آيا موعود در اديان آسماني پيش از اسلام هم مطرح است يا نه؟


 
برحسب آنچه از تفاسير معتبر قرآن کريم در ارتباط با اين موعود عزيز استفاده مي شود و احاديث صحيحه متواتره بر آن دلالت دارند همه اديان آسماني و کتابهاي پيامبران گذشته به اين موعود جليل بشارت داده اند و همه پيروان اديان انتظار موعودي را مي کشند که با انقلاب بزرگ و بي سابقه جهانيان را از ظلم و ستم و زور و تجاوز نجات دهد و در سراسر گيتي حکومت حق و عدالت برقرار سازد.

عالم متتبع، خبر سيد ابن طاووس در کتاب اقبال از حارثة بن آثال از علماء بزرگ نصاري نقل فرموده است که خداوند متعال حضرت آدم علي نبينا و آله و (ع) را به ظهور حضرت ختمي مرتبت (ص) و ائمه اثني عشر (ع) و حضرت صديقه کبري (ع) بشارت داد و ترجمه کلام آن عالم نصراني را در بشارت تشخيص حضرت مهدي (ع) به عربي چنين فرموده است:

(يا آدم بعبدي هذاالسعيد انک من عبادي الاغلال، واضع عنهم، الآصاء واملا ارضي حنانا و رافة و عدلا کما ملئت من قبله قسوة وجورا) يعني اي آدم به اين بنده سعادتمندم زنجيرهاي گران از گردن بندگانم بردارم و بارهاي سنگين را از پشت آنها فروگذارم، و زمين را از مهر و رافت و عدالت پر گردانم چنانکه پيش از آن از سخت دلي و قساوت پر شده باشد. و همچنين سيد ابن طاوس در کتاب «سعدالسعود» از صحف حضرت ادريس مطالبي نقل فرموده و از صحيفه حضرت ابراهيم (ع) نيز شرحي در بشارت به رسول خدا وائمه طاهرين (ع) و حضرت زهرا (س) روايت کرده است تا منتهي به حضرت حجت (ع) مي شود به اين لفظ: قال (يعني الله تبارک و تعالي): هذا کلمتي التي افشو بها رحمتي في بلادي و به ازين ديني و عبادي ذلک بعد اياس منهم و قنوط من غياثي فاذا ذکرت يا ابراهيم محمدا فصل عليهم معه) يعني خدا خطاب به ابراهيم فرمود: اين آن کسي است که به وجود او و ظهور او رحمت خويش را در شهرهايم آشکار کنم و به او دينم و بندگانم را زينت و آرايش دهم و اين زماني خواهد بود که بندگان از رحمت من مايوس و از فريادرسي من نااميد بشوند. پس اي ابراهيم هر زمان که ياد محمد نمودي برايشان با او صلوات بفرست(ص)

کتب عهدين و بشارات ظهور

در کتابهاي آسماني، قرآن مجيد حاضر و موجود در بين مسلمين يگانه کتابي است که کتاب الله بودن آن ثابت و مسلم است و آيات آن مثل هنگام نزول وحي باقي مانده است. اما کتاب الله بودن آنچه به عنوان کتابهاي آسماني ديگر در ست يهود و نصاري است مسلم نيست بلکه معلوم الخلاف است حتي کتاب الله بودن اصل اين کتابها بلکه وجود صاحبان بعض آنها به قران مجيد که معجزه جاودان حضرت خاتم الانبياء (ص) و سند وحي و نبوت انبياء گذشته است ثابت مي شود و شايد يکي از جهات تاييد قرآن بر اينکه حضرت رسول الله محمد بن عبدالله (ص) تصديق کننده تورات و انجيل است (مصدقا لما بين يدي من التوراة والانجيل) (2) همين باشد که اصل کتاب الله بودن اين دو کتاب از مرض تشکيک و شبهه خارج شود. به هر حال علاوه برآنکه نصوص اصليه و تورات و انجيل در دست نيست ترجمه هايي که از آنها در دست است چنانکه از مطالب غيرمقبول غير معقولي در آنهاست فهميده مي شود ترجمه هاي اصل نيست و اخيرا در ضمن بعض اکتشافات اجزائي از کتابهاي کهن که به زبان عبري است به دست آمده است که گفته مي شودائي از اسفار تورات است که با اين اسفار عهد عتيق فعلي مغايرت دارد، و همينطور اجزائي که گفته شد در انجيل است به دست آمده است که با اين اناجيل چهارگانه که تاليف چهار نفر است و انجيل اصل نيست موافقت ندارد از طرفي هم انجيلي به دست آمده است به نام برنابا که در آن مطالب بسيار نامعقول که در اناجيل اربعه است ديده نمي شود و در موارد متعدد به رسالت شخص حضرت خاتم الانبياء به اسم (محمد) (ص) و به توحيد و يگانگي خدا و بندگي عيسي تصريح دارد، و اجمالا اين مطلب مسلم است که کتب عهد عتيق و جديد (عهدين) متضمن بشارات واضحه به بعثت حضرت خاتم الانبياء (ص) مي باشد و در زمان آن حضرت در نسخه هايي که در دست يهود و نصارا بوده موجود بوده و نمي توانسته اند انکار کنند لذا قرآن مجيد با حضور يهود و نصاري صريحا وضوح وجود اين نصوص را به اين بيان اعلام مي فرمايد:

(الذين آتيناهم الکتاب يعرفونه کما يعرفون ابناءهم) (3) و همچنين مي فرمايد: (يجدونه مکتوبا عندهم في التوراة والانجيل) (4) لذا بسياري در عصر رسالت بر اثر همين بشارت اسلام آوردند و بعد هم تا زمان ما بر اثر بشارات و اشاراتي که در همين تورات و انجيل فعلي باقي مانده ترک نصرانيت يا يهوديت کرده و اسلام آورده و مي آورند که از آن جمله فخرالاسلام است که کتاب «انيس الاعلام » را در هفت جلد و کتابهاي ديگرش در همين زمينه اثبات رسالت حضرت رسول اعظم (ص) و مطالب کتب عهدين تاليف کرده است و به نحو کافي از عهده برآمده است وي يکي از رجال مهم علم و روحاني با شخصيت مسيحي بوده است که بر اثر همين بشارات مشرف به اسلام شده است و از آن جمله يکي از دانشمندان بزرگ يهود است که اسلام اختيار کرده و کتابش به نام «منقول الرضاهي » مشهور است در اينجا چون بحث ما پيرامون نبوت خاصه و بيان تنصيصات انبياء سلف بر رسالت رسول اعظم صلي الله عليه و آله و سلم نيست سخن را اطاله نمي دهم فقط اشخاصي را که مي خواهند در اين موضوع بطور مبسوط مطالعه نمايند به کتابهايي مثل «لسان الحق و اظهارالحق » و «انيس الاعلام و سيف الامه و انيس الموحدين و محمد رسولا انبياء و اعلام النبوة ما وردي، و راه سعادت ارجاع مي دهم.»

بشارات عهدين به روز موعود و ظهور موعود:

اشارات و بشارات کتابهاي فعلي عهدين توراة وانجيل به ظهور حضرت مهدي موعود ارواحنا فداه متعدد و بسيار است.

از جمله مواردي که در قرآن مجيد از بشارت توراة موسي و زبور داود به اين ظهور و اينکه صالحان وارث زمين مي گردند اين آيه کريمه است:

«و لقد کتبنا في الزبور من بعدالذکران الارض يرثها عبادي الصالحون » (5)

يعني هر آينه به تحقيق که ما نوشتيم در زبور بعد از آنکه در ذکر که بر حسب تفاسير مراد يا توراة است يا همه کتابهاي آسماني قبل از زبور نوشتيم که البته زمين را بندگان صالح من وارث مي شوند.

معلوم است اين به ارث رسيدن زمين به صالحان يک بشارت و مژده به صالحان است که آينده زمين و صاحب اختياري آن از آن آنها است. اين يک جريان و يک صاحب اختياري منطقه اي و موسمي و قابل زوال و بازگشت به عقب نيست. اين بشارت به نقطه کمال جامعه انسانيت است که فراگير همه مکانها و همه نقاط و بلاد است.

ين بشارت در زبور داود عينا وجود دارد - در زبور37 آيه 9 و 10 و 11ران منقطع خواهند شد و صالحان وارث زمين خواهند گرديد تا ابد و از فراواني سلامتي بهره مند خواهند شد و علاوه به بشارات ديگر در زبور آيه 11 و آيه 6 ذکر شده است و بطور اختصار و فشرده مي گوييم که در کتب عهد عتيق و جديد اشارات و تصريحات بسيار به ظهور آن عدل جهاني و آينده درخشان و حوادث مهم و جنگهاي خانمان برانداز و شيوع ظلم و ستم و فساد و فتنه و خونريزي پيش از ظهور و علائم و نشانه هاي ديگر وجود دارد که همه اين بشارات با ظهور آن منجي کل و موعود انبياء و رسل مهدي فاطمه انجام مي يابد و عالم پر از عدل و داد و آزادي مي گردد. اينک فقط به اين کتابها اشاره مي کنيم.



تورات سفر تکوين فصل 16 آيه 9 باراس لخ لحا فصل 17 - آيه 18 و موارد ديگر در کتاب دانيال در کتاب صفيا نبي و در کتاب شعياء نبي در موارد متعدد و کتاب ميللکيس و کتاب عاتوس و کتاب حيقوق و کتاب حکابي پيغمبر و کتاب بوئيل و کتاب عويديا و کتاب مسيحا و کتاب صفتيا و کتاب حجي و کتاب زکريا و اناجيل اربعه و غير اينها که ما چون در اثبات ظهور حضرت مهدي (ع) خود را بي نياز از استدلال به آنها مي دانيم به ذکر نام اين کتابها و تاييد مطلب در بعضي اذهان اشاره کرديم. هرکس بخواهد از تفاصيل مطالب کتابهايي که به آنها اشاره شد مطلع شود مي تواند به متن اين کتابها رجوع نمايد - سيف الدمه - البراهين الساياطيه - انيس الاعلام - منقول الرضائي - لسان الصدق - العبقري الحسان - من ذا - و کتابهاي ديگر که مفصل اين بشارت را جمع آوري کرده اند مراجع فرمايند.