تفسير تجربه ديني


‌بر اين اساس تجربه‌ي ديني را اين گونه تفسير مي‌کنيم: «تجربه‌ي ديني در معناي دقيق آن عبارت است از تجربه‌هايي که فاعل تجربه در توصيف پديدار شناختي آن از واژه‌ها و حدود ديني استفاده مي‌کند.»

‌به عنوان مثال، حادثه‌اي براي من اتفاق افتاده و من مي‌خواهم بگويم چه ديده‌ام و آن را به نحو پديدار شناسانه توصيف کنم. حال در توصيف اين واقعه از واژه‌ها و مفاهيمي استفاده مي‌کنم که ديني هستند (مثل اجابت دعا، قرب الي الله، مثل شنيدن صداي ملائکه و...) و بدون آنکه نظر به واقع داشته باشم با اين واژه‌ها و مفاهيم ديني به توصيف آن مي‌پردازم و کاري‌هم به قضاوت ديگران ندارم. چنين تجربه‌اي، تجربه‌ي ديني است. حال اين تجربه‌ي ديني، کاشف از واقع هست يا نيست و تا چه اندازه با واقعيّت سازگار و کاشف‌از آن‌است؛ اين بحث ديگري است که در «معرفت شناسي دين» و «فلسفه دين» از آن بحث مي‌کنيم.