از سازمان وکالت تا فقاهت



شواهد و مستندات تاريخي، حکايت از آن دارند که از دوران امامت امام صادق(ع) به اين سو، برخي از اصحاب و ياران امامان شيعه(ع) به عنوان نمايندگان يا وکلاي آنان، در مناطق و نواحي مختلف شيعه نشين وظايف خاصي را انجام مي دادند. از اينرو، مي توان امام صادق(ع) را مؤسس تشکيلاتي قلمداد کرد که بعدها توانست نقش بسيار مهمي را در جامعه شيعي عصر ائمه(ع) ايفا نمايد. نقشي که در عصر غيبت صغري، به اوج اهميت و گسترش رسيد.

اسباب و عوامل تعيين نمايندگان يا وکلا توسط امام صادق و امامان ديگر(ع) را مي توان در چند امر خلاصه کرد:

1. بعد مسافت بين مناطق شيعه نشين و مراکز استقرار امامان شيعه(ع)؛

2. وجود جو خفقان و دشواري ارتباط مستقيم بين شيعيان و امامان(ع)؛

3. عدم دسترسي شيعيان به امامان (ع) به دليل حبس، شهادت يا غيبت آنها؛

4. آماده سازي شيعيان نسبت به شرايط عصر غيبت.

چنانکه گفته شد امام صادق(ع) اولين امامي است که اقدام به تأسيس چنين تشکيلاتي نمود؛ چرا که شواهد تاريخي، وجود چنين تشکيلاتي را در عصر امامان پيشين تأييد نمي کند؛ علاوه بر اينکه، شرايط سياسي و اجتماعي شيعيان نيز چندان تناسبي با تأسيس چنين سازماني نداشت.

گزارش شيخ طوسي در کتاب الغيبة1، وجود تعدادي انگشت شمار، وکيل و نماينده براي امام صادق(ع) را اثبات مي کند؛ چرا که اين در حقيقت نقطه شروعي براي فعاليت وکلا بود. از آن پس، به مرور زمان، فعاليت اين سازمان رو به گسترش نهاد. يک مقايسه آماري از تعداد وکلاي هر يک از امامان(ع) مي تواند تا حدود زيادي، چگونگي گسترش فعاليت اين سازمان تا عصر غيبت صغري را روشن سازد:

نام امام تعداد وکلا

امام صادق(ع)6 نفر

امام کاظم(ع)13 نفر

امام رضا(ع)10 نفر

امام جواد(ع)13 نفر

امام هادي(ع)14 نفر

امام عسکري(ع)21 نفر

امام زمان(ع)45 نفر

بدين ترتيب، مشاهده مي کنيم که در عصر غيبت صغري، آنچه توسط امام صادق(ع) پايه ريزي شد، به خوبي نتيجه داد؛ و اين وکلاي امام عصر(ع) در نواحي مختلف شيعه نشين بودند که واسطه ارتباطي بين شيعيان و نواب اربعه را فراهم مي آوردند.

مناطقي که وکلا در ادوار مختلف فعاليت سازمان وکالت، در آنها، مشغول فعاليت بودند، شامل نواحي مختلف شيعه نشين در جزيرةالعرب، شمال آفريقا، عراق و ايران بود. اسامي شهرها و مناطقي که طبق شواهد تاريخي، فعاليت وکلا در آن مناطق اثبات شده و يا مرتبط با سازمان وکالات بوده اند، بدين قرار است:

مدينه، مکه، يمن، بحرين، مصر، مغرب، کوفه، بغداد، سامرا، بصره، واسط، مدائن، نصيبين، موصل، قم، آوه، ري، قزوين، همدان، دينور، قريسين، آذربايجان، اهواز، نواحي مختلف خراسان و ماوراءالنهر همچون: سبزوار، نيشابور، مرو، کابل، سمرقند، کش، بخارا و برخي از ديگر مناطق شيعه نشين ايران2.

ذکر مستندات مربوط به هر يک از اين مناطق موجود، ليکن از حوصله اين مقال بيرون است.

نمايندگان امامان(ع) در حوزه هاي نمايندگي خود، وظايف مختلفي را انجام مي دادند که مهم ترين آنها بدين قرار است:

1. نقش مالي، يا دريافت وجوه شرعي؛ همچون خمس، زکات، نذر و يا هداياي شيعيان و تحويل آنها به امامان شيعه(ع) و مصرف آنها در مواردي همچون: مصرف بر ضد حاکميت عباسي، و رفع نيازهاي اقتصادي امامان(ع) و شيعيان نيازمند؛

2. نقش ارتباطي بين مناطق شيعه نشين و مراکز استقرار ائمه(ع)، به وسيله نامه، ملاقات حضوري، پيک و قاصد و يا طرق خارق العاده؛

3. نقش علمي و ارشادي نسبت به شيعيان، به ويژه در جريان انتقال امامت به امام بعدي؛

4. نقش سياسي و مبارزاتي بر ضد حاکميت عباسي از طريق فعاليت مخفيانه اي که به انسجام و تقويت شيعيان و امامان آنها مي انجاميد؛

5. نقش اجتماعي و خدماتي نسبت به ائمه(ع) و شيعيان، از طريق حضور در ميان شيعيان و رفع نيازها و مشکلات ايشان؛

6. نقش مبارزاتي بر ضد منحرفان و مدعيان دروغين وکالت و بابيت براي ائمه(ع) که به ويژه در آستانه عصر غيبت و در اين عصر، رو به فزوني نهادند؛

7. نقش حفاظتي نسبت به امامان و شيعيان؛

8. نقش تمهيدي نسبت به ورود شيعه به عصر غيبت.

خلفاي عباسي که در برخي از برهه هاي زماني به وجود چنين تشکيلاتي سوءظن پيدا کرده بودند، هر از چندگاه، هجمه هايي را بر ضد برخي از اصحاب امامان(ع) که در معرض اين سوءظن قرار داشتند، ترتيب مي دادند؛ که اين خود حاکي از اهميت کار وکلا و نمايندگان ائمه(ع) است.3

امامان شيعه(ع) با شرايط خاصي، يک فرد را به عنوان وکيل و نماينده خود برمي گزيدند، که از جمله آن شرايط مي توان از عدالت و وثاقت، رازداري و نهانکاري، نظم، دقت، کارداني و احتياط ياد کرد.

با اين وجود، موارد معدودي در تاريخ به چشم مي خورد که برخي از وکلاي امامان(ع) به خاطر دنيادوستي، جاه طلبي، حسادت، عقايد و افکار باطل و افراطي و... راه انحراف پوئيده و نهايتاً به خاطر شدت انحرافات خود از سوي امامان(ع) طرد و عزل و به تبع آن، مطرود و منفور جامعه شيعه گشتند.

اسامي اين وکلا بدين قرار است:

علي بن ابي حمزه بطائني، زياد بن مروان قندي، عثمان بن عيسي رواسي، احمد بن ابي بشر سراج، منصور بن يونس، حيان سراج، هشام بن ابراهيم راشدي عباسي، صالح بن محمد بن سهل، فارس بن حاتم بن ماهويه قزويني، عروة بن يحيي نخاس، احمد بن هلال کرخي عبرتائي، محمد بن علي بن بلال، محمد بن علي شلمغاني.4

توجه به نقش و جايگاه تاريخي تشکيلات مخفي وکالت، مي تواند شناخت دقيق تري نسبت به حيات و سيره امامان شيعه(ع) در اختيار ما بگذارد. هرگاه تصور کنيم که امامان ما با وجود فشارها و سخت گيريهاي فراوان از سوي حکام بني عباس، از طريق نمايندگان خود، يک شبکه ارتباطي فعال و مطمئن بين خود و شيعيان در اقصي نقاط شيعه نشين فراهم آورده بودند و بدين ترتيب، شيعيان مي توانستند بدون اين که خود مجبور به سفرهاي دور و دراز براي پرسيدن سؤالات يا تحويل وجوه شرعي و امثال آن شوند؛ با مراجعه به وکلا و نمايندگان امامان(ع) مشکل خود را حل کنند واز خطرات مراجعه و ارتباط مستقيم با امامان نيز مصون بمانند؛ به اهميت کار امامان(ع) در تشکيل و ساماندهي شبکه ارتباطي وکالت بهتر واقف مي شويم. بدين صورت است که امامان شيعه(ع) نه به عنوان افرادي گوشه گير و منعزل از مردم و شيعيان، بلکه به عنوان رهبراني که با دقت و زيرکي تمام، يک شبکه مخفي ارتباطي با شيعيان در اقصي نقاط را راهبري مي کردند؛ لحاظ خواهند شد. مروري بر اسامي شهرهايي که به عنوان نواحي مرتبط با سازمان وکالت معرفي شد، ما را به گستردگي کار اين شبکه ارتباطي رهنمون خواهد شد. شبکه اي که از يک سو تا شمال آفريقا و از سوي ديگر تا عراق و سپس مناطق مختلف شيعه نشين در ايران و حتي برخي از نواحي خراسان قديم و ماوراءالنهر گسترش يافته بود.

ساختار سازمان وکالت را مي توان بدين گونه تصوير کرد: در رأس اين سازمان، امامان شيعه(ع) در نقش رهبر حضور داشتند؛ سپس برخي از برجسته ترين وکلاي ايشان به عنوان دستيار و وکيل ارشد، نقش ساماندهي کار وکلاي نواحي مختلف را عهده دار بودند و بالاخره وکلاي ائمه(ع) در شهرها و نواحي مختلف شيعه نشين در قاعده اين هرم قرار داشتند که با حضور مستقيم در اين نواحي و سکونت در آنها، نقشهاي مختلف ياد شده در صفحات پيشين را ايفا مي کردند.

پس از شروع غيبت صغري، مرجع و ملجأ و تکيه گاه اصلي شيعيان، نواب اربعه بودند که وظيفه ايجاد ارتباط بين امام عصر(ع) و شيعيان را به عهده داشتند. فعاليت نواب اربعه در حقيقت استمرار فعاليتهاي شبکه مخفي وکالت بود که از حدود يک قرن و اندي پيش و از عصر امام صادق(ع) آغاز شده بود. اولين سفير ناحيه مقدسه در عصر غيبت صغري؛ يعني عثمان بن سعيد عمري، از مدتها پيش از غيبت صغري، ابتدا در محضر امام هادي(ع) و سپس در محضر امام عسکري(ع) نقش وکيل ارشد و دستيار مخصوص را به عهده داشت و وکلاي نواحي مختلف مکلف به مراجعه نزد وي و کسب تکليف از او بودند.

وي با شروع غيبت صغري، در سال 260 ق. از سوي امام عصر(ع) به عنوان نايب آن حضرت انتخاب شد و در بغداد سکني گزيد. شايان ذکر است که مرکز استقرار دو امام هادي و عسکري(ع) تا پايان عمر شريفشان، شهر سامرا بود؛ اما با شروع غيبت صغري، شايد بيشتر به خاطر جهات امنيتي، مرکز فعاليت نواب خاص حضرت حجت(ع) از سامرا به بغداد انتقال يافت؛5 گرچه اين، به معني سکونت شخص حضرت حجت(ع) در بغداد نيست.

تاريخ رحلت اولين سفير ناحيه مقدسه، به درستي روشن نيست؛ البته طبق قرائني، مي توان حدس زد که وي بيش از يکي دو سال از عصر غيبت صغري را درک نکرده است.6

پس از وي، فرزند ارشد او؛ يعني ابوجعفر محمد بن عثمان سعيد عمري، عهده دار مقام نيابت خاصه شد. وي در ميان نواب اربعه، داراي طولاني ترين دوران نيابت است که از اوايل غيبت صغري (حدود 263ق.) تا سال 305ق. به طول انجاميد و پس از وي، يکي از دستياران برجسته اش، به نام »ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي« مقام نيابت را عهده دار گرديد و تا سال 326ق. در اين سمت باقي بود. با رحلت سومين سفير، »ابوالحسن علي بن محمد سمري« به عنوان چهارمين و آخرين نايب حضرت حجت(ع) بر مسند نيابت خاصه تکيه زد و با رحلت او به سال 329 ق. و صدور توقيع معروف ناحيه مقدسه خطاب به وي، او از تعيين جانشين براي خود منع شده و آغاز غيبت کبري (غيبت تامه) اعلام شد.7

با شروع غيبت کبري، »سازمان وکالت« پس از حدود دو قرن فعاليت، به کار خود پايان داد و وظايف آن به صورت ديگري، توسط فقهاي شيعه در دوران غيبت کبري ادامه يافت؛ از اين رو، مي توان »سازمان فقاهت« را جانشين »سازمان وکالت« قلمداد نمود.

در پايان اين مبحث، مناسب است به نامهاي تعدادي از وکلا و نمايندگان برجسته امامان شيعه(ع) در دوران پيش از غيبت صغري، و در عصر غيبت صغري، اشاره کنيم:

1. معلي بن خنيس (وکيل امام صادق(ع))؛

2. نصر بن قابوس لخمي (وکيل امام صادق(ع))؛

3. مفضل بن عمر جعفي (وکيل امام صادق و کاظم(ع))؛

4. عبداللَّه بن جندب بجلي (وکيل امام کاظم(ع))؛

5. عبدالرحمن بن حجاج (وکيل امام صادق و امام کاظم و امام رضا و امام جواد(ع))؛

6. يونس بن يعقوب بجلي (وکيل امام رضا(ع))؛

7. عبدالعزيز بن مهتدي (وکيل امام رضا(ع))؛

8. صفوان بن يحيي بجلي (وکيل امام رضا(ع))؛

9. علي بن مهزيار اهوازي (وکيل امام رضا و جواد(ع))؛

10. ابراهيم بن مهزيار اهوازي (وکيل امام جواد و امام هادي و امام عسکري(ع))؛

11. زکريا بن آدم قمي (وکيل امام رضا و امام جواد(ع))؛

12. ابراهيم بن محمد بن يحيي همداني (وکيل امام هادي و امام عسکري(ع))؛

13. هارون بن عمران همداني (وکيل ناحيه مقدسه)؛

14. داود بن قاسم جعفري (وکيل امام هادي و عسکري(ع))؛

15. علي بن جعفر همائي (وکيل امام هادي(ع))؛

16. ايوب بن نوح بن دراج نخعي (وکيل امام هادي(ع))؛

17. احمد بن اسحاق اشعري قمي (وکيل امام هادي و عسکري و ناحيه مقدسه(ع))؛

18. حاجز بن يزيد وشاء (وکيل ناحيه مقدسه(ع))؛

19. محمد بن احمد بن حماد مروزي محمودي (وکيل ناحيه مقدسه(ع))؛

20. محمد بن شاذان نيشابوري (وکيل ناحيه مقدسه)؛

21. محمد بن احمد بن جعفر قمي قطان (وکيل ناحيه مقدسه(ع))؛

22. احمد بن متيل قمي (وکيل ناحيه مقدسه(ع)).



پي نوشتها:

1 . ابو جعفر محمد بن حسن طوسي، کتاب الغيبة، بيروت، دارالکتاب الاسلامي، 1412ق، ص209.

2 . درباره موارد فوق به عنوان نمونه، به منابع زير مراجعه شود:

همان، ص216 و...؛ همو، اختيار معرفةالرجال، تصحيح حسن مصطفوي، دانشگاه مشهد، 1348 ش، ص524 و 525 و 513 و...؛ ابوجعفر محمد بن علي بن بابويه قمي (شيخ صدوق)، کمال الدين و تمام النعمة، تصحيح علي اکبر غفاري، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1416ق، ص487 و...؛ حسن بن محمد بن حسن قمي، تاريخ قم، ترجمه حسن بن علي قمي، تهران، نشر مجلس، 1313ش، ص211.

3 . ر.ک. اختيار معرفةالرجال، ص607 و 603؛ محمد بن يعقوب کليني، الکافي، تصحيح علي اکبر غفاري، قم، دارالکتب الاسلامية، ج1، ص500 و 525؛ قطب راوندي، الخرائج والجرائح، تصحيح و تحقيق مؤسسه امام مهدي، قم، ج2، ص682.

4 . ر.ک. مجله علمي، تخصصي »معرفت«، س11، ش52، مقاله »نگاهي به انحرافات برخي از کارگزاران ائمه اطهار(ع)«، محمد رضا جباري .

5 . ر.ک: شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ص478.

6 . ر.ک: مولي محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، تهران، 1376 به بعد، ج51، ص300.

7 . ر.ک: شيخ طوسي، کتاب الغيبة بيروت، نشر دار الکتاب الاسلامي، 1412ق، ص215 تا 243.