وهابيت و علماي اسلامي(2)



انعکاس عقايد محمد بن عبد الوهاب در ميان علماي اسلامي

کتابها و رساله هايي که معاصران محمد بن عبد الوهاب و علماي متاخر از عامه در رد عقايد يا به عنوان نصيحت او نوشته اند، خيلي بيشتر از آن است که در اينجا ذکر شود از جمله در کتاب «التوسل بالنبي و بالصالحين » تاليف: ابي حامد بن مرزوق نام چهل و دو کتاب در اين باره ذکر گرديده است که در اينجا فهرستوار نقل مي کنيم:



1- شيخ محمد بن سليمان کردي شافعي استاد محمد بن عبدالوهاب در تقريظي که به رساله سليمان بن عبدالوهاب (برادر محمد بن عبدالوهاب) نوشته، او را ضال و مضل خوانده است.



2- استاد ديگر وي، عبدالله بن عبداللطيف شافعي کتابي در رد محمد بن عبدالوهاب نوشته و آن را «تجريد سيف الجهاد لمدعي الاجتهاد» ناميده است.



3- «الصواعق والرد في عشرين کراسا» تاليف: علامه عفيف الدين عبدالله بن داود حنبلي. بر اين کتاب علماي بصره و بغداد و حلب و احساء و بلاد ديگر تقريظهائي نوشته اند و محتويات کتاب را تاييد کرده اند و اين کتاب را محمد بن بشير قاضي راس الخيمه تلخيص کرده است.



4- علامه محقق «محمد بن عبدالرحمن بن عفالق » حنبلي در رد پسر عبدالوهاب کتاب بزرگي نوشته و آن را «تهکم المقلدين بمن ادعي تجديدالدين » ناميده است و در آن اقوال و نظريات محمد بن عبدالوهاب را به بهترين وجه رد کرده است.



5- رساله اي که علامه احمد بن علي قباني بصري شافعي نوشته است.



6- رساله عبدالوهاب بن احمد برکات شافعي احمدي مکي.



7- رساله شيخ عطاء مکي موسوم به «الصارم الهندي في عنق النجدي » .



8- رساله شيخ عبدالله بن عيسي مويسي.



9- رساله شيخ احمد مصري احسائي.



10- يکي از علماي بيت المقدس رساله اي نوشته، موسوم به «السيوف الصقال في اعناق من انکر علي الاولياء بعد الانتقال » .



11- السيف الباتر لعنق المنکر علي الاکابر» تاليف: سيد علوي بن احمد الحداد.



12- رساله شيخ محمد بن شيخ احمد بن عبداللطيف احسائي.



13- «تحريص الاغبياء علي الاستغاثة بالانبياء و الاولياء» تاليف: علامه عبدالله بن ابراهيم مير غني، مقيم طائف.



14- سيد علوي بن احمد الحداد گفت که در مکه در مقام ابراهيم شيخ محمد صالح زمزمي شافعي را ديدم که در اين باره کتابي جمع آوري کرده است.



15- همان سيد علوي مذکور گفت که در طائف طاهر حنفي را ديدم که کتابي بنام «الانتصار للاولياء الابرار» در اين باره تاليف کرده بود.



16- باز همان سيد گفت که جوابهاي علماي بزرگ از مذاهب اربعه از اهل حرمين شريفين و احساء و بصره و بغداد و حلب و يمن و ديگر شهرهاي اسلامي، چه به نثر و چه به نظم، بي شمار بود که همه آنها را مردي از آل ابن عبدالرزاق از حنبليهاي بحرين است، نزد من آورد که چون در سفر بودم استنساخ آنها برايم ممکن نشد، اما همه آنها را مطالعه کردم.



17- همان سيد علوي گفت: شيخ محدث صالح فلاني مغربي با يک کتاب پرحجم که در آن نامه ها و رساله ها و جوابها جمع آوري شده بود، پيش ما آمد، همه آنها از علماي مذاهب اربعه: حنفي مالکي شافعي و حنبلي در رد محمد بن عبدالوهاب بود.



18- هنگامي که محمد بن عبدالوهاب جمعي را که سرهايشان را نتراشيده بودند، بي رحمانه کشت. علامه سيد منعمي قصيده اي در رد او سرود که مطلع آن اين است:



ا في حلق راسي بالسکاکين والحد حديث صحيح بالاسانيد عن جدي



19- علامه سيد عبدالرحمن يکي از علماي بزرگ احساء نيز در رد او قصيده اي طولاني دارد که تعداد ابيات آن بالغ بر 65 بيت است، سروده که با بيت زير آغاز مي شود:



بدت فتنة کالليل قد غطت الافقا و شاعت فکادت تبلغ الغرب و الشرقا



20- مصباح الانام و جلاء الظلام، في رد شبه البدعي النجدي، التي اضل بها العوام، تاليف: علامه سيد علوي بن حداد.



21- الصواعق الالهيه في الرد علي الوهابية، تاليف: شيخ سليمان بن عبدالوهاب نجدي.



22- رساله در رد رساله ابن عبدالوهاب، تاليف علامه محقق شيخ الاسلام تونس، شيخ اسماعيل التميمي مالکي (متوفي 1248) .



23- رساله علامه محقق شيخ صالح کواش تونسي.



24- رساله علامه محقق سيد داود بغدادي حنفي.



25- شيخ ابن غلبون الليبي در رد قصيده صنعاني که در آن ابن عبدالوهاب را مدح کرده، به همان وزن قصيده اي سروده که تعداد ابيات آن 40 بيت است که مطلع آن اين است:



سلام علي اهل الاصابة والرشد وليس علي نجد و من حل في نجد 26- سيد مصطفي مصري بولاقي نيز در رد قصيده صنعاني، قصيده اي سروده که مجموع ابيات آن 126 بيت است و قصيده مزبور با بيت زير آغاز مي گردد:



بحمد ولي الحمد لا الذم استبدي وبالحق لا بالخلق للحق استهدي



27- سيد طباطبائي بصري نيز در رد قصيده صنعاني، قصيده اي گفته که صاحب کتاب «سعادة الدارين » ابياتي را در کتاب خود آورده است. و همين قصيده ها سبب شد که صنعاني از عقيده خود برگشت و در رد قصيده خود قصيده ديگري سرود و گفت: «رجعت عن القول الذي قلت في النجدي...» .



28- کتاب «سعادة الدارين في الرد علي الفريقين الوهابية: و مقلده الظاهرية » تاليف: علامه شيخ ابراهيم سمنودي منصوري، در دو جلد چاپ شده است.



29- زيني دحلان مفتي مکه (متوفي 1304) در رساله اي موسوم به «الدرر السنية في الرد علي الوهابية » عقايد وهابيان را رد کرده است.



البته سيد احمد زيني دحلان مفتي مکه علاوه بر رساله «الدرر السنية » فصلي را هم در کتاب معروف «الفتوحات الاسلامية » زير عنوان «فتنة الوهابية » به همين موضوع اختصاص داده و در آن به شيخ محمد و عقايد او سخت تاخته است. وي در همين کتاب، قسمتي از سخنان محمد بن سليمان کردي را نيز که در رد عقايد محمد بن عبدالوهاب و خطاب به وي مي باشد، ذکر کرده است (1) .



30- «شواهد الحق في التوسل بسيدالخلق » تاليف: شيخ يوسف نبهاني که اين کتاب، هم در رد ابن تيميه و هم در رد محمد بن عبدالوهاب است.



31- «الفجر الصادق في الرد علي منکري التوسل و الکرامات و الخوارق » تاليف: علامه عراق جميل افندي صدقي زهاري.



32- «اظهار العقوق ممن منع التوسل بالنبي والولي الصدوق » تاليف: شيخ مشرقي مالکي جرائري.



33- مرحوم علامه مفتي فاس شيخ مهدي وازتاني رساله اي در جواز توسل نوشته که در آن محمد بن عبدالوهاب را رد کرده است.



34- «غوث العباد ببيان الرشاد» تاليف: شيخ مصطفي حمامي مصري.



35- «جلال الحق في کشف احوال اشرار الخلق » تاليف: شيخ ابراهيم حلمي قادري اسکندري.



36- «البراهين الساطعة » تاليف: علامه شيخ سلامه غرامي (متوفي 1379) .



37- «النقول الشرعية في الرد علي الوهابية » شيخ حسن شطي حنبلي دمشقي.



38- رساله اي نيز در تاييد مذهب صوفيه و رد معترضين آنها.



39- رساله اي در حکم توسل به انبياء و اولياء نوشته شيخ محمد حسنين مخلوف.



40- «المقالات الوافية في الرد علي الوهابية، تاليف: شيخ حسن خزبک.



41- «الاقوال المرضية في الرد علي الوهابية » تاليف شيخ عطا الکسم دمشقي از فقهاي حنفي.



42- علامه شيخ عبدالعزيز قرشي علجي مالکي احسائي در رد ابن عبدالوهاب قصيده اي گفته که 95 بيت است و مطلع آن اين است:



الا ايها الشيخ الذي بالهدي رمي سترجع بالتوفيق حظا و مغنما



و من يک سماه النفيس لربه سعي النصر في مسعاه ايان يمما (2)



گذشته از اينها، کتابهاي ديگري در رد عقايد محمد بن عبدالوهاب تاليف يافته که يک يک عقايد او را مطرح و با دليل رد کرده اند از جمله :



43- کتاب «الاصول الاربعة في ترديد الوهابية » تاليف: خواجه محمد حسن جان صاحب سرهندي مجددي (به زبان فارسي) خواجه در اين کتاب به نقل ازکتابها و رساله هاي طرفداران وهابيت در هند و برخي از رساله هاي ديگر، گويد که: عقايد وهابيان متجاوز از 250 مورد است و قسمتي از آنها را ذکر کرده است (3) . سپس در مقام رد آنها بر آمده است.



44- «تطهير الفؤاد من دنس الاعتقاد» تاليف: شيخ محمد نجيب مطيعي حنفي از بزرگان علماي ازهر.



45- کتاب «ضياءالصدور لمنکرالتوسل باهل القبور» تاليف: ظاهرشاه ميان سيان بن عبدالعظيم سيان مديني.



46- «المنعة الوهبية في الرد علي الوهابية » تاليف: داود بن سليمان بغدادي نقشبندي.



47- «اشدالجهاد في ابطال دعوي الاجتهاد» تاليف: شيخ داود موسوي بغدادي که همراه با کتاب منحة الوهبية به چاپ رسيده است.



48- «کشف النور عن اصحاب القبور» تاليف: عبدالغني افندي نابلسي.



49- «سيف الابرار علي الفجار» تاليف: محمد عبدالرحمن حنفي (به زبان فارسي) .



50- «سيف الجبار المسلول علي الاعداء الابرار» تاليف: شاه فضل رسول قادري (به عربي و فارسي) .



51- «مدارج السنية في رد علي الوهابية » به کوشش عامر قادري، معلم دارالعلوم کراچي.



52- «کشف النقاب عن عقايد ابن عبدالوهاب » تاليف: سيد علينقي هندي.



53- «ازهاق الباطل في ردالفرقة الوهابية » تاليف: امام الحرمين محمد بن داود همداني.



54- «اللمعات الفريدة في المسائل المفيدة » تاليف: سيد ابراهيم رفاعي.



55- رساله «الاوراق البغدادية في الحوادث النجدية » تاليف: سيد ابراهيم راوي رفاعي.



56- «صالح الاخوان في الرد علي من قال علي المسلمين بالشرک والکفران » نوشته: داود بن سليمان بغدادي.



57- «علماء المسلمين و الوهابيون » تاليف: حسين حلمي بن سعيد استانبولي.



58- «فصل الخطاب في الرد علي محمد بن عبدالوهاب » تاليف: شيخ سليمان، برادر محمد بن عبدالوهاب (4) .



59- «فصل الخطاب في رد ضلالات ابن عبدالوهاب » تاليف: احمد بن علي بصري مشهور به قباني (5) .



60- «الوهابية في نظر علماء المسلمين » تاليف: احسان عبداللطيف بکري.



61- «البرادة من الاختلاق في الرد علي اهل الشقاق و النفاق في الرد علي الفرقة الوهابية الضالة » شيخ علي زين العابدين سوداني.



62- «التوسل » تاليف: شيخ علامه مفتي محمد عبدالقيوم قادري هزاروي.



63- «الدولة المکية بالمادة الغيبة » تاليف: احمد رضا، خان صاحب قادري.



64- «البصائر لمنکري التوسل باهل المقابر» تاليف: شيخ حمدالله داجوي هندي.



در اين موقع علماء شيعه نيز در نقد آراء ابن عبدالوهاب دوشادوش علماء اهل سنت تلاشهاي فراواني نموده و کتابهاي ارزشمندي نوشته اند از جمله:



65- «الآيات البينات في قمع البدع و الضلالات » تاليف: شيخ محمد حسين کاشف الغطاء بن حسين (متوفي 1373) .



66- «منهج الرشاد» تاليف: شيخ جعفر کاشف الغطاء (متوفي 1228) و اولين کتابي است که از طرف علماء شيعه بر رد عقايد محمد بن عبدالوهاب نوشته شده (6) نويسنده محقق اين کتاب را در پاسخ به مساله اي که يکي از امراء آل سعود به نام «عبدالعزيز بن سعود» براي او فرستاده بود، نوشت و در آن رساله قسمت عمده عقايد محمد بن عبدالوهاب جمع آوري شده بود.



67- «الآيات الجلية في رد شبهات الوهابية » تاليف: شيخ مرتضي کاشف الغطاء (متوفي 1349ه) .



68- «البراهين الجلية في دفع شبهات الوهابية » تاليف: سيد محمد حسن قزويني (متوفي 1380ه) چاپ نجف، مطبوعات النجاح، 1346ه. اين کتاب تحت عناوين زير به فارسي برگردانده شده است:



1- فرقه وهابي و پاسخ به شبهات آنها، ترجمه علي دواني، چاپ وزارت ارشاد اسلامي.



2- نقدي بر انديشه وهابيها، ترجمه حسن طارمي، چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.



69- «ازاحة الوسوسة عن تقبيل الاعتاب المقدسة » تاليف: شيخ عبدالله بن محمد حسن مامقاني (متوفي 1351ه) در نجف به ضميمه کتاب «مخزن المعاني » چاپ شده است.



70- «دعوي الهدي الي الورع في الافعال والفتوي » تاليف: شيخ محمد جواد بلاغي (متوفي 1352ه) طبع نجف، 1344 و نيز «انوارالهدي » چاپ نجف در سال 1340ه از همين مؤلف.



71- «الرد علي الوهابية » تاليف: شيخ محمد علي غروي اردوبادي، که در سال 1345ه چاپ شده است.



72- «الرد علي الوهابية » تاليف: سيد حسن صدر کاظمي (متوفي 1354ه) طبع بغداد 1344ه.



73- «کشف الارتياب في اتباع محمد بن عبدالوهاب » تاليف: علامه سيد محسن امين شامي (متوفي 1373ه) اين کتاب گرانقدر که مکرر چاپ شده است، از جامعيت خاصي برخوردار است که هم تاريخچه و هم عقايد و افکار آنها را به صورت بسيار گسترده و مشروح مطرح کرده و مورد نقد و بررسي علمي قرار داده است. و در سال 1962م توسط فرزند فاضل مؤلف تجديد چاپ و فصلهاي تازه و پاورقيهاي مفيدي بر آن افزوده شده است. اين کتاب به وسيله سيد ابراهيم سيد علوي و تهراني و سيد حسن افتخارزاده به طور جداگانه ترجمه و تلخيص شده است.



74- «هذه هي الوهابية » تاليف: شيخ محمد جواد مغنيه (متوفي 1400ه) در اين کتاب وهابيگري آن طور که در کتابهاي آنهاست، مورد بحث قرار گرفته است و تناقض و اختلال سخنان و افکار آنان را خاطرنشان ساخته است و اين کتاب توسط: سيد ابراهيم سيد علوي به نام «اين است آئين وهابيت » به فارسي ترجمه شده و به وسيله انتشارات غدير تهران چاپ شده.



75- «الدعوة الاسلامية » تاليف: محمد خنيزي نجفي، اين کتاب در رد کتاب «الصراع بين الوثنية والاسلام » به تاليف: عبدالله قصيقي نويسنده وهابي مصري است که وي آن را در رد «کشف الارتياب » نوشته است و تاکنون چند مجلد آن چاپ شده است.



76- «التبرک » تاليف: شيخ علي احمدي ميانجي، چاپ مؤسسه البعثة، تهران. اين کتاب محور و موضوع اصلي خود را پيرامون تبرک جستن صحابه و تابعين به آثار پيامبر صلي الله عليه وآله و صالحان اختصاص داده است و در اين نوشته ثابت شده است که تبرک جستن به آثار رسول خدا صلي الله عليه وآله به خلاف ادعاي وهابيان نه تنها شرک نيست، بلکه نشانه ايمان و يقين نيز هست.



77- «المواسم والمراسم » تاليف: سيد جعفر مرتضي عاملي که در تهران چاپ شده و درباره مشروعيت اقامه مراسم جشن در اعياد و سوگواري و حزن در ماتم.



78- «صفحة عن آل سعودالوهابيين و آراء علماء السنة في الوهابية » به قلم: سيد مرتضي رضوي.



79- «وهابيان » نوشته علي اصغر فقيهي، از انتشارات صبا، تهران. بررسي و تحقيق گونه اي درباره عقايد و تاريخ فرقه وهابيت است که تاکنون سه مرتبه چاپ شده است.



80- «آئين وهابيت «تاليف: شيخ جعفر سبحاني، اين کتاب مکرر چاپ شده است.



مؤلف کتاب غير از «آئين وهابيت » کتابهاي ديگري نيز در رد وهابيت نوشته که از جمله «مع الوهابيين في خططهم و عقائدهم » ، «الوهابية في الميزان » و «اخيرالردود لآخرها» در رد وهابيت نوشته است.



غير از اينها، کتابها و رساله هاي ديگري نيز توسط علماي شيعه و سني در رد وهابيت نوشته شده است که ذکر اين تعداد در اينجا کافي است. ولي ناگفته پيداست وهابيان متعصب غالبا حاضر نيستند حتي يک صفحه از اين کتابها را مطالعه کنند، اعم از آنچه از سوي علماي اهل سنت نوشته شده باشد يا علماي شيعه. آنها نه تنها اين کتابها را کتب ضلال مي پندارند، بلکه مطالعه بسياري از آثار اسلامي، حتي کتب فقهي که از سوي علماي اهل سنت نوشته شده، راموجب کفر مي شمارند زيرا آنها همه مردم را جز خودشان کافر و مشرک خيال مي کنند و طبعا آثار آنها را آثار ضلال و گمراهي مي پندارند.



پي نوشت ها:

1) الفتوحات الاسلامية ج 2، ص 260.

2) التوسل بالنبي، از صفحه 249 تا 254.

3) الاصول الاربعة، ص 6.

4) ايضاح المکنون، ج 2، ص 190.

5) الذريعة: ج 23، ص 186- آقاي فقيهي اشتباها نسبت اين کتاب را به شيخ محمد حسين کاشف الغطاء داده (وهابيان، ص 195) .

6) مدرک قبل.



--------------------------------------------------------------------------------



مکتب اسلام-سال 1378-ش5