رجعت امام حسين(ع) در قرآن و روايات


»رجعت« را که عبارت است از »بازگشت گروهي از مؤمنان خالص« و »طاغيان و کفار بسيار شرور« بعد از ظهور حضرت مهدي(ع) و »در آستانه رستاخيز«1 بايد از جمله اموري دانست که اعتقاد بدان خاصه پيروان مکتب تشيع است. و از جانب امامان بزرگوار شيعه(ع)، تأکيدات فراواني بر اعتقاد بدان وارد گرديده است؛ تا بدانجا که در حديثي از امام جعفر صادق(ع)، عدم ايمان به آن، همسنگ و هموزن انکار ايشان قرار داده شده و کساني را که بدين موضوع اعتقاد ندارند، خارج از دايره »امامت و ولايت« معرفي فرموده اند:

»از ما نيست کسي که ايمان به رجعت نداشته باشد...«2

بايد دانست؛ امر رجعت اگر چه در ابتدا براي ما آدميان - که محصور در حصار ماديات هستيم - شگفت آور و عجيب به نظر مي رسد، و به همين دليل گاهي در اين امر شک و ترديد مي نماييم و حتي زماني هم پا را فراتر نهاده و به انکار آن مي پردازيم!! ولي اگر عقل معادانديش را که با حجابهاي هوي و هوس پوشيده نشده باشد به کار گيريم و در اين امر کمي انديشه کنيم؛ خواهيم ديد که بنا به چندين و چند دليل عقلاني، وقوع رجعت، جاي هيچ گونه استبعاد و شگفتي ندارد و نيز اگر در آيات قرآن کريم، غور و بررسي نماييم؛ بدين نکته پي مي بريم که در اين کتاب آسماني، دهها آيه وجود دارد که هر يک به نوعي اثبات کننده موضوع رجعت مي باشند و نه تنها آيات قرآن کريم که احاديث و روايات بسياري را در کتب معتبر حديثي مي توان مشاهده کرد که بروقوع رجعت تأکيد دارند.

و اما همانطور که از تعريف رجعت که در صدر اين نوشتار ذکر شد، برمي آيد، رجعت يعني اعتقاد به بازگشت »مؤمنان خالص« و »کفار و ظالمان خالص«، آنان که در طول حيات دنيوي خود جزو رهبران و سردمداران ايمان و کفر محسوب مي شده اند، و بدين ترتيب در مي يابيم که امر رجعت تنها شامل عده اي از انسانها مي شود و نه همه آنها! همانطور که در حديثي از امام جعفر صادق(ع)، مي خوانيم که فرمود:

»رجعت عمومي نيست بلکه جنبه خصوصي دارد؛ تنها گروهي بازگشت مي کنند که ايمان خالص يا شرک خالص دارند.«3

و مطابق اين حديث شريف از جمله کساني که در هنگامه رجعت به اين عالم برمي گردند کساني هستند که در ايمان، خالص و ناب بوده اند و به تعبير رساتر، امام مؤمنان و مولاي صالحان و مقتداي پرهيزگاران گرديده اند، که يکي از آنها سالار شهيدان و سرور آزادگان حضرت ابا عبداللَّه الحسين(ع)، است، که در برخي از آيات قرآن کريم و نيز تعداد کثيري از روايات و احاديث به رجعت آن حضرت تصريح گرديده است و آن را امري حتمي الوقوع دانسته اند، که ذيلاً به دو نمونه از آيات قرآن کريم و تعدادي از روايات اسلامي که در خصوص رجعت آن حضرت وارد شده است اشاره مي نماييم:



الف) رجعت امام حسين(ع) در قرآن کريم:

همانطور که قبلاً گفتيم در قرآن کريم پيرامون مسئله رجعت و نيز رجعت حسين بن علي(ع)، آيات فراواني وجود دارد تا بدانجا که گفته اند: »در قرآن 18 آيه صريح در باب رجعت هست«4 و از جمله اين آيات، آيات ششم و هفتم از سوره مبارکه نازعات مي باشد: »در آن روز که زلزله هاي وحشتناک همه چيز را به لرزه درمي آورند و به دنبال آن حادثه دومين رخ مي دهد.«

اين دو آيه شريفه اشاراتي دارند به حوادثي که قبل از وقوع قيامت و رستاخيز روي مي دهند که از جمله آنها زلزله اي وحشتناک است که همه چيز را درهم ريخته و نظام جهان را دگرگون مي سازد.

»حضرت امام جعفر صادق(ع)، در (تأويل) اين آيه شريفه فرموده اند:

»لرزاننده حسين بن علي(ع)، و حادثه دومين، علي بن ابيطالب(ع)، است. نخستين فردي که (در رجعت) قبر او شکافته شده (و از آن بيرون مي آيد) و خاک را از سر مي زدايد، حسين بن علي(ع) است.«5

و نيز در اين زمينه بايد به آيه 6 از سوره مبارکه اسراء اشاره کرد، که خداوند عزيز در اين آيه مي فرمايد:

»آنگاه شما را روبه روي آنها قرار داده و بر آنها غلبه دهيم و به مال و فرزندان نيرومند، مدد بخشيم و عده جنگجويان شما را بسيار گردانيم.«

اين آيه شريفه نيز طبق روايتي که از امام جعفر صادق(ع)، وارد گرديده، به موضوع رجعت امام حسين(ع)، اشاره دارد، چرا که آن حضرت فرمود: اول کسي که به دنيا برمي گردد؛ حضرت امام حسين(ع)، و اصحاب او و يزيد و اصحاب او خواهند بود. پس همه ايشان را بکشد مثل آنکه ايشان کشته اند چنانچه حق تعالي فرموده است: ثم رددنا لکم...«6 و باز در روايت ديگري امام صادق(ع)، در تأويل همين آيه فرمايد: »... ثم رددنا لکم الکره عليهم« اشاره است به خروج امام حسين(ع)، با هفتاد نفر از اصحابش... و به مردم گويند که اين حسين است که بيرون آمده است تا مؤمنان شک در او نکنند و بدانند که دجال و شيطان نيست و حضرت قائم در آن وقت در ميان ايشان باشد...«7.

با توجه به دو آيه فوق الذکر اين نکته به دست مي آيد که امر رجعت و نيز رجعت امام حسين(ع)، از نظر اين کتاب آسماني امري شدني خواهد بود و به همين دليل جاي شگفتي در آن وجود ندارد.



ب) رجعت امام حسين(ع)، در روايات:

يکي از منابع چهارگانه فقه اسلامي، حديث و سنت است و به همين خاطر براي اثبات بعضي از احکام، قواعد و اعتقادات ديني ناگزير از رجوع به احاديث و سنن منقول از پيامبر(ص)، و ائمه(ع)، هستيم، که اين مطلب درباره »رجعت« نيز صادق است. يعني براي پي بردن به کم و کيف رجعت، در کنار استدلال به قرآن کريم و عقل، بايد از احاديث و روايات نيز بهره گرفت.

بايد دانست درباره امر رجعت و حوادث پيرامون آن، روايات و احاديث فراواني در کتب روائي و حديثي مضبوط است. تا جايي که »شيخ حر عاملي در کتاب الايقاظ من الهجعه بالبرهان علي الرجعه، 600 حديث [درباره رجعت] روايت کرده است.«8 ولي از آنجا که بحث ما پيرامون رجعت امام سوم(ع)، است، فقط به برخي از رواياتي که در آنها به رجعت آن حضرت تصريح گرديده مي پردازيم.

روايت اول: »قطب راوندي و ديگران از جابر ازامام محمد باقر(ع)، روايت کرده است که حضرت امام حسين(ع)، در صحراي کربلا، پيش از شهادت فرمودند: ... اول کسي که زمين شکافته مي شود و از زمين بيرون مي آيد من خواهم بود و بيرون آمدن من موافق مي افتد با بيرون آمدن اميرالمؤمنين و قيام قائم ما...«9

اين روايت که علامه مجلسي آن را در حق اليقين آورده است بر اين نکته تصريح مي فرمايد که اولين رجعت کننده در هنگامه رجعت، امام حسين(ع)، است و در اين مورد، احاديث فراواني نقل گرديده که نمونه اي از آن را قبلاً و در شرح آيات سوره مبارکه نازعات نيز ذکر کرديم.

روايت دوم:

»... عياشي از حضرت امام جعفر صادق(ع)، روايت کرده است که اول کسي که به دنيا برمي گردد حضرت امام حسين(ع)، است و اصحاب او و يزيد و اصحاب او، پس همه ايشان را بکشد مثل آن که ايشان را کشته اند.«10

در اين روايت علاوه بر آنچه قبلاً بدان اشاره نموديم يعني اولويت امام حسين(ع)، در رجعت، به رجعت اصحاب آن حضرت و نيز مخالفان و دشمنان ايشان هم اشاره گرديده و همانطور که ملاحظه مي شود تصريح گرديده که در واقعه رجعت، گوئي صحنه حماسه آفرين عاشورا بار ديگر تکرار گرديده و مجدداً مقاتله اي بين آن حضرت و سپاه يزيد درمي گيرد که سرانجام و عاقبت آن، پيروزي و غلبه سپاه امام(ع)، بر سپاه کفر است و در واقع انتقام فجايع حادثه عاشورا از يزيديان گرفته مي شود. و البته اين انتقام گيري از ظالمان و ستمگران، تنها منحصر به واقعه عاشورا نبوده، بلکه مطابق روايتي که از امام کاظم(ع)، وارد شده، در هنگامه رجعت بسياري از مؤمنان از دشمنان خود، طلب حقوق پايمال شده خويش را مي نمايند و علاوه بر آن از عده اي از دشمنان خود، انتقام مي گيرند:

»... ارواح مؤمنان با ارواح دشمنان ايشان به سوي بدنها برمي گردند تا حق خود را از ايشان استيفاء کنند. هر که ايشان را عذاب و شکنجه کرده باشد انتقام از او بکشند و...«11

روايت سوم :

»... از حضرت امام محمد باقر(ع)، روايت گرديده که اول کسي که در رجعت برخواهد گشت حضرت امام حسين(ع)، خواهد بود و آن مقدار پادشاهي خواهد کرد که از پيري، موهاي ابروهاي او بر روي ديده اش آويخته شود.«12

مطابق اين روايت و روايات مشابه ديگر، در هنگامه رجعت براي برخي از ائمه(ع)، دوراني است که در طي آن در پهنه گيتي به حکمراني پرداخته و حکومت مي نمايند، که از جمله آنها امام حسين(ع)، است که دوران حاکميت آن حضرت بسيار طولاني خواهد بود.

بايد دانست که از اين روايت استفاده مي شود که فاصله بين قيام حضرت صاحب(ع)، و رجعت تا وقوع رستاخيز و برپا شدن قيامت، فاصله اي طولاني خواهد بود که در اين فاصله همانطور که گفتيم عده اي از اولياي الهي حکومت مي کنند و دنيا، روزگاري سرشار از صلح و صفا را به خود خواهد ديد. دوراني که نشاني از ظلم و ستم وجود ندارد و »نيکان به ديدن دولت ائمه(ع) خوشحال شده و ديده هاي ايشان روشن مي گردد...«13.

از آنچه گفتيم نتيجه گرفته مي شود که اولاً امر رجعت، امري حتمي الوقوع است و ثانياً اين امر منحصر به برخي از صلحا و اشقيا مي شود و نه همه آنها، که از آن جمله اند، امام حسين(ع)، که نخستين مراجعت کننده به دنيا است و پس از انتقام گيري از پديدآورندگان فاجعه عاشورا و گستردن صلح و صفا و آرامش در عرصه گيتي، مدت بسياري را به اداره امور عالم و حاکميت بر جهان بشريت مي پردازند.



پي نوشتها :

1 . تفسير نمونه ج15، ص555.

2 . علامه مجلسي، حق اليقين، ج2، ص2.

3 . تفسير نمونه ج15، ص560.

4 . حسين عمادزاده، منتقم حقيقي، ص481.

5 . فضائل و سيره امام حسين(ع)، در کلام بزرگان، عباس عزيزي، ص69.

6 . حق اليقين ج2 ص12

7 . حق اليقين ج2 ص16

8 . حسين عمادزاده، منتقم حقيقي، ص482.

9 . علامه مجلسي، حق اليقين، ج2، ص7.

10 . همان، صص12ù11.

11 . همان، ص7.

12. همان

13. همان، ص10.