يهود و آمريکا



آيا آمريکا در دست يهود است؟(1) اين سؤال پس ازجنگ اخير 1967م مسلمانان و اسرائيل و پس از آنکه آمريکا جانب يهود را گرفت، زياد بر سر زبانها آمده است.

ولي قبل از هر چيز خوب است خلاصه اي از کتاب (يهود يگانه مشکله جهان) را نقل کنيم.

در حدود400 سال است يعني از همان اوائل ورود (کلمبس) که يهود وارد آمريکا شده اند و از همان روز تا بحال زحمات زيادي کشيده تا بالاخره توانستند اين کشوري را که امروز بزرگترين و ثروتمندترين کشورهاي جهان محسوب مي شود تحت نفوذ خود درآورند. و با آنکه (سويفيسات) حاکم آن روز به نيويورک که يکي از مستعمرات هلند بود، اعلاميه اي صادر کرد و در آن از يهود درخواست نمود از نيويورک خارج شوند، ولي در اثر سهام هاي زيادي که يهود در شرکتهاي هلندي داشتند، مديران آنها از (ستويفيسات) خواهش کردند که از اين امر صرف نظر کند.

آنچه را که اين حاکم توانست انجام دهد اين بود که به آنها اجازه نداد دکانهاي خود را بر سر چهار راهها و محلهاي عمومي و پرجمعيّت قرار دهند. ولي همان نيويورک، امروز بصورت محله اي از محلّه هاي يهود در آمده است. و بطور کلّي نيويورک بزرگترين مرکز يهود بشمار مي رود، زيرا همه تجارتخانه ها، کارخانه ها، صنايع و زمينها، ملک يهود است، هرگز به کسي اجازه نخواهند داد تجارت کند و يا ثروتي بهم رساند. بنا براين آمريکائيها نبايد تعجب کنند هنگامي که خاخامهاي يهودي ادعا مي کنند که آمريکا همان ميعاد گاهي است که پيامبران آنها وعده داده اند و نيويـورک، اورشليم آنها و سلـسله جبـال راکي کوههاي (صهيون) است(2).

در ايّام (جورج واشنگتن) تعداد يهود بيش از چهار هزار نفر نبوده آنها در زمان جنگ استقلال، جانب آمريکا را گرفتند و حتّي به اهالي مستعمرات، کمکهاي زيادي کردند.

ولي پنجاه سال از اين تاريخ نمي گذشت، که تعداد آنها از3300000 نفر بيشتر شده، امّا امروز تعداد آنها براي هيچکس معلوم نيست و اين خود يکي از سياستهاي يهود است زيرا سرشماري آمريکا بدست آنهاست.

شما اگر تعداد فرانسوي ها، آفريقائي هاي ساکن آمريکا را از دولت بپرسيد، فورا به شما اطلاع خواهند داد، تعداد آسيائي ها هم همه معلوم است، ولي آنچه معلوم نيست و همچنان در مخفي بودن آن کوشش بسياري مي شود تعداد يهود است و شايد خود دولت هم آن را نداند زيرا پرونده هاي راجع به اين موضوع هميشه مفقود و مجهول است(3).

معمولاً سينماها، تآترها، تجارت شکر، تجارت گندم، تنباکو، فولاد و پنجاه درصد از تجارت گوشت و بيش از 60? از تجارت کفش و اغلب صنايع، ادوات موسيقي و جواهرات و تمام مشروبات الکلي و صندوقهاي وام جهاني در دست يهود است(4).

بطور قطع مي توانيم بگوئيم که ملّت آمريکا راضي نبوده و نخواهد بود که يهود بازارهاي تجارتي خود را در اين کشور متمرکز سازند، زيرا تاريخ چنين نشان داده که هرکشوري که يهود در آن تمرکز داشته باشد عوامل فساد در آن زياد شده و در نتيجه کشورهاي ديگر نسبت به آن بدبين خواهند شد، چنانچه اين امر نسبت به اسپانيا، آلمان و بريتانيا اتفاق افتاده است.

بسيار مي شنويم که بريتانيا چنين کرده است و آلمان چنان نموده است، ولي در واقع يهود آن را انجام داده و هيچ ارتباطي به دولت بريتانيا و آلمان ندارد.

امروز آمريکا بهمين درد مبتلاست و هر کاري را که يهود انجام مي دهند به نام ملّت آمريکا تمام مي شود، در صورتي که ملّت آمريکا از آن مبرّا مي باشد(5).

امروز ملّت آمريکا فقط با عينکهائي که يهود بر چشم آنها نهاده اند به دنيا مي نگرد و اين بدبختي ديگري است که نصيب ما مي شود.

يهود در هرگوشه و کناري نفوذ کرده اند و حتّي کليساهاي مسيحي در آمريکا تحت نفوذ آنهاست و در حقيقت منبرهاي کليساها وسيله اي از وسائل تبليغات يهودي مي باشد.

به عقيده من اگر کشيشها و کاردينال ها به حرفهاي خود رسيدگي کنند، خواهند ديد که 70? از حرفهاي آنها از افکار يهودي سرچشمه گرفته است(6).

برنامه هاي اقتصادي آمريکا فقط بدست يهود اجرا مي شود.

شايد افکار عمومي مردم و سرمقاله هاي روزنامه هاي آمريکا، از افکار خود يهود، يهودي تر است.

اگر در دنيا مکاني وجود داشته باشد که افکار يهودي را به مردم تزريق کند، همان کنيسه هاي آمريکا است(7).

اگر يهود در اعماق کليساها دست يافته اند، آيا ممکن است در دانشگاهها دست نداشته باشند؟

تمام دانشگاههاي آمريکا از نفوذ يهود و افکار و عقائد آنها رنج مي برند(8).

در آمريکا دو سازمان يهودي وجود دارد يکي به نام (کهيلا نيويورک) و ديگري به نام (کابينه يهودي آمريکا).

(کهيلا) امروز به صورت يک حکومت مستقلي در آمده است، تمام قراردادهاي او قانون حساب مي شود و شايد اين سازمان قويترين اتّحاديّه هاي يهودي را تشکيل مي دهد.

علّت هجرت کردن روزافزون يهود به نيويورک، وجود همين سازمان است. (کهيلا) نسبت به يهود حکم رُم نسبت به نصاري و مکّه نسبت به مسلمانان را دارد(9).

وجود کهيلا دليل بسيار محکمي است بر عليه کساني که مي گويند: (يهود يک عنصر منقسم برخود و متنافري را تشکيل مي دهد)، زيرا در اين سازمان امپرياليستها و توده ئيها و خاخامهاي يهودي چون برادر بر سر يک ميز نشسته و زير پرچم (يهوذا) براي مقاصد خود نقشه ريزي مي کنند(10).

هر فرد يهودي در آمريکا دست کم در يک سازمان مخفي اسم نويسي کرده است(11).

کهيلا نام خود را تغيير داده و نام (کنفرانس يهودي جهاني) را براي خود نهاده است و تقريبا تمام آرمانهاي خود را به تحقّق رسانده است(12).

هزاران سازمان مخفي تابع کهيلا وجود دارد.

خوب است از اين آقايان يهود که هميشه سعي کرده اند خود را وطن پرست قلم داد کنند، سؤال کنيم: اين سازمانها براي چيست؟ و بر عليه کيست؟ و آنها چرا اينقدر تلاش مي کنند تا نيويورک را از هر عنصر مخالفي جدا سازند؟ و اگر فرض کنيم آنها وطن پرست هستند هيچ احتياجي به سازمان نخواهند داشت(13).

کهيلا درس عبرتي است که دنيا بايد آن را به خوبي فرا گيرد تا از سرعت نفوذ يهود باخبر بوده و صورت جهاني که به فرمان يهود حکم مي کند در نظر بياورد(14).

حزب جمهوري آمريکا دامن گرمي براي يهود بوده است و لذا هميشه اين حزب در انتخابات پيروز مي شود و در حقيقت اين حزب را همان سازمان کهيلا مي چرخاند.

تعيين رئيس جمهوري آمريکا جز به دستور يهود، بدستور و فرمان کس ديگري نيست، ولي بيچاره ملّت آمريکا گمان مي کند که خود آنها رئيس جمهوري را تعيين مي کنند، چنانچه رئيس جمهور پس از انتخابات با آنها کج رفتاري کند، آنقدر در باره او دزدي کشف خواهد شد! که بالاخره يا تسليم مي شود و يا از صحنه بيرون مي رود.

هنوز يهود همان سياست قديمي خود را در پيش گرفته است مبني بر اين که نبايد يهودي را جلو انداخت، بلکه بايد بيگانگان را صورت قرار داده و يهود در پشت صحنه باشند. فايده اين کار اين است که آنها با سرکاربودن بيگانگان بيش از ظاهر بودن يهود مي توانند اغراض خود را اعمال کنند، زيرا اگر يهودي رئيس باشد و علنا به اهداف يهود کمک کند، مردم او را متهم کرده و شايد از يهود متنفر شوند، در صورتي که اگر آنها همچنان زير پرده باشند هيچگاه مورد اتهام قرار نخواهند گرفت و در اين صورت هم از انتقاد، سالم مي مانند و هم خواسته هاي خود را جامه عمل مي پوشانند(15).

در آمريکا سازمان ديگري وجود دارد به نام (سازمان تاماني). گرچه اين سازمان در ظاهر از صحنه هاي سياسي خارج شده ولي در واقع اگر قوي تر و با نفوذتر نشده باشد ضعيف تر نشده است. سرمايه اين سازمان را از تجارت جنس ظريف (زنان و دختران) و مواد مخدر تأمين مي کنند!.

چندي پيش دولت آمريکا تحقيقاتي در اين باره بعمل آورده و مردم بدترين نوع جنايت (يعني تجارت جنس ظريف) را به چشمهاي خود مشاهده کردند و آنقدر رسوائي اين عمل زشت، بالا بود که بسياري از اين بازرگانان بشردوست يهودي، مجبور شدند که نام و فاميلي خود را عوض کنند! و اينک بهترين و معروفترين فاميلهاي يهودي در نيويورک اسمهاي مستعار دارند(16).

تآتر... و سينما

ديرزماني است که يهود مي کوشد تا هرچه وسائل تبليغاتي است مانند تآتر و سينما را منحصرا تحت تصرف خود در آورد. و معمولاً چون تآتر تأثير شگرفي در مغز و تفکّر افراد جامعه مي گذارد، يهود کاري کرده است که برنامه تآتر دست آنها باشد تا هيچ نمايشي بر عليه آنها اجرا نشود(17).

سيطره يهود، منحصر به تآتر نيست بلکه از يک طرف تمام سينماها از مال يهود است و از طرف ديگر صاحب امتياز آنها مي باشند و همچنين است شرکتهاي فيلم برداري که همه يهودي مي باشند.

مشکل اينجاست که هرجا يهودي باشد مشکلات و انحرافات فراوان است، هر يهودي به سهم خود مي کوشد تا اخلاق ملّتها را فاسد کند و از اين راه بر مغز و روح مردم پيروز شود.

اين مشکل بصورت رسوائي بزرگي در تآترها و سينماهاي آمريکا به وضوح ديده مي شود(18).

موسيقي... و يهود

مردم از آنکه خانه هايشان محل رقص و غنا و موسيقي شده است بستوه آمده اند ولي آنها نمي دانند که موسيقي و غنا جزو احتکارات يهود است، اين يهود هستند که جوانهاي ما را يک مشت افراد نادان و کم اطلاع به بار آورده اند.

و همين موسيقي (جاز) که امروز درهر محفلي صورت وحشتناک خود را ظاهر مي کند يکي از اختراعات خطرناک يهود است که آن را براي فساد اخلاق جوانان ساخته اند(19).

معمولاً اگر کسي در فساد هائيکه جامعه امروز را تهديد مي کند تحقيقي بعمل آورد بدون شک خواهد يافت که دست يهود در تمام آنها دخالت دارد و حتّي جنگهاي خونيني که تا به حال هزاران انسان را به کشتن داده است بدست مرموز يهود برپا شده است(20).

شراب... و يهود

جون فوستر فريزر در کتاب (يهودي فاتح) که در سال1916 چاپ ده است مي نويسد: تجارت ويسکي در آمريکا، منحصر به يهود است. و 80? از اعضاي کابينه بازرگانان شراب، يـهودي هستند چنانچه تجارت انـواع سيگار هم منحصر به يهود است(21).

يگانه کسيکه از شراب تبليغ مي کند يهود هستند زيرا شما هيچ نمايش، کتاب قصّه، فيلم و غيره را خالي از اسم شراب نخواهيد يافت. مي دانيد چرا؟ براي اين که اين تجارت آنها است و آن هم تبليغات آنها(22)! آيا پس از همه اين تبليغات نمي توان گفت که يهود به قسمتي از آرمانهاي خود رسيده اند؟



پي نوشت:

1 ـ تأليف هنري فورد ميليونر مشهور، در اين کتاب بحثهائي پيرامون تاريخ يهود در آمريکا، گوشه هائي از نفوذ يهود، قربانيان يا جبّاران، آيا يهود امّتي را تشکيل مي دهند؟

برنامه هاي سياسي يهود، مقدمه اي بر کتاب پروتکلها، چگونه يهود از سلطه خود استفاده مي کنند، نفوذ يهود در سياست آمريکا، بُلشفيکها و صهيونيستها، سيطره يهود بر تآتر و

سينما، شراب، قمار، فساد، مشکله بزرگ جهان، مد و جزر در سلطان مالي يهود، سيطره بر روزنامه ها، دولت جامعه (يهوذا) و غيره مي باشد. يکي از کتابهاي سودمندي است که

اخيرا در کشورهاي عربي انتشار يافته است. و اين کتاب در سال1921 از طرف شرکت ماشين سازي مشهور (فورد) منتشر گرديد و بلافاصله يهود نسخه هاي آن را جمع کرده و آتش زدند.

فورد پس از تأليف اين کتاب آنقدر مورد انتقاد محافل آمريکائي قرار گرفت که بالاخره مجبور شد معذرت نامه اي را که روزنامه ها از طرف او چاپ کرده بودند امضاء کند، هر نسخه اي از اين کتاب در آمريکا800 دلار بفروش رسيد!



2 ـ (يهود يگانه مشکله جهان)، صفحه19.

3 ـ (يهود يگانه مشکله جهان)، صفحه58.

4 ـ همان مدرک، صفحه22.

5 ـ همان مدرک، صفحه23.

6 ـ همان مدرک، صفحه31.

7 ـ همان مدرک، صفحه33.

8 ـ همان مدرک، صفحه34.

9 ـ (يهود يگانه مشکله جهان)، صفحه109.

10 ـ همان مدرک، صفحه109.

11 ـ همان مدرک صفحه110.

12 ـ همان مدرک، صفحه113.

13 ـ همان مدرک، صفحه116.

14 ـ همان مدرک، صفحه112.

15 ـ همان مدرک، صفحه132.

16 ـ همان مدرک، صفحه136.

17 ـ همان مدرک، صفحه162.

18 ـ همان مدرک، صفحه163.

19 ـ همان مدرک، صفحه184.

20 ـ همان مدرک، صفحه184.

21 ـ همان مدرک، صفحه199.

22 ـ همان مدرک، صفحه203.