خواست تا با تمام قوا از دولت
اسراييل حمايت کنند.
انتشار اين مقاله جنجال بسياري را در رسانه هاي
دنيا برانگيخت و بسياري از کشورها روابط خود را با
اسراييل قطع کردند. و به سخنان اين کشيش پروتستان
اعتراض کردند. در طي سال هاي اخير به ويژه پس از
روي کار آمدن جورج دابليو بوش و به دست گرفتن
هدايت کاخ سفيد، بنيادگرايان مسيحي به سرپرستي
بيلي گراهام نفوذ و قدرت فوق العاده اي در هيات
حاکمه امريکا پيدا کردند و توانستند به شکلي آشکار
با طرح دوباره مساله اعتقاد به آرمايدون، حمايت از
اسراييل را با تکيه بر دلايل الهياتي گسترش دهند.
اين حوادث در حالي صورت مي گيرد که پس از روي کار
آمدن شارون، نخست وزير محافظه کار اسراييل، مساله
طرح صلح خاورميانه و تخليه مناطق اشغالي از جمله
نوار غزه که کوه آرمايدون در آن جا قرار دارد به
شکلي جدي مطرح شد و دولت اسراييل اعلام کرد که
نيروهاي خود را از منطقه ياد شده خارج کرده و آن
جا را به فلسطينيان واگذار خواهد کرد. اين مساله
با مخالفت شديد يهوديان صهيونيست و نيز هم پيمانان
آن ها در ميان مسيحيان انجيلي مواجه شد به شکلي که
براي نخستين بار در طول تاريخ روابط ميان دو کشور
امريکا و اسراييل، نخست وزير اسراييل در هنگام
بازديد از امريکا مورد شديدترين اعتراض ها و
انتقادها از سوي محافل يهودي و مسيحي قرار گرفت،
به گونه اي که در محل هاي اقامت او و يا مکان هايي
که براي انجام مراسمي خاص حضور پيدا مي کرد صدها
فرد خشمگين با سردادن شعارهايي که حکايت از خيانت
وي در حق آرمان يهوديان و مسيحيان داشت تجمع کرده
و اعتراض خود را به گوش او رساندند.
هال ليندسي رهبر صهيونيست هاي مسيحي در گردهم آيي
بزرگ ياد شده تاکيد کرد که حتي اگر يهوديان
نتوانند سرزمين خود را حفظ کنند، مسيحيان به خاطر
تحقق آرمان عيسي مسيح مجبور و موظف خواهند بود که
با اعلام يک جهاد مذهبي، منطقه نوار غزه را دوباره
به قلمرو يهوديان باز گردانند، حتي اگر در اين راه
جان خود را از دست دهند. آن ها همچنين جورج دابيلو
بوش را متهم کردند که اگر به راستي به اعتقادات
کليساي انجيلي پايبند است و به ظهور دوباره مسيح
ايمان دارد پس هرگز نبايد بپذيرد که پيش گويي
انجيل به تاخير افتد و جاده و نقشه اي که قرن هاست
قديسين مسيحي از آن ياد کرده اند و آن را محل ظهور
دوباره مسيح خوانده اند دوباره به دست غيريهوديان
بيفتد.
هال لنيدسي، رهبر صهيونيست هاي مسيحي تفکرات خود
را در کتابي به نام آخرين پيروزي سياره زميني (The
late Great Planet Earth) به چاپ رسانده است که
تاکنون بيست ميليون نسخه از آن به زبان انگليسي و
30 ميليون به زبان هاي ديگر به چاپ رسيده و به شکل
رايگان در مراکز تبشيري مسيحيت پروتستان توزيع شده
است.
در اين کتاب که به شکل مفصل به تشريح دلايل
الهياتي مخالفت با صلح خاورميانه پرداخته شده است.
نويسنده علاوه بر توضيح درباره باور به جنگ نهايي
ميان خير و شر و يا همان انديشه آرمايدون، به
تشريح نقشه اي جغرافيايي مي پردازد که براساس آن،
جاده بيت المقدس تا کوه آرمايدون به وضوح شناسانده
شده و بر اساس مستندات کتاب مقدس محل ظهور مسيح
خواهد بود. محلي که بايد از وجود اغيار پاک گردد و
غير از يهوديان و مسيحيان افراد ديگري در آن ساکن
نباشند. در اين کتاب همچنين تاکيد شده است که
مسيحيان معتقد به عنوان يک وظيفه ديني و شرعي،
تکليف دارند تا از يهوديان حمايت کنند، اين حمايت
ها مي تواند شامل کمک هاي مالي و اقتصادي و يا
حمايت هاي روحي و تشويقي باشد. در اين کتاب حمايت
و پشتيباني از مهاجران يهودي نوعي وظيفه ديني است
که اجر بسيار دارد و جنگيدن با دشمنان آنان، برابر
با جنگيدن در کنار ياران مسيح است.
همچنين گيلز فريزر يکي ديگر از رهبران کليساي
انجيلي در ژوئن سال گذشته در يک موضع گيري نسبت به
صلح خاورميانه گفت: ما نمي توانيم مستندات فقهي و
الهياتي خود را براساس سياست سياست مداران تغيير
دهيم و تفسير کنيم. ما به آن چه کتاب مقدس گفته
ايمان داريم و عمل مي کنيم.
و اين گونه است که کوه مايدون در کنار رودخانه
کيشون که برلبه جلگه زيباي مگيدو يا همان صيفا
قرار گرفته است و قدمت تمدن آن به هزاره هفتم پيش
از ميلاد باز مي گردد و همواره محل نزاع هاي
خونيني ميان تمدن هاي تاريخي بوده است، قرار است
که همچنان از ديدن روزهاي صلح و آرامش به دور باشد
.