مهارت هاي زندگي در عصر غيبت



اشاره:

زندگي در عصر غيبت هم براي خودش ادب و رسمي دارد که اگر آن را نشناسي و اصول اوليه اش را نداني يک وقت به خودت مي آيي و مي بيني زندگي ات هيچ و پوچ است نه به جايي وصلي و نه توشه اي برداشته اي.

پس، آماده شو تا ادبِ زيستن در دوران غيبت را بياموزي، و مهارتهاي زندگي در آن را تجربه کني.

آماده شو تا راه آمدن امام را ماهرانه و آگاهانه گلباران کني.



مهارت در شناخت دين

خدا رحمت کند حافظ را، قرنها پيش گفت:

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند

اگر آن روز هفتاد و دو ملت بودند که افسانه مي سرودند، امروز هفتاد و دو هزار ملت و مذهب و مکتب اند که هر يک ادعاي حق بودن دارند و تو را به سوي خود مي خوانند و تو متحير مي ماني که اين همه حق از کجا آمده و نمي فهمي کدام يک راست مي گويند و کدام دروغ، مگر آن که تلاش کني تا به ميزاني دست يابي که حجت تو باشد و تو را به تلقي صحيحي از دين برساند تا خطوط اصلي و فرعي را بشناسي، خط و ربطها را تشخيص دهي، تفاوت بدعت و سنت را درک نمايي، مراقب تحريفها باشي، از کج فهمي بپرهيزي، اهل تفسير به راي نباشي، در برداشتهاي سنتي اسير نشوي و قرائتهاي نو فريبت ندهد.

بايد آگاهي کسب کني و آگاهانه حرکت کني.

بايد مجهز به تفکر و تعقل و تدبر شوي،

بايد دامان دين شناسان آگاه را رها نکني،

و بايد تقوا پيشه کني که هر که متقي باشد خداوند به او فرقان را عطا مي کند.



مهارت در آراستگي به عدالت

کسي که در وجود خود و در دنياي کوچک درونش نتواند عدالت را به پا کند نمي تواند در دنياي بزرگ بيروني اش شعار عدالت خواهي بدهد.

اگر توانستي قوا و نيروهاي خود را در حد تعادل نگه داري، اگر ميان شادي و غم، خنده و گريه، عشق و نفرت، محبت و کينه، دوستي و دشمني حد وسط را شناختي، اگر زياده روي و کم روي نکردي، اگر به موقع حرف زدي و به موقع خاموش ماندي، اگر هم اهل عبادت بودي و هم مرد کارزار، اگر زيبايي دنيا و عزت آخرت را يک جا خواستي، اگر توانستي علم و عرفان را با هم جمع کني، اگر مرزها را شناختي، اگر نقش اجتماعي ات را در برابر پدر و مادر، همسر و فرزند، خويش و همسايه، دوست و رفيق، رئيس و ارباب رجوع، خوب ايفا کردي، اگر به خودت، به ديگران و به خدا ظلم نکردي، اگر حق را پايمال نکردي و حق خودت، حق ديگران و حق خدا را ادا کردي، آن وقت تو به عدالت رسيده اي و کسي که به عدالت آراسته شود و ماهرانه عدالت ورزد، راه را براي جهاني شدن عدل و ظهور منجي عالم هموار کرده است.



مهارت در دشمن شناسي

ساده انگاري است که فکر کني اگر آهسته بروي و آهسته بيايي کسي به تو کاري ندارد. دهها چشم يکسره تو را مي پايند تا از يک لحظه غفلتت استفاده کنند و اگر بي خيال آنها شوي آنچنان تو را فريب مي دهند که نفهمي چه بر سرت آمده است.

حواست باشد، در عصر غيبت، دشمنان داخلي و خارجي هزار جور کلک و حقه سوار مي کنند تا سرمايه هاي مادي و معنوي تو را بگيرند و اگر در تدبير از آنها کم بياوري و يا در مقابلشان کوتاه بيايي، همه چيزت را باخته اي.

بايد دشمن را شناخت و متوجه او بود و اگر لازم شد - که مي شود - در برابر توطئه هايش ايستاد و مقاومت کرد.

دشمن، گاهي جسورانه پيش مي آيد، گاهي با احتياط، گاهي رودررو مي ايستد، گاهي پشت سر، گاهي لباس سياست تن مي کند، گاه فرهنگ و ادب و هنر. گاهي با شمشير مي جنگد، گاهي با قلم. دشمن فيلم مي سازد، کتاب مي نويسد، دلسوزي مي کند، همدردي مي نمايد و تا دلت بخواهد ادعا دارد براي همه چيز. دشمن گاهي در دل و درون تو خانه مي کند و مي شود نفس اماره، گاهي از تو فرسنگها فاصله دارد و مي شود شيطان بزرگ. به هر حال بايد او را شناخت و با همه توان با او مبارزه کرد.



مهارت در صبر و پايداري

يا به درستي راهي که انتخاب کرده اي يقين داري يا نداري؟ اگر يقين داري، ترديد و دودلي چرا؟ چرا شک مي کني در رفتن؟ و چرا سرزنشهاي ديگران تو را سست مي کند؟ هميشه عده اي هستند که از تو ايراد مي گيرند، انتقاد مي کنند، سرزنشت مي کنند ولي قرار نيست ايرادها و انتقادها و سرزنشها، تو را از مسير حقي که مي روي باز دارد که اگر اينطور باشد تو هرگز به مقصدي که خودت انتخاب کرده اي، به هدفي که براي رسيدن به آن مي خواهي تلاش کني، نمي تواني برسي.به خودت اعتماد کن و از آنچه که به تو مي گويند هراسي نداشته باش. نمي گويم بي توجه باش لابلاي اين انتقادها و سرزنشها گاهي حرفهاي حسابي هم مي شود پيدا کرد، حتي خداوند هم مي فرمايد: »همه حرفها را بشنويد و از بهترين آنها نمپيروي کنيد«.اما يادت باشد اگر امروز، در عصر غيبت، از سرزنش ديگران بترسي و با هر حرفي جهت حرکتت را عوض کني، فردا، در عصر ظهور، حجتي براي ارائه به امام خود نداري، که او حاضر و ناظر بر عمل و نيت توست. پس صبور و پايدار بمان!

دلا در عاشقي ثابت قدم باش

که در اين ره نباشد کار بي اجر