سبب اسلام آوردن بعضي از صحابه


وقتي ناصبي مزبور پرسيد: آيا اسلام آوردن صديق (ابوبکر) و فاروق (عمر) به ميل و رغبت بوده و يا به اکراه و اجبار؟ چرا به وي نگفتي: اسلام آن دو، از روي طمع بوده است؛ زيرا، آن دو با يهود مجالست مي کردند و اخبار تورات و ساير کتاب هايي را که از پيش بيني هاي هر زمان تا ظهور حضرت محمّد (ص) و پايان کار او خبر مي داد، از آنان مي گرفتند و يهود گفته بودند: محمد (ص) بر عرب مسلّط مي گردد، چنان که «بُخت نصر» بر بني اسراييل مسلّط گشت و از پيروزي او بر عرب گريزي نيست، همچنان که از پيروزي بخت نصر بر بني اسراييل گريزي نبود، جز آن که او در ادعاي نبوت خود دروغگو بود. پس آن دو هم به نزد پيغمبر آمدند و او را در امر گواهي گرفتن مردم به گفتن و در اداي شهادت لا اله الاّ اللّه مساعدت و همراهي کردند، به طمع اين که بعد از بالا گرفتن کار حضرت و استقرار و پايدار شدن امورش، هر يک، از جانب حضرت اش به حکومت شهري برسند، ولي همين که از رسيدن به اين مقصد، نااميد و مأيوس گشتند، نقاب بر چهره کشيدند و با عدّه اي از منافقان امثال خود، از عقبه بالا رفتند که پيامبر اکرم (ص) را بکشند، امّا خداوند متعال، نيرنگ ايشان را برطرف کرد. آنان، در حالي که خشمگين بودند، برگشتند و خيري به آنان نرسيد، همچنان که طلحه و زبير به نزد علي (ع) آمدند و با او به طمع آن که هر کدام به حکومت شهري برسند بيعت کردند و چون مأيوس شدند، بيعت خود را شکستند و عليه او خروج کردند و خداوند هر يک از آن دو را به سرنوشت ساير بيعت شکنان مبتلا کرد و به خاک افکند و هلاک کرد.»