تخريب بيت المقدس و واکنش مسلمانان


 
آنچه تقديم مي شود، محصول ميزگرديست که توسط شبکه تلويزيوني المنار درباره »تخريب بيت المقدس و واکنش مسلمانان« با حضور

دکتر »محمد سماک«، محقق و نويسنده لبناني، »حسن حدرج«، عضو مجلس سياسي حزب اللَّه لبنان و دکتر »احمد ثابت« استاد علوم سياسي دانشگاه قاهره در تاريخ 15 مرداد 83 برگزار شده است. اميد که مقبول طبع خوانندگان موعود واقع شود.

محمد سماک: واقعيت امر اين است که شخصيت ديني و سياسي يهود بر يک موضوع مهم و اساسي استوار است که نمي توان آنها را از يکديگر تفکيک کرد و آن مسئله ساخت هيکل (يا معبد) سليمان است. به همين دليل هدف اسراييل در تخريب مسجدالاقصي، هدفي غير قابل بحث و گفت وگو و انکار است، تنها موضوعي که در اينجا مطرح است مسئله زمان بندي است و وظيفه ما در اينجا اين است که چگونه با اين موضوع و اصل اسراييلي برخورد کنيم، اسراييلي که به عنوان جنبشي صهيونيستي و موجوديتي سياسي و وطني براي يهود به شمار مي آيد.

در اينجا بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که ساير نيروها و حرکتها و جنبشهاي يهودي و صهيونيستي مدافع اين جريان، به ويژه در ايالات متحده با اين موضوع چگونه برخورد کردند. اصولاً آيا به اين حرکتها و جنبشها اعتقاد دارند؟

ساخت هيکل آنقدر مهم است که نمي توان حد و حدودي براي آن در نظر گرفت و اهميت آن از حفظ اسراييل نيز بيشتر است، به عبارت ديگر اين جنبشها اعتقاد دارند، دومين ظهور مسيح داراي شرايطي است که حتماً بايد آنها را فراهم کرد. از جمله اين شرايط ساخت هيکل است و اگر هيکل ساخته نشود، مسيحي هم براي دومين بار ظهور نخواهد کرد و تمام مفاهيم مذهبي وابسته به آن نيز از هم فرو خواهد پاشيد. به همين دليل اين جنبشها اصرار دارند، بر اسراييل فشار آورند تا در ساخت هيکل و تخريب مسجدالاقصي شتاب کند.

مجري: بي شک براي ساخت هيکل مي بايست مسجدالاقصي و قبةالصخره و مقدسات اسلامي اطراف آن را تخريب کرد. در اينجا از شما مي خواهم، درباره هتک حرمتهاي صورت گرفته صحبت کنيد، از جمله اقدام »دنيس مايکل« يهودي صهيونيست استراليايي در آتش زدن مسجدالاقصي، همچنين در سال 1967م. براي اولين بار از زمان تصرف قدس به دست صلاح الدين ايوبي در سال 1187 ميلادي خواندن نماز در قدس تعطيل شد و يا تجاوزي که در 1983/4/17 سربازان رژيم صهيونيستي به رهبري يکي از فرماندهان صهيونيست به نام »هري گودمن« عليه مسجدالاقصي انجام دادند و يا اقدام رهبري سازمان »امناي کوه هيکل« در 1990/10/8 که خواهان تخريب مسجدالاقصي بود.

سؤال اينجاست، مسلمانان در قبال اين تجاوزات چه کردند؟ يعني ايمان مسلمانان اينقدر ضعيف است که در قبال چنين تحرکاتي هيچ واکنشي از خود نشان نمي دهند؟!

حسن حدرج: قبل از پاسخگويي به واکنش مسلمانان بايد درباره اين نقض حرمتها سخن گفت، محور و مرکز اين نبرد و طرح صهيونيسم و اسراييل در فلسطين »قدس« است. از جمله مکاني که اسطوره هاي اسراييل مي گويند »هيکل« در آنجا قرار داشت، کوه »صهيون« است، به همين دليل طرح صهيونيسم داراي بعد دوگانه است، يکي مذهبي و ديگري سياسي و اين باعث مي شود تا امکان بقاي مسجدالاقصي از ديد ايشان وجود نداشته باشد. در مورد تجاوزات و نقض حرمتهاي صورت گرفته بايد گفت يک سري اقدامات به صورت کلي در مورد شهر قدس و يک سري اقدامات در مورد حرم شريف به طور خاص صورت گرفته است که زمينه بحث درباره آنها به تفصيل وجود ندارد. اما لازم به ذکر است، روند و طرح يهودي سازي قدس از جمله اقداماتي بوده است که به سرعت صورت گرفته است، از جمله بيرون راندن ساکنان منطقه، ناامن جلوه دادن شرايط اقتصادي، اجتماعي و معيشتي ايشان يا سلب هويت عربي و واداشتن آنها به مهاجرت همه از جمله اين اقدامات بوده است. دو روز پيش دولت اسراييل اعلام کرد، تصميم گرفته است شهرک يهودي نشين »معاليه آدوميم« را توسعه دهد به نظر مي رسد اين شهرک بزرگ ترين شهرک يهودي نشين در کرانه باختري باشد و در کنار قدس قرار دارد. همچنين »شائول موفاز« وزير دفاع اسراييل در اين زمينه عنوان کرد، ديوار حايل دو شهرک گوش عقسيون و معاليه آدوميم را نيز دربر خواهد گرفت، به گونه اي که اين ديوار قدس را از کرانه باختري جدا خواهد کرد، اين در زمينه اقدامات صورت گرفته در مورد يهودي سازي قدس است، اما در مورد تجاوزهايي که به مسجدالاقصي صورت گرفته است بايد گفت تَعدّيها و تجاوزها در اين زمينه بسيار بوده است که ما به مهم ترين آنها اشاره مي کنيم:

- استيلا بر ديوار ندبه؛

- تخريب کوي مغربيها که به طور کامل نزديک ديوار ندبه قرار دارد و تبديل آن به ميداني جهت خواندن نماز يهوديان؛

- سوزاندن مسجد الاقصي که در تاريخ 21 آگوست 1969 صورت گرفت؛

- حفر کانالهايي در زير مسجدالاقصي در چارچوب طرح سست کردن پايه هاي ساختمان مسجدالاقصي و تخريب آن؛

- تخريب بعضي از ديوارها به بهانه انجام حفاري جهت يافتن بقاياي هيکل.

تمام اين اقدامات تجاوزهايي آشکار عليه مسجدالاقصي به شمار مي آيد. در اينجا بايد گفت اسراييليها با کمال تأسف بيش از ما به افکار عمومي عربي و اسلامي توجه دارند و بر مواضع رسمي کشورهاي عربي و اسلامي حساب مي کنند، مثلاً دو روز پيش يکي از خاخامهاي اسراييلي به نام »مک کيتر« در گفت وگويي تلويزيوني يهود را از اقدامات صورت گرفته عليه مسجدالاقصي برحذر داشت و عنوان کرد، اين اقدامات باعث بروز فاجعه اي بزرگ در جهان عرب و اسلام خواهد شد. در اينجا لازم است به موضوعي اشاره کنم و آن اينکه بعد از سوزاندن مسجدالاقصي در سال 1969 »گولداماير« نخست وزير وقت اسراييل »موشه دايان« وزير دفاع وقت اسراييل را به حضور خواست و از او درباره اين آتش سوزي بازخواست کرد و او را برحذر داشت که اين حادثه باعث بروز واکنشهايي شديد در جهان اسلام و عرب خواهد شد، اما پس از گذشت بيست و چهار ساعت از موضوع و پيگيري اخبار و مطبوعات جهان عرب ملاحظه شد که اين مطبوعات هيچ واکنشي در قبال اين حرکت از خود نشان ندادند، اين امر باعث شد تا گولداماير دوباره موشيه دايان را فراخوانده و بگويد: موشه چرا مسجدالاقصي را به طور کامل آتش نزدي و تخريب نکردي و تمام آثار آن را از بين نبردي؟! اين نشان مي دهد اسراييلي ها بر روي افکار عمومي عربي و اسلامي حساب باز مي کنند.

مجري: در جاي ديگر درباره واکنش افکار عمومي عربي و اسلامي پيرامون اين تعديها و تجاوزها به طور وسيعي سخن خواهيم گفت، اما دکتر احمد ثابت! علاوه بر اين تعديها و تجاوزات که بارها به وقوع پيوسته است، تعديها و تجاوزهاي ديگري درپي سکوت افکار عمومي عربي و اسلامي نيز صورت گرفته است؛ مثلاً يکي از مهندسان صهيونيست طرح ساخت هيکل را بر روي مسجدالاقصي ارائه داده و خواسته است زمينه اجراي اين چنين طرحهايي فراهم شود. دکتر محمد سماک در پاسخ به سؤال اول خويش نکته مهمي به ما گفت و آن اينکه اختلاف نظر اکنون ميان صهيونيستها بر سر زمان و چگونگي اجراي طرح تخريب مسجدالاقصي و ساخت هيکل است و اين سخني است که شارون در سال 2001 به آن اشاره داشت و گفت ما نه داراي مکه و نه واتيکان و نه مدينه هستيم، فقط هيکل سليمان را داريم و به هيچکس اجازه نمي دهيم در اين زمينه دخالت و زمان و چگونگي ورود ما به کوه هيکل را مشخص کند. دکتر احمد ثابت! آيا جامعه بين المللي که منظور من اعراب و مسلمانان است در قبال اين عمل واکنش نشان مي دهند و ايستادگي مي کنند؟

دکتر احمد ثابت: جامعه بين المللي، آشکارا بايد گفت مواضع و ديدگاههايي اتخاذ مي کند که بر پايه تلاشهاي صورت گرفته توسط جمعيتها و سازمانهاي اسلامي و عربي باشد، اما ديدگاهي که اسراييل توانسته است بر جهان حاکم گرداند بدون هيچ تعصب و غرض ورزي بطور خلاصه اين بوده است که از سال 1967 که اسراييل قدس را اشغال مي کرد جهان و از جمله کنگره آمريکا را واداشت تا اديان و پيروي از آداب و رسوم مذهبي براي پيروان تمام اديان در سراسر جهان آزاد شود، در حالي که يهود از اين حق قبلاً محروم بودند؛ ثانياً و با کمال تأسف جهان ادعاي آنان را نيز پذيرفته است. اين است که اقدامات آنها در قدس را صرفاً حفاريهاي باستان شناسانه و تاريخي براي کشف آثار يهودي دو مملکت اول و دوم يهوديان - که روميها آنها را در نبرد »ماسادا« از بين برده اند تلقي مي کنند - . اين جنگ در سال 73 ميلادي به وقوع پيوست. بنابراين ما فعلاً در موضعي قرار داريم که اسراييل را برتر از ما قرار مي دهد، چون بيش از آنکه خواسته اي مذهبي داشته باشد، عنوان کرده است که اين حق يهوديان است که دست به اين اعمال مي زنند و نماز خود را نه در مسجدالاقصي که در هيکل خود بخوانند، به همين دليل اگر آنها اقدام به تخريب کوي مغربيها مي کنند براي ساخت فضايي جهت خواندن نماز در کنار ديوار ندبه است و اگر حفاريهايي زير مسجدالاقصي انجام مي دهند براي کشف آثار هيکل سليمان است و اگر تخريبي و آتش زدني هم صورت مي گيرد به دست افراطيها و تندروهاي يهودي است و دولت اسراييل مسجدالاقصي را از دست اندازي چنين افرادي در امان نگهداشته است و اين چنين جهانيان را فريب مي دهد. بي شک جهانيان از ماهيت و هويت اعمال اسراييلي ها بي اطلاع هستند همانگونه که از ائتلاف موجود ميان خاخامهاي افراطي و مذهبي يهود و رهبران لائيک جنبش صهيونيسم نيز اطلاع ندارند، اين ائتلاف از زمان آغاز جنبش صهيونيسم آغاز شده است و باعث شده تا قداست را از خدا سلب و دين را به ملت يهود بدهند، حتي اين ايده نزد اسراييليها وجود دارد که ارتش اسراييل منبع قداست است و هر دو طرف ائتلاف اتفاق نظر دارند که خداوند اشتباهات خويش را درست کرده است و به همين دليل فلسطين و کوه هيکل را به ايشان بخشيد و در جاي خود به خنده و شادي پرداخته است؛ چون بدين وسيله خطاي خويش را اصلاح کرده است. به همين دليل ائتلافي که ميان يهوديان مذهبي افراطي و يهوديان صهيونيست لائيک به وجود آمد که هنوز هم وجود دارد، مي گويند قدس روح ملت يهود است و اين نکته است که »بنيامين نتانياهو« نيز به آن اشاره مي کند که جوهر و هويت طرح صهيونيسم و يهوديت يهود قدس است و متأسفانه حتي حاکمان عرب نيز از آن بي اطلاع هستند.

مجري: مسجدالاقصي مکان مقدسي است که خداوند آن را از شر يهوديان در امان نگه مي دارد. آقاي دکتر سماک! نظر شما در اين باره چيست؟

دکتر سماک: بايد به شرايط حساس کنوني دقت بسيار کرد. بله، اشغال مسجدالاقصي و کل سرزمين فلسطين با انگيزه اي مذهبي و ديني صورت گرفت. در ميان يهوديان و صهيونيستهاي اسراييلي و حتي غير يهوديان اين اعتقاد وجود دارد که حضرت داوود قطعه زمين معبد را از خداوند خريد و سند مالکيت آن را در اختيار دارد که همان کتاب مقدس است. بنابراين، اين افراد خداوند را فروشنده و حضرت داوود را خريدار و سند اين زمين را کتاب مقدس مي دانند و به آن جنبه مذهبي مي دهند. اما به عقيده اسلامي، ما با يهود به عنوان اينکه اهل کتاب هستند دشمن نيستيم، ما دشمن صهيونيسم هستيم؛ چون آنها صاحبان طراحي استعماري و سياسي هستند که تجاوز به مقدسات را دربر مي گيرد. ثانياً در برخورد با اين مسئله درست است که کوتاهي هايي از سوي اعراب و مسلمانان صورت گرفته است و دليل اين مدعي اين است که از زمان آتش زدن مسجدالاقصي در سال 1969 تا سال 1979 که اجلاس سران کشورهاي اسلامي در طائف منعقد و قرار شد اقدامي اساسي براي آزادي قدس صورت گيرد، هيچ واکنشي صورت نگرفت. بنابراين کوتاهي هاي ما بسيار بوده است، در حال حاضر هم اگر مي خواهيم واقعاً قدس را نجات دهيم هيچ راهي نداريم جز اينکه اتحاد قدرتمندي ميان اسلامي مسلمانان و مسيحيان ايجاد کنيم؛ چرا که در پس اسراييل حامي بزرگي چون آمريکا ايستاده است صهيونيسم فقط مقدسات اسلامي را نشانه نگرفته است، بلکه مقدسات مسيحيان را نيز بالفعل نشانه گرفته است و مقدسات آنها را هتک کرده است و در حال حاضر هيچ راهي نداريم جز اينکه ائتلافي جهاني (مسيحي - اسلامي) به وجود آوريم و مقابل اين دست اندزيها بدون اينکه لحظه اي شک و ترديد به خود راه دهيم بايستيم.

مجري: جناب آقاي حسن حدرج! نظر شما درباره کوتاهي هاي به عمل آمده چيست؟

حسن حدرج: ما بايد ميان گفت وگوي اديان و گفت وگوي تمدنها از يک سو و مباحثي که در ميان اسراييليها و آمريکاييها در زمينه قدس و فلسطين آشکارا مطرح مي شود تفاوت قايل شويم. بي شک دين در بسياري از موارد به خدمت اهداف مختلف درآمده است اما اين به خدمت گيري در ميان آمريکاييها و اسراييليها پا را از حد و حدود خويش فراتر نهاده است و چنانچه مذهبي تا اين اندازه به خدمت اهداف سياسي درآيد باعث بروز جنگهاي مذهبي در ميان ملل جهان خواهد شد که اين خطري بزرگ براي روابط ملل و کشورهاي جهان خواهد بود و از اينجاست که مي توان گفت، آنچه آمريکاييها و اسراييليها براي ترويج جنگهاي مذهبي انجام مي دهند باعث مي شود، کشورهاي اسلامي و حتي ساير کشورهاي جهان به فضاي حاکم بر جهان پاسخ داده و خود را براي چنين جنگهايي آماده کنند، از طريق همين توجيهات مذهبي که آمريکاييها و اسراييليها براي جنگهاي خويش مي آورند. بنابراين، اين خطر بزرگي براي جهان به وجود مي آورد، به ويژه اگر ملاحظه کنيم برخي از سازمانهاي در ايالات متحده از جمله »اتحاد براي اسراييل« که در اين اواخر فعاليت خويش را آغاز کرده است خواستار اتحادي يهودي - مسيحي و جهاني است تا ايده و انديشه اسراييل و عقيده صهيونيستي و عمل به آن امکان پذير باشد. بنابراين ما خواستار گفت وگويي جهاني و عقلاني و مقبول و سازنده هستيم تا ديدگاهي سازنده براي بشريت به ارمغان بيآوريم نه اينکه خواستار جنگ ميان آنها باشيم.

مجري: بله، من از اين فرصت استفاده مي کنم و مي گويم که ما خواستار اهانت به آيين يا مذهبي خاص نيستيم بلکه اين مطالبي است که از خود اسراييليها گرفته ايم و بنا به نوشته هاي خود آنها خداوند مقدر ساخت هيکل ايشان ساخته شود و همانگونه نيز مقدر ساخت تخريب شود، چون خود يهود در کتابهاي خويش يعني تورات و تلمود نيز چنين مي گويند. تلمود مي گويد: خداوند مقرر ساخت هيکل تخريب شود؛ چون سليمان دست از پرستش خداي خويش کشيد و به عبادت الهه ديگري پرداخت و تورات مي گويد: او بر آيين خداپرستي نمرد و زنان خويش را واداشت که به عبادت بتها بپردازند. اين روايات را از اين جهت بيان کرديم تا ببينيم چگونه اين روايات در جان و روح غربيها و آمريکاييها نفوذ کرده است.

دکتر احمد ثابت! شما بسان دکتر سماک و آقاي حدرج به اساطير يهود و ايمان آنها به آن اشاراتي داشته ايد، اما سؤالي که مطرح مي شود، اين است که: چرا ديدگاه و موضع مسيحيان (ارتدوکس و کاتوليک) و مسلمانان موضعي ضعيف و ناتوان است، علي رغم اينکه موضعي عقلاني و تاريخي و ثابت و ديني و مستند است در حالي که يهوديان بر ديدگاههاي خويش پافشاري مي کنند با اينکه ديدگاهي غير منطقي و غير عقلاني دارند؟

دکتر احمد ثابت: ديدگاه يهودي بر اتحاد و ائتلافي وسيع و قوي و قدرتمند استوار است. بنا به گفته دکتر سماک بر ائتلافي استوار است که پايه و اساس آن را سازمانهاي تندرو و افراطي و اصولگرا و پروتستاني تشکيل مي دهند از جمله اين سازمانها مي توان به جمعيت »امناي کوه هيکل« - که در لندن قبل از برپايي اسراييل تشکيل گرديد - اشاره کرد همچنين مي توان از مسيحيان افراطي يا اصولگرا نام برد که به »مسيحيان تعميدي«1 معروفند و بوش و خانواده اش نيز به آن منتسبند و به اشتباه - البته من با اين اصطلاح مخالفم - »مسيحيت صهيونيستي« ناميده مي شوند. به هر روي يهوديان و صهيونيستها بر ارتش قدرتمندي تکيه مي کنند که بالفعل مي بينيم در ايالات متحده و اسراييل وجود دارد. همچنين ماهرانه توانسته اند دين يا به عبارت بهتر اساطير مذهبي و تحريفات تاريخي در تورات و انجيل را به جهت منافع سياسي و نظامي اسراييلي و آمريکايي خويش به خدمت بگيرند. تا آنجا که »گراهام فومر« از جمله کارشناسان بلندپايه سيا و رئيس سيا در خاورميانه مي گويد پس از اينکه ديدم دين در خدمت اهداف سياسي درآمده است براي من ثابت شده که جنگ ميان موسي يا محمد يا عيسي يا کنفوسيوس نيست بلکه جهت بر سر منافع است. مسئله و مشکل اساسي اين است که ديدگاه و موضع اعراب و مسلمانان بر سر حفظ حقوقي تاريخي و غير قابل انکار است که پيروان تمام اديان از جمله مسيحيان را نيز در همه جا در نظر مي گيرد. اما بايد بدانيم اين ديدگاه در جهان تبليغاتي کنوني ناموفق است. اگر چه افرادي چون »ادوارد سعيد« در گذشته و »عزمي بشارت« در حال حاضر و چندين سازمان و جمعيت فلسطيني و غربي در ايالات متحده و انگلستان از جمله »مجلس روابط آمريکايي - اسلامي« و غيره موفقيتهايي در اين زمينه به دست آورده اند و تلاش مي کنند ماهيت فعاليتها و خواسته هاي رژيم صهيونيستي در زمينه قدس و مسجدالاقصي را برملا سازند، اما اين سازمانها به تنهايي نمي توانند کاري از پيش ببرند چون هيچيک از کشورهاي عربي اسلامي و دستگاههاي تبليغاتي آنها و اجلاس سران کشورهاي اسلامي از آنها حمايت نمي کنند.

مجري: ببخشيد آقاي دکتر قبل از ورود به بحث ديدگاه و موضع اعراب مي خواهيم هنوز تأملي در موضع يهوديان داشته باشيم. اجازه بدهيد نظر دکتر سماک را در اين باره جويا شويم.

دکتر سماک: در ابتدا بايد درباره اصطلاح مسيحيت صهيونيستي بگويم که من ابداع کننده اين اصطلاح نيستم، بلکه خود آنها، اين نام را بر خود نهاده اند و به اين نام شناخته مي شوند و چنانکه خود مي گويند، پيروان اين جنبش در ايالات متحده به هفتاد ميليون نفر مي رسد و در ميان آنها ريگان و بوش پسر رؤساي جمهور آمريکا نيز ملاحظه مي شوند. در اينجا لازم مي دانم به دو نکته اشاره کنم؛ هنگامي که در سال 1967 يهوديان قدس را اشغال کردند و موشه دايان وارد شهر قدس شد کشيش »پت رابرتسون از پيروان اين جنبش در تانک او بود و در سال 1982 هنگامي که شارون وارد بيروت شد کشيش ديگري به نام »جري فالويل« در تانک او بود. بنابراين رقابت ميان مسيحيان صهيونيست و يهوديان صهيونيست بر سر تحقق پيشگويي هاي تورات بسيار مهم و جدي بوده است و ما بايد بسيار به آن توجه داشته باشيم.

مجري: آقاي دکتر! من مي خواهم به موضوع اصلي بازگرديم و آن ديدگاه يهود نسبت به مسجدالاقصي است. در حال حاضر کاري با ديدگاههاي موجود در ميان ايشان نداريم لطفاً عنوان کنيد چرا با وجودي که برخي از يهوديان در مورد جايگاه مسجدالاقصي اختلاف نظر دارند و يا درباره زمان احداث آن با هم متحد نيستند، در حاليکه اگر چنين مسئله اي در جهان عرب وجود داشت بي شک بر سر آن جنگهاي خونين به پا شده بود؟

آقاي دکتر سماک: يهوديان از آنجا که عقده تبعيد و پراکندگي و تحت ظلم و ستم واقع شدن اقليت بودن را دارند، اين اولين فرصتي است که امکان جمع شدن را به دست آورده اند به همين دليل فرهنگ اقليتها و گروههاي تحت ظلم و ستم واقع شده اين است که اختلاف را بزرگ نکنند اين در حالي است که از جهت ديگر گروه ديگر يهوديان که همان ارتدوکسها هستند پاداشتن اسراييل را قبل از ظهور مسيح حرام مي دانند، آنها اعتقاد دارند مسيح است که اسراييل را تأسيس مي کند و در شرايط جهنمي اختلافات زياد است، اما احساس سوء استفاده و بهره گيري از شرايط موجود و عدم اجازه دادن به حاکميت شرايط پيشين (تحت ستم روسيه و انگليس باقي ماندن) باعث مي شود تا مقابل يک دشمن که همان اعراب و مسلمانان هستند صف آرايي کنند و اعراب و مسلمانان عامل اتحاد ايشان در منطقه هستند.

مجري: در اينجا چون صحبت از اختلافات موجود ميان يهوديان پيش آمد بايد بگويم يهوديان - منظور من يهوديان اسراييل است - تحقيقات و پژوهشهاي بسياري در رد ادعاهاي صهيونيستي خويش انجام داده اند. از مجله زيکف هرتزمرگ استاد علوم سياسي دانشگاه تل آويو طي تحقيقي عنوان کرد به هيچ عنوان نمي توان بر سخنان تورات و ادعاي يهود اعتماد کرد. بنابراين آقاي حدرج ملاحظه مي کنيم يهود با يکديگر اختلاف نظر دارند، اما ايهود باراک به ياسر عرفات تأکيد مي کند [بنا به نوشته ژوروسالم پست] هيچ نخست وزير اسراييلي امکان ندارد از قدس صرف نظر کند سوال اين است آيا کساني هستند که به اين موضوع اميدوار باشند که به راه حلي صلح آميز با صهيونيستها دست يابند.

آقاي حدرج: قبل از پاسخ به اين سوال بايد گفت جريانها و جناح بندري در ميان اسراييليها وجود دارد و درباره ديدگاه اسراييليها جهت پياده کردن طرح صهيونيسم بر فلسطين اختلاف نظر دارند همچنين لازم است به نفوذ و قدرت جريانهاي صهيونيستي در دولت آمريکا و همچنين اسراييل توجه کرد، به عبارت ديگر کساني که در دولت آمريکا و اسراييل نفوذ دارند، همانهايي هستند که ديدگاه مذهبي و حاکم را مي سازند و ديدگاه مخالف که در اقليت است شانس چنداني جهت ابراز وجود و عرض اندام ندارد بله و آنچه با راک به عرفات گفت خلاصه جنگ و دعواهاي اعراب و اسراييل است، مبادي و اصول اسراييلي مي گويد قدس پايتخت ابدي و يکپارچه رژيم صهيونيستي است اين اصل در آمريکا در دولت و جامعه پذيرفته شده است بنابراين نمي توان به صلحي دست يافت که قدس را تقسيم کند اگر اعراب بپذيرند به اين چنين صلحي دست يابند و از آن صرف نظر کنند بله هست، بنابراين هسته نبرد و نزاع قدس است و اين باعث مي شود نتوان به صلحي دست يافت.

مجري: آقاي دکتر برخي موضوع ديگري را مطرح و عنوان مي کنند بسياري از مسيحيان به اين خرافات يهودي يا مسيحي صهيونيستي اعتقاد ندارند. آيا توجه به اين عقايد مفيد است.

احمد ثابت: اين اساطيري ابتکار طايفه تعميديهاي افراطي پروتستاني بر آن تکيه مي کند و ايشان فقط 20 ميليون نفر از 282 ميليون مسيحي آمريکايي را تشکيل مي دهند و مابقي آمريکايي ها که 8 ميليون نفر آنها مسلمان هستند به هيچيک از اين اساطير مسيح صهيونيستي اعتقاد ندارد، بسياري از مسيحيون آمريکايي اين ديدگاه را رد مي کنند امّا بسياري از جمعيتهايي که اين اساطير را مي پذيرند ائتلاف و اتحادي استراتژيک با خويش و با جمعيتهايي دارند که خواستار بناي هيکل بر روي خرابه هاي مسجدالاقصي در اسراييل هستند قدرت اين جمعيتها فقط در نفوذ اجتماعي و سياسي و اقتصادي ايشان نهفته نيست بلکه در نفوذ ايشان در دستگاهها و سازمانهاي نظامي آمريکايي نهفته است بايد ماهيت اين اساطير را برملا ساخت چون اکثراً مثلاً روسها و آمريکاييها به اين اساطير اعتقاد ندارند و درست نيست اين اساطير بيانگر سمبل و احياي مذهبي و حتي نظامي باشند واقعيت اين است که اين اساطير به دنبال منافع سياسي و نظامي خويش است و لازم به ذکر است اسراييل در داخل خود با مسئله اي اساسي مواجه است اين مشکل اساسي اين است که آيا اسراييل فقط دوست يهوديان باشد يا اينکه دوست تمام ساکنانش باشد بنا به گفته عزمي بشارت يعني دولت شهروندان يهودي عرب شرقي، غربي، اشکنازيها، اعراب 48 و و 67 ساير اقليتها و بالاخره اينکه موسسه صهيونيسم که بر ارتش و آموزش دولتي حاکم است سعي مي کند يهوديان را حول يک سمبل گردآورد، پايه و اساس اين سمبل قدس است و بايد توضيح دهيم کليساها و کنيسه هاي تمام فرقه هاي موجود در ايالات متحده و اروپا اعتقاد دارند، اين اساطير باعث مي شود حقوق بشري و فردي از بين برود، و اين موضوعي است که هم شامل مسيحيان و هم شامل اعراب به يک اندازه خواهد شد و بالاخره اگر ما به اسراييل به عنوان يک پديده جهان شمول نگاه کنيم بدين معناست که بايد با تمام جهان درگير شويم در حاليکه ما در ميان مسيحيان کاتوليک و پروتستان ياران و پيرواني براي خويش داريم و تمام مسيحيان اين اساطير را نمي پذيرند.

مجري: مي خواهيم به موضوع مهم ديگري دکتر سماک اشاره کنند و آن نبرد آرماگدون است که به اعتقاد يهوديان نبرد آخرالزمان بوده و ميان نيروي خير که آنها هستند و ميان نيروهاي شر که ما اعراب هستيم روي مي دهد، نظر شما در اين باره چيست همچنين در ميان يهود و اعرابي که به اين موضوع اعتقاد دارند اين ايده وجود دارد که هر چه به تسويه و صلح با اعراب نزديک شويم، مي توانيم بر تناقضات جامعه اسراييلي فايق آييم حال آيا در تاريخ اعراب چنين چيزي وجود دارد يا خير، لطفاً توضيح دهيد.

محمد سماک: در ابتدا لازم است توضيحي پيرامون اين کلمه بدهم، در فلسطين دشتي وجود دارد که دشت مجدو نام دارد و از قدس تا عسقلان کشيده شده است، فقط يک بار در تورات (انجيل مکاشفه يوحنا)2 از آرمگدون نام برده شده است و نظريه بازگشت دوباره مسيح شرايط وقوع آرمگدون را تأسيس صهيون که برپا شد و اشغال قدس و هم اکنون يهوديان مي داند با آغاز نبرد آرمگدون شاهد احياي تمام کساني هستيم که به اين نبرد اعتقاد دارند از جمله حضور 114 هزار يهودي برگزيده مسيحي شده، همه غير از آنها در اين نبرد مي ميرند و پس از مرگ تمام دشمنان مسيح به همراه ياران خويش نازل مي شود و حکومت هزار ساله خويش را بر جهان آغاز مي کند که آن را هزاره خوشبختي مي نامند که تا روز قيامت ادامه مي يابد، اين نظريه آرمگدون است اين نظريه به نظر خرافه مي آيد، اما وقتي ريگان رئيس جمهور آمريکا از آن سخن گويند مهم است مثلاً او گفت: آرزو دارم خداوند به من عنايت کند تا زمينه نبرد آرمگدون را فراهم سازم تا بدان وسيله در اين نبرد شرکت کنم و مشيت و خواست الهي را به مورد اجرا بگذارم و باعث بازگشت دوباره مسيح شوم. در اينجا ما مثلاً از رئيس جمهور زيمبابوه سخن نمي گوييم سخن از رئيس جمهور کشوري است که قدرتمندترين کشور جهان است و بيش از هر کشور ديگري به اين پيشگوييها اعتقاد دارد. اين مهم است درست است که اين نظريه ها به نظر ما مسخره آميز و اسطوره مي آيد اما ريشه در ايمان و اعتقادات آنها دارد. هنگاميکه رهبران آمريکا از آن سخن مي گويند پس بسيار مهم است. من اخيراً کتابي از گريس هالسل ترجمه کردم وي نويسنده سخنرانيهاي سياسي ليندون جانسون رئيس جمهور پيشين آمريکا در کاخ سفيد و در اعضاي اين جنبش بود که از آن جدا شد وي کتابي به نام پيشگويي و سياست به رشته تحرير درآورد که من آن را به زبان عربي برگرداندم وي در اين کتاب مي گويد هر بار که مجلس امنيت ملي آمريکا قرار بود تصميمي درباره خاورميانه اتخاذ کند، مي بايست خاخامي يا عضو بلند پايه اي از اين جنبش مسيحي - صهيونيستي در جلسه حضور مي يافت تا تصميمات متحده با پيشگوييهاي کتاب مقدس در تضاد نباشد، من از آشپزخانه سياسي آمريکا سخن مي گويم، در ميان آنها اين اعتقاد وجود دارد که خداوند هر آنچه بخواهد انجام مي دهد، اما اينجنبش اين اعتقاد را جايگزين آن کرد که انسان مي تواند مجري خواست الهي باشد، شما مي توانيد خواسته خداوند را محور و مشخص کنيد و سپس براي اجراي آن اقدام نماييد و اين را تحقق خودي (يا تحقق ذاتي) پيشگوييها ناميدند، شما مي دانيد خدا چه مي خواهد، آن را مشخص مي کنيد و شما آن را اجرا مي کنيد پس شما نقش خدا را برعهده مي گيريد و اين مسئله اي است که ما اکنون با آن مواجه هستيم.

مجري: البته ريگان سخنان ديگري نيز در مورد آرمگدون داشت مثلاً گفته بود اسراييل تنها کشور دمکراتيک است که تمام شرايط وقوع آرمگدون را در خود فراهم ساخته است و اکنون تمام حوادث قبل از وقوع آرمگدون به وقوع پيوسته است و زمينه را براي اين جنگ فراهم کرده است همچنين پس از وعده بالفور رئيس بخش روابط خارجي کنگره آمريکا عنوان کرد اصلاً مي توانم ببينم قدس و فلسطين در دست مهدي3 باشد و مي بايست از دست مهديها خارج شود و به يهوديان و مسيحيان سپرده شود و حاکميت مسلمانان بر اين شهر و کشور لکه ننگي است که مي بايست از پيشاني ما پاک شود، آقاي حدرج لطفاً در اين باره شما توضيح دهيد، ما پس از آن شاهد دست اندازي و تئوريهاي بسيار بر مسجدالاقصي بوده ايم و فقط ايران و سيد حسن نصرا... در اين باره واکنش نشان داده اند، موضوع چيست چرا ديگران ساکت هستند.

حسن حدرج: واقعيت امر اين است آنچه در اين مرحله به وقوع مي پيوندد اوضاع و احوال به اين حساسيت رسيده و هيچ واکنشي صورت نمي گيرد، آنچه باعث مي شود تهديدات اسراييليها جدي شود، فقط پذيرفتن طرح اسراييل توسط آمريکا نيست بلکه مسئله موضع اعراب است که در بحران است در حالت ضعف تفرقه و بي طرفي و سکوت است. ملت فلسطين با تجاوزات بيشماري از سوي صهيونيستها مواجه است اما اعراب چه در سطح ملي و مردمي و چه در سطوح رسمي و سياسي سکوت اختيار کرده اند و اين عامل مهمي در تشويق اسراييلي جهت ادامه تجاوزات ايشان است و عامل مهم ديگر که بسيار نگران کننده است، اختلافاتي است که اکنون در ميان خود فلسطينيها بوجود آمده است و حالت آشفتگي و هرج و مرجي است که مناطق فلسطيني شاهد آن است و دليل آن اختلافاتي است که در جنبش فتح و تشکيلات خودگردان بروز کرده است. به نظر من اوضاع اعراب و فلسطينيها در حال حاضر مهمترين عامل تشويق اسراييل در ادامه اعمال ايشان است، نامه اي که دبير کل حزب ا... براي جهان عرب و اسلام نوشت به مثابه فريادي بود که عنوان مي گردد در اينجا اولويتهاي اصلي در نتيجه مشغول شدن به اولويتهاي ديگر پايمال و فراموش شده است و مردم فلسطين در فشارها و تنگناهاي بسياري به سر مي برند، بنابراين قدس دوباره بايد به عنوان مهمترين مسئله در جهان مطرح شود و همه بايد توجه خويش را به اين موضوع بذل نمايند و نيازهاي مردم فلسطين را جهت ادامه مقاومت و مبارزه فراهم نمايند و همه براي دفاع از مقدسات اسلامي آماده باشند.

مجري: دکتر احمد ثابت، در ندايي که سيد حسن نصرا... دبير کل حزب ا... داد عنوان کرد، يکي از اعضاي کنست رژيم صهيونيستي در پايان فرياد زده است که هرگونه مدارا و سازش با مسئله قدس خطر بزرگي براي اسراييل و يهود به شمار مي آيد چون يهود بيش از 6 ميليون نفر نيستند در حاليکه بيش از يک ميليارد و چهارصد ميليون مسلمان آنها را احاطه کرده اند، سيدحسن نصرا... سوال مهمي در اينجا مطرح مي کند و مي گويد آيا ما واقعاً به عنوان يک مسلمان در سطحي هستيم که اين نماينده کنست از آن سخن مي گويد، ما همين سوال را براي شما طرح مي کنيم لطفاً پاسخ گوييد.

دکتر احمد ثابت: واقعيت امر اين است اين نماينده کنست از خطري که دولت يهود و صهيونيسم را تهديد مي کند مطلع است و سيد حسن نصرا... بسيار شجاع است که چنين سخناني را مطرح کرده است و اين نشان از تيزهوشي و نکته سنجي اوست، من مي گويم اين سخن را نه فقط اين نماينده کنست که بسياري از مورخان و کارشناسان يهودي اسراييل و دشمن صهيونيسم نيز مطرح کرده اند از زمان تأسيس و پاي گيري اسراييل تعداد يهودياني که کشته شدند بسيار بيشتر از يهودياني است که در طول تاريخ يهود کشته شده اند، البته اگر حادثه هولوکاست و قتل عام يهود به دست هيتلر را از حوادث فوق الذکر مستثني کنيم و اين موضوعي بسيار مهم است بسياري از اسراييليها مي فهمند، ادامه حاکميت راست صهيونيستي و اصولگرا باعث مي شود خشم فلسطينيها بيش از پيش افزايش يابد با توجه به اينکه ملل عربي از حمايت و پشتيباني ملت فلسطين کوتاهي مي کنند، اما اين آگاهي در ميان اسراييليها وجود دارد که ادامه اين دست اندازيها و حاکميت بر مناطق اشغالي و تحکيم پايه هاي دولت اسراييل به عنوان دولتي صرفاً براي يهود باعث مي شود درباره ميزان مشروعيت اين دولت سوالاتي به اذهان تداعي کند. نتايج نظرسنجيهاي به عمل آمده در کشورهاي اروپايي در اين زمينه نشان مي دهد (فرانسه و انگليس و آلمان) نشان مي دهد به نظر مصاحبه شنوندگان اسراييل بزرگترين خطر براي صلح و آرامش جهان است. ثانياً مهمتر از نکته قبلي است اين است که دست اندازيهايي که عليه گورهاي يهوديان در آلمان و فرانسه توسط اروپاييها صورت گرفته است نشان مي دهد که آنها به ميزان خطري که صهيونيستها نه فقط بر فلسطين که بر کل جهان ممکن است داشته باشند آگاهند آنها مي دانند خوي انتقام جويانه صهيونيستها ممکن است هر نقطه از جهان را به فلسطين ديگري تبديل کند و بنابراين از ديد آنها اين کشور مشروعيت ندارد.

مجري: بگذاريد سوال مهمتري مطرح کنيم، برخي گفتند اگر اسراييل پاي به فلسطين بگذارد چنين و چنان مي کنيم و گذاشت و هيچ کار نکردند، در مورد سوريه لبنان و عراق نيز چنين گفتند اما هيچ کار نکردند، حال در مورد مسجدالاقصي نيز مي گويند اگر به اين دست اندازي نمايند چنين و چنان مي کنيم و نکردند، به نظر شما اگر زماني مسجدالاقصي تخريب شود، واکنش چه خواهد بود.

سماک: نامه سيد حسن که در مورد واکنش مسلمانان شک کرده است و اين بسيار دردناک است که سيد حسن نصرا... اين چنين پيرامون واکنش 1/250 مسلمان جهان ابراز ترديد کند اين براي من نيز دردناک است با کمال تأسف در سال 1969 هنگاميکه مسجدالاقصي به آتش کشيده شد و 1500 متر مربع از اين مسجد (يک سوم آن) در آتش سوخت، جز چندين اطلاعيه و بيانيه اعتراض آميز واکنش نديديم. در سال 1990 کنگره آمريکا قدس را به عنوان پايتخت ابدي و يکپارچه اسراييل به رسميت شناخت در سال 1995 کنگره آمريکا مقرر ساخت سفارت آمريکا از تل آويو به قدس انتقال يابد باز هيچ حرفي نزد در حال حاضر ميان دو نامزد انتخابات رياست جمهوري آمريکا رقابت بر سر ادامه کمک هر چه بيشتر به اسراييل است تمام اينها به وقوع مي پيوندد در حاليکه جهان اسلام به تمام اين جريانات بي تفاوت نگاه مي کند مثل اينکه در جهان ديگري سير مي کند يا اينکه اين اتفاقات در جهان ديگر به وقوع مي پيوندد به عقيده من اگر هزينه هاي صرف شده براي انعقاد اجلاس سران کشورهاي اسلامي اگر خرج فلسطينيها مي شد و اگر خرج نيروي پاسداري مي شد که مسئوليت مراقبت و نگهباني از مسجدالاقصي را برعهده داشت بيشتر، جواب مي داد، من به ياد مي آورم مفتي قدس شيخ عکرمه صبري مي گفت: ما از هر گونه واکنش عمل و فعال از سوي جهان اسلام و جهان عربي مأيوس شده ايم، سرنوشت ما اين است که اينگونه از کشور خويش و اين مقدسات دفاع کنيم تا نفس آخر و اين يک حقيقت تأسف انگيز است. اين در حالي است که اسراييليها از حمايتهاي جهاني بي شائبه اي بهره مي برند که من در اينجا فقط به يکي از اين سازمانها اشاره مي کنم و آن سفارتخانه بين المللي مسيحيان براي قدس است که در سال 1985 در بال سوئيس تأسيس شد. و اين همان تاريخ تأسيس جنبش صهيونيسم است يعني پس از 88 سال از تأسيس جنبش صهيونيسم اين سفارتخانه تأسيس شد تا کنسولگريهايي در سراسر جهان داير نمايد و آنها حمايتها و پشتيبانيهايي براي دولت اسراييل جلب نمايند (مادي و معنوي) در مقابل جهان اسلام چه کرد، استراتژي آزادي قدس را در سال 1979 وضع کرد و قرار شد هيأتي به رياست ملک حسن پادشاه سابق مغرب بر وضع اين استراتژي نظارت کند اما هيچ کاري در اين زمينه نکردند تا اکنون که در سال 2004 هستيم من دوست ندارم سخنان مأيوس کننده بزنم اما واقعيت همين است که گفتم، با اين حال جهان اسلام مي تواند در مقابل خطري که مسجدالاقصي و قدس را تهديد مي کند بايستد.

مجري: آقاي حدرج نظر شما چيست؟

حدرج: ما شاهد نوعي بي تفاوتي چه از سوي جهان اسلام و چه از سوي جهان مسيحيت در قبال قدس هستيم و اين بسيار تأسف برانگيز است که جهان طوري با اين دست اندازيها و تجاوزات برخورد مي کند که انگار اتفاقاتي کاملاً طبيعي به وقوع پيوسته است من اعتقاد دارم سيد حسن نصرا... معادله اي ايجاد نمود که دو طرف آن متضاد است تخريب مسجدالاقصي باعث از بين رفتن اسراييل مي شود، اين معادله نشان مي دهد، او درک و فهم جهان اسلام و عربي و تمسک آنها به مقدسات بسته به شرايط خاص است، از جمله عاملي که باعث شد انتفاضه مسجدالاقصي در فلسطين آغاز شود و واکنشهايي در جهان اسلام بوجود آورد و همه مي دانيم آن هتک حرمت حرم مسجدالاقصي توسط شارون در 28 سپتامبر 2000 بود.

همچنين راهپيمايي کفن پوشان که پاسخ بود به دعوت شيخ حسن نصرا... در اعتراض به هتک حرمت اماکن مقدسه در نجف و کربلا توسط آمريکاييها باعث شد تا نيم ميليون نفر بدون هيچ ترس و هراسي به خيابانها بريزند. بنابراين به نظر من اوضاع و احوال چندان نااميدکننده نيست، و در صورت لزوم مسلمانان حتماً از خود واکنش نشان خواهند داد.

مجري: دکتر احمد ثابت در منطقه سياسي آسيا فکر مي کنيد کشورهاي عربي و اسلامي در صورت دست اندازي و تجاوز به مسجدالاقصي از خود واکنش نشان خواهند داد.

دکتر احمد ثابت: به نظر من بهتر اين است که کشورهاي اسلامي هر آنچه سلاح و تجهيزات دارند در اختيار مبارزان فلسطيني قرار دهند، چون فکر نمي کنم واکنشي از خود نشان دهند برخلاف نظر آقاي حسن حدرج به نظر من نيروهاي آمريکايي از هدف قرار دادن اماکن مقدسه دست بر نخواهند داشت و در اين زمينه لحظه اي به خود ترديد نمي دهند، مگر اينکه ارتش حضرت مهدي(ع) جلوي آنها بايستد.

ثانياً ما نمي توانيم با اين مسئله کج دار و مريز برخورد کنيم بايد موضع خود را روشن کنيم يا بجنگيم يا مدارا کنيم که در اينجا اکثر سياستها مدارا کردن است.

مجري: از حضور تمام آقايان متشکرم. اما يک سوال همچنان باقي مي ماند، به عنوان يک مسلمان چه چيز بايد اتفاق بيفتد تا ما را تکان دهد و به حرکت وادارد.

پي نوشتها :

1 . منظور آقاي احمد ثابت مسيحيان صهيونيستي است.

2 . انجيل - مکاشفه يوحنا 6 - 6.

3 . اشاره به امام زمان(ع) دارد.