وقت ظهور امام مهدي ؟




«ما در برخي روايات ميخوانيم که امام زمان، عجّلاللهتعاليفرجه، وقتي ظهور ميکند که دنيا پر از ظلم و جور شده باشد و ستمگران بر ضعيفان حکمراني کنند و ثروتمندان ثروتمندتر و فقيران فقيرتر شوند، ولي در برخي ديگر از روايات ميخوانيم که امام، عجّلاللهتعاليفرجه، وقتي ميآيند که جهان براي ظهور ايشان آماده شده باشد و همهجا را عدل و مساوات فرا گيرد و همگان جهان را براي ظهور ايشان از هرگونه آلودگي و فساد پاک کرده باشند.







در پاسخ بايد گفت که تا آنجا که ما اطلاع داريم در هيچ روايتي نيامده که حضرت مهدي، عجّلاللهتعاليفرجه، زماني ظهور ميکنند که «همه جا را عدل و مساوات فرا گيرد و همگان جهان را براي ظهور ايشان از هر گونه آلودگي و فساد پاک کرده باشند» اگر اينگونه باشد که ديگر نيازي به ظهور آن حضرت نيست. امّا ترديدي نيست که در بيش از صد روايت که از پيامبر اسلام، صلّياللهعليهوآله، و امامان معصوم، عليهالسلام، نقل شده، به اين مطلب اشاره گرديده که حضرت مهدي، عجّلاللهتعاليفرجه، پس از آنکه جهان از ظلم و جور پر شد، آن را از عدل و داد پُر ميکند؛ که از جمله آنها ميتوان به اين روايات اشاره کرد:

از پيامبر گرامي اسلام، صلّياللهعليهوآله، چنين روايت شده است:

شما را به مهدي بشارت ميدهم. او در زماني که مردم گرفتار اختلاف، درگيري و آشوبها هستند، در امت من برانگيخته ميشود و جهان را از عدالت و برابري پر ميسازد، همچنانکه از ظلم و ستم پر شده بود.

از امام باقر، عليهالسلام، نيز نقل شده که فرمودند:

پدرم از پدرش و او از پدرانش براي من نقل کردند که رسول خدا، صلّياللهعليهوآله، فرمود: امامان پس از من دوازده نفرند، به تعداد نقباي بنياسرائيل، نه نفر آنها از نسل حسين، عليهالسلام، هستند و نهمين آنها قائم ايشان است. در آخرالزمان به پا ميخيزد و زمين را از عدل پُر ميسازد؛ بعد از آنکه از ستم و بيعدالتي پر شده بود.

در مورد اين دسته از روايات توجه به نکات زير ضروري است:

1 ـ اين روايات از يکسو بيانکنندة شرايط اجتماعي، سياسي و اقتصادي جهان در پيش از ظهور حضرت مهدي، عليهالسلام، و از سوي ديگر نشاندهندة گسترة اصلاحاتي است که پس از ظهور درجهان صورت ميگيرد.

به بيان ديگر روايات ياد شده از يکسو جهان پيش از ظهور را بهتصوير ميکشند که در همة زمينهها گرفتار ظلم و ستم شده و نابرابري و بيعدالتي درآن فراگير گشته است، و از سوي ديگر شرايط جهان پس از ظهور را بيان ميکنند که به مدد اقدامات اساسي و زيربنايي امام مهدي، عليهالسلام، عدل و داد در همة جاي آن حاکم شده و همة روابط فردي و اجتماعي را دربر گرفته است.

2 ـ اينکه در روايات ياد شده آمده است که جهان پيش از ظهور از ظلم و ستم پر شده، هرگز بهاين معنا نيست که ديگر هيچ انسان درستکار و شايستهاي در جهان باقي نمانده است. قطعاً هرکجا که ظلم و ستم وجود دارد انسانهاي بيچاره و دردمندي هم وجود دارند که با وجود شايستگيها و صلاحيتهايي که دارند، گرفتار چنگال ستمکاران و بيدادگران شدهاند. بنابراين «پرشدن جهان از ظلم و جور» بهمعناي ظالم و نابکار شدن همة مردم بهگونهاي که ديگر هيچ انسان شايستهاي باقي نمانده باشد، نيست. بلکه «پر شدن» در اينجا بهمعناي «بسياري» و «فراواني» است. چنانکه ما در گفت و گوهاي روزمرة خود وقتي ميگوييم «اتاق پر از مهمان است» و يا «خانه پر از وسايل است» منظورمان اين است که مهمان زيادي در اتاق و يا وسايل زيادي در خانه است و اين سخن بهمعناي اشباع شدن فضاي اتاق و يا خانه بهگونهاي که جايي براي چيز ديگر باقي نمانده باشد، نيست.

3 ـ چنانکه گفته شد اين دسته از روايات تنها در پي توصيف شرايط جهان در قبل و بعد از ظهورند و بنابراين نميتوان به آنها استناد کرد که پس ما وظيفهاي براي اصلاح جامعة خود و يا مقابله با ظلم و فساد در زمان غيبت نداريم. زيرا به اتفاق همة فقهاي شيعه همة احکام و تکاليفي که در شرع اسلام مقرر شده، بهجز مواردي نادر در زمان غيبت پابرجاست و هيچکدام از آنها تعطيل نميشود. بنابراين همة مسلمانان موظفند تا زمان ظهور به همه وظايف و تکاليفي که براي آنها مقرر شده عمل کنند. ازجمله اين احکام و تکاليف امر به معروف و نهي از منکر است که همة مسلمانان را موظف ميکند تا آنجا که در توان دارند براي اصلاح جامعة خود، ترويج خوبيها و مبارزه با بديها تلاش کنند.

پس با توجه به آنچه گفته شد، هيچ مسلماني نميتواند بگويد که چون در روايات آمده حضرت مهدي، عليهالسلام، زماني ظهور ميکنند که جهان از ظلم و جور پر شده باشد، پس هر اقدامي براي اصلاح فرد و جامعه بيفايده است.

4 ـ آخرين سخن هم اينکه اگر قدري به شرايط امروز جهان توجه کنيم واقعاً درمييابيم که هماکنون نيز ظلم و بيعدالتي فراگير شده و عدة محدودي ا ز صاحبان ثروت و قدرت با بيعدالتي تمام بر سراسر جهان حکومت ميکنند و هيچکس هم جرأت اعتراض ندارد.

نگاهي به وضعيت مسلمانان مظلوم لبنان، فلسطين، بوسني و افغانستان بيندازيد. قدري در وضعيت ميليونها انسان گرسنة افريقايي و آسيايي نظاره کنيد، اندکي به فريادهاي مظلومانة زنان و کودکاني که در زير بمباران هواپيماهاي اسرائيلي، امريکايي، انگليسي و... گرفتارند گوش فرا دهيد و از آنسو ثروت انبوه، عياشي و خوشگذراني و قهقهة مستانة سردمداران کفر و استکبار جهاني را نظاره کنيد، تصديق خواهيد کرد که واقعاً جهان از ظلم و بيعدالتي پر شده و تا لبريز شدن آن چيزي نمانده است.

به گزارشي که از وضعيت نحوة تقسيم ثروت در جهان تهيه شده توجه کنيد:

يک واقعيت اين است که بيش از يک چهارم جمعيت جهان با درآمدي کمتر از يک دلار در روز و نيمي از جمعيت جهان با کمتر از دو دلار در روز و نزديک به 70% از ساکنان کره زمين نيز با کمتر از سه دلار در روز زندگي ميکنند. امّا در روي ديگر اين سکه گروهي از «برادران» و «عموزادههاي» بسيار ثروتمند را ميبينيم که فقط 10% از جمعيت کرة زمين را شامل ميشوند، ولي حدود 80% از کل درآمد جهان را دراختيار دارند. بهعنوان مثال يک شهروند عادي سوئيسي سالانه 40 هزار دلار درآمد دارد که معادل 100 برابر درآمد «پسرعموي» سوداني اوست.

بهاين ترتيب، جهان تاکنون هيچگاه از نظر فقر و غنا به نابرابري زمان کنوني نبوده است. بدتر اينکه شکاف بين ثروتمندان و فقرا طي 15 سال آينده روزبهروز عميقتر خواهد شد.

اين درحالي است که در دهسال گذشته بيش از پنج ميليون انسان دراثر درگيريهاي داخلي در کشورهاي مختلف جهان جان خود را ازدست دادهاند.

در پايان توجه شما را به سخني از امام راحل، قدّسسرّه، جلب ميکنيم:

البته اين پر کردن دنيا را از عدالت، اين را ما نميتوانيم بکنيم، اگر ميتوانستيم ميکرديم، امّا چون نميتوانيم بکنيم ايشان بايد بيايند. الا´ن عالم پر از ظلم است، شما يک نقطه هستيد در عالم، عالم پر از ظلم است، ما بتوانيم جلوي ظلم را بگيريم، بايد بگيريم، تکليفمان است. ضرورت اسلام و قرآن تکليف ما کرده است که بايد برويم همهکار را بکنيم. امّا نميتوانيم بکنيم، چون نميتوانيم بکنيم بايد او بيايد تا بکند، امّا بايد فراهم کنيم کار را، فراهم کردن اسباب اين است که کار را نزديک بکنيم، کار را همچو بکنيم که مهيّا بشود عالم براي آمدن حضرت، عليهالسلام.







منظور از دين و قرآن جديدي که امام زمان(ع) ميآورد، چيست؟









اديان آسماني در حقيقت مانند آب زلال و شفّافي هستند که از آسمان نازل ميگردند که در آغاز، مانند صفا و پاکي باران و روشنايي آفتاب هستند، ولي با تماس افکار منحط جاهلان و دستهاي آلوده مغرضان و آميختگي با عادات و خرافات، گاهي چنان تحريف ميشوند که جاذبة خود را از دست ميدهند. يکي از رسالتهاي امام زمان(عج) پيراستن اسلام از اين آلودگيها و خرافات و پيرايهها، و به تعبير ديگر، نوسازي بناي کاخ شکوهمند اسلام است. از اين رو، در پارهاي از روايات از اين نوسازي تعبير به «دين جديد» شده است.

امام صادق(ع) ميفرمايد: «هنگامي که قائم خروج کند، امر جديد و کتاب جديد و روش جديد و داوري جديدي با خود ميآورد.» 1

يعني در آن زمان، اسلام را آنچنان از لابلاي انبوه خرافات و تحريفها و تفاسير نادرست بيرون ميآورد، که گويي بنايي کاملاً نو و جديد ساخته است.

اما راجع به قرآن جديد، دو گونه ميتوان توضيح داد: يکي اينکه، قرآن جديد، همان قرآني است که اميرالمؤمنين(ع) به همان صورت و ترتيب، که در 23 سال بر پيامبر اکرم(ص) نازل شده، جمعآوري کرده است.

چنانکه امام باقر(ع) فرموده است: «هنگامي که قائم آل محمد(ص) قيام کند، خيمههايي نصب ميکنند براي کساني که قرآن را همانطور که نازل شده به مردم تعليم دهند، اين مشکلترين کارهاست. زيرا آن قرآن به عکس قرآن فعلي جمعآوري شده است.» 2

توضيح دوم اين است که، قرآن اصيل فراموش شده را چنان از زواياي تحريفات معنوي و تفسيرهاي نادرست بيرون ميکشد که ميتوان نام کتاب جديد بر آن گذاشت. زيرا در غير اين صورت، لازم ميآيد که يک کتاب آسماني جديد بر او نازل شود، که اين امر شدني نيست، براي اينکه در روايات آن حضرت به عنوان يک داعي و حافظ قرآن کريم معرفي شده است، پيامبر اکرم(ص) ميفرمايد: «قائم از فرزندان من است...، مردم را به پيروي من و آيين من وا ميدارد، و آنها را به کتاب پروردگارم دعوت مينمايد.» 3





ه بر اينکه شکايت چند نفر از علي، عليهالسلام، موجب اين نميشود که پيامبر، صلّيالله عليهوآله، در آن بيابان گرم در وسط روز با آن کيفيت کاروان را متوقف کند و در مورد وفات قريبالوقوع خود خبر دهد و اولويت خود را بر مؤمنان به آنان يادآوري کند و آنهمه مدح و ثناي علي، عليهالسلام، را بگويد و فضائل آن حضرت را بر شمرد و او را دعا کند و بعد هم به مردم بگويد به علي، عليهالسلام، تبريک بگوييد و با او بيعت کنيد.

اما کلمه مولي همچنانکه اشاره شد، معاني متعددي دارد لکن هيچيک از آنها غير از معناي «اولي به تصرف» در اينجا ن
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛
ً­؛