استثناء در عالم انسان


در ميان مردم عصر خود شاهد افراد استثنائي فراواني هستيم، در ميان افراد زمان خود کساني را مي بينيم با کارهاي شگفت انگيز که باور کردن آن حتي براي کساني که مشاهده کرده اند مشکل است. در جرايد تفصيل داستان کسي را خوانديم که با نيروي خارق العاده چشم خود اجسام فلزي، مانند قاشق و چنگال را خم مي کرد،



[ صفحه 81]



بدون آن که به سوي آن با دست اشاره کند! او اين عمليات را در برابر خبرنگاران و حتي از تلويزيون انگلستان اجراء کرد که انگليسي هاي دير باور هم پذيرفتند که حيله اي در کار نيست و يک فرد استثنائي است. و شرح داستان جوان ايراني را همه در جرايد خوانديم که لامپ و شيشه را مانند نقل و نبات مي خورد، در صورتي که اگر يک فرد عادي مختصر خورده شيشه اي را در لابلاي غذا بخورد ممکن است کارش به جراحي بکشد. [1] اگر شرح زندگي نوابغ جهان را بخوانيم دچار شگفتي خواهيم شد. اگر شرح حال ابن سينا را بخوانيم که در 5 سالگي قرآن را از حفظ داشت [2] و در 12 سالگي بر مسند فتوي نشسته، در شهر بخارا فتوا مي داد [3] ترديدي نخواهيم داشت که او يک فرد استثنائي بود. در طول تاريخ به تعدادي از مراجع بزرگ بر مي خوريم که پيش از آن که به حد بلوغ بر سند به درجه اجتهاد نائل آمده اند، و در عصر خود شاهد نابغه دوران، شهيد آيت الله صدر بوديم که در دومين دهه زندگي خود،



[ صفحه 82]



اجازه اجتهاد دريافت کرده، و در 14 سالگي کتاب پر ارج فدک را تاليف کرده بود. [4] .



[ صفحه 83]




پاورقي

[1] مهدي انقلابي بزرگ، ص 230.

[2] نگارنده کودک 6 ساله اي را در حدود 10 سال پيش در مشهد مقدس مشاهده کرده است که 65 سوره از قرآن را حفظ داشت و سوره المدثر را در روز مبعث در حضور صدها نفر از فضلا و دانشمندان در کانون بحث و انتقاد ديني مشهد با لحن شيوائي تلاوت کرد.

[3] هديه الاحباب، ص 76.

[4] اين کتاب توسط برادر انديشمندم آقاي علي اکبر حسني به فارسي ترجمه شده است.