اللهم انا نشکو اليک فقد نبينا...


اللهم انا نشکو اليک فقد نبينا و غيبه امامنا و شده الزمان علينا و وقوع الفتن بنا و تظاهر الاعداء علينا و کثره عدونا و قله عددنا اللهم فافرج ذلک عنا بفتح منک تعجله و نصر منک تعزه و امام عدل تظهره اله الحق آمين اللهم انا نسئلک ان تاذن لوليک في اظهار عدلک في عبادک و قتل اعدائک في بلادک حتي لا تدع للجور يا رب دعامه الا قصمتها و لا بقيه الا افنيتها و لا قوه الا اوهنتها و لا رکنا الا هدمته و لا حدا الا فللته و لا سلاحا الا اکللته و لا رايه الا



[ صفحه 69]



نکستها و لا شجاعا الا قتلته و لا جيشا الا خذلته و ارمهم يا رب بحجرک الدمع و اضربهم بسيفک القاطع و باسک الذي لا ترده عن القوم المجرمين و عذب اعدائک و اعداء وليک و اعداء رسولک صلواتک عليه و آله بيد وليک و ايدي عبادک المومنين اللهم اکف وليک و حجتک في ارضک هول عدوه و کيد من اراده و امکر بمن مکر به و اجعل دائره السوء علي من اراد به سوء و اقطع عنه مادتهم و ارعب له قلوبهم و زلزل اقدامهم و خذهم جهره و بغته و شدد عليهم عذابک و اخزهم في عبادک و العنهم في بلادک و اسکنهم اسفل نارک و احط بهم اشد عذابک و اصلهم نارا و احش قبور موتاهم نارا و اصلهم حر نارک فانهم اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات و اضلوا عبادک و اخربوا بلادک اللهم و احي بوليک القرآن و ارنا نوره سرمدا لا ليل فيه و احي به القلوب الميته و اشف به الصدور الوغره و اجمع به الاهواء المختلفه علي الحق و اقم به الحدود المعطله و الاحکام المهمله حتي لا يبقي حق الا ظهر و لا عدل الا زهر و اجعلنا يا رب من اعوانه و مقويه سلطانه و الموتمرين لامره و الراضين بفعله و المسلمين لاحکامه و ممن لا حاجه به الي التقيه من خلقک و انت يا رب الذي تکشف الضر و تجيب المضطر اذا دعاک و تنجي من الکرب العظيم فاکشف الضر عن وليک و اجعله خليفه في ارضک کما ضمنت له اللهم لا تجعلني من خصماء آل محمد عليهم السلام و لا تجعلني من اعداء آل محمد عليهم



[ صفحه 70]



السلام و لا تجعلني من اهل الحنق و الغيظ علي آل محمد عليهم السلام فاني اعوذ بک من ذلک فاعذني و استجير بک فاجرني اللهم صل علي محمد و آل محمد و اجعلني بهم فائزا عندک في الدنيا و الاخره و من المقربين آمين رب العالمين.

ترجمه: خدايا ما به پيشگاهت شکايت مي کنيم از نبودن پيامبرمان و غيبت اماممان، و سختي زمانه بر ما، و وقوع آشوبها به ما (هجوم آشوبها بر ما) و همدستي دشمنان عليه ما، و بسياري دشمنان مان و اندک بودن شماره مان، خدايا بگشا اين (گروه گرفتاري) را از ما به فتحي از خودت که در آن تعجيل فرمائي، و نصرتي از جانبت که آن را قوي و ارجمند داري، و امام عدلي که او را آشکار سازي، اي معبود حق، آمين. خدايا ما از تو مي خواهيم به وليت اذن دهي در آشکار نمودن عدلت در ميان بندگانت، و کشتن دشمنانت در بلادت، تا نگذاري اي پروردگار من براي ستم ستوني جز اينکه بشکني، و نه بقيه اي جز اينکه آن را نابود سازي، و نه نيرويي جز اينکه آن را سست کني، و نه رکني جز اينکه آن را ويران نمايي، و نه دم شمشيري جز اينکه آن را کند سازي، و نه سلاحي جز اينکه آن را از کار اندازي، و نه پرچمي جز اينکه آن را سر نگون کني، و نه پهلواني جز اينکه آن را بکشي، و نه لشگري جز اينکه از هم بپاشي (بري ياري و نصرتشان بگذاري در نتيجه از هم پاشيده شوند)، بزن آنان را اي پروردگار من با سنگ



[ صفحه 71]



کوبنده ات، و بزن آنها را با شمشير برنده ات و با سختي و قهرت که آن را از گروه مجرمان بر نگرداني، تو عذاب کن دشمنانت را و دشمنان وليت و دشمنان رسولت را - صلوات تو بر او و خاندانش - به دست وليت و دستان بندگان مومنت، خدايا کفايت کن وليت و محبت را در روي زمين، هراس دشمنش را، (او را از شر دشمن حفظ فرما)، و نيرنگ هر کسي را که در پي آن حضرت باشد (يعني در پي او باشد که به او آزاري رساند)، و مکر کن به هر کسي که به او مکر کند، حادثه بد در برگيرنده را قرين کسي ساز که در حق او بدي را بخواهد، و ببر از او ماده آنان را (يعني ماده دشمنان را) و دلهاشان را براي آن حضرت به هراس انداز (يعني رعب در قلوب دشمنان بينداز) و پاهايشان را بلرزان، و آنان را اخذ کن آشکارا و ناگهاني، و عذابت را بر آنها سخت گردان، و خوارشان کن در ميان بندگانت، و لعنشان در بلادت، و ساکنشان کن در پائين ترين جاي آتشت، و سخت ترين عذابت را فراگيرشان فرما، و آنان را در آتش جاي ده، و گورهاي مردگانشان را پر آتش کن، و آنها را در آتش سوزانت وارد کن (و نگهدار)، زيرا آنان نماز را پايمال نمودند، و در پس شهوت ها و هوسرانيها رفتند، و گمراه کردند بندگانت را و بلادت را ويران کردند، خدايا زنده کن به وليت قرآن را، نورش را نشانمان ده پيوسته که شبي در آن نباشد، و شفا بخش به وسيله او سينه هاي کينه دار را، و آراء مختلف را به وسيله او بر حق متفق گردان، و به پادار به دست او حدود تعطيل شده و احکام واگذاشته را، تا نماند حقي جز اينکه آشکار گردد، و نه عدلي جز اينکه بدرخشد، اي



[ صفحه 72]



پروردگار من ما را از ياران و تقويت کنندگان حکومت او و فرمان برادران در برابر امرش و از خشنودان به فعلش و تسليم شوندگان به احکامش قرار ده، و ما را از گساني قرار ده که با وجود او نيازي به تقيه از خلقت نباشد، و تو اي پروردگار من خدائي هستي که گرفتاري و بدحالي را برطرف سازي، و بي چاره را جواب دهي آنگاه که تو را بخواند، و مي رهاني از اندوه و سختي بزرگ، پس گرفتاري و بدحالي را از وليت برطرف گردان، و او را خليفه خود در زمينت قرار ده چنانکه برايش ضمانت فرموده اي، خدايا مرا از خصمان آل محمد - عليهم السلام - قرار مده، و مر از دشمنان آل محمد - عليهم السلام - قرار مده، و مرا از صاحبان کينه و خشم بر آل محمد - عليهم السلام - قرار مده، من پناه مي برم به تو از آن، پس پناهم ده، و زينهار خواهم از تو پس زينهارم ده، خدايا رحمت فرست بر محمد و خاندان محمد و مرا به وسيله آنان (يا به احترامشان) در دنيا و آخرت نزد خودت رستگار و از مقربان قرار ده، آمين اي پروردگار جهانيان.

شرح

آنجا که مي فرمايد: و اقطع عنه مادتهم در نسخ مصباح المتهجد و در بحار الانوار و نسخه هاي تصحيح شده مفاتيح الجنان چنين آمده، ولي در چاپ اول جماع الاسبوع و اقطع عنهم با ضمير جمع نوشته شده است، پس از لحاظ ترجمه و تفسير جمله سه صورت مي توان تصور کرد:



[ صفحه 73]



الف - با ضمير مفرد بخوانيم: و اقطع عنه مادتهم و (ماده) را به معناي ريشه و آنچه شيئي از آن ترکيب ياقته و بدان قائم است، بگيريم، همان گونه که منبع چشمه را ماده نهر مي نامند، و چنين معنا کنيم: ريشه و بنياد گروه دشمن را از امام زمان - عليه السلام - قطع کن، يعني دشمنان را نابود کن تا وجودشان به کلي از محيط و ساحت مقدسه امام - عليه السلام - دور شود و بريده گردد.

ب - با ضمير مفرد بخوانيم و (عن) را به معناي استعانت بگيريم [1] ، و (ماده) را در همان معناي قبلي به کار ببريم، يا به معناي عده و عده [2] جنگي تفسير کنيم، معنا چنين مي شود: به دست امام - عليهم السلام - ريشه و بنياد دشمن را بر کن، يا به دست آن حضرت عده و عده دشمن را درهم شکن.

ج - با ضمير جمع بخوانيم: و اقطع عنه مادتهم يعني خدايا ياري ها و ذخائر جنگي دشمن را از آنان قطع کن، تا بي يار و پشتيبان گردند و از هم بپاشند، چنانکه حضرت سيد الساجدين - صلوات الله و سلامه عليه - در دعاي خود براي مرزداران اسلام، دشمنان اسلام را چنين نفرين مي کند: و اقطع عنهم المدد، و انقص منهم العدد [3] يعني ياري و پشتيباني را از آنها قطع کن، و از تعدادشان بکاه.



[ صفحه 74]



اللهم کن لوليک الحجه بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعه و في کل ساعه وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتي تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طويلا. تمام شد تسويه اين اوراق به دست بنده فقير قليل البضاعه، کثير الاضاعه السيد عبدالله الفاطمي (المدعو بفاطمي نيا) ابن العارف بالله العلم الحجه الحاج سيد اسماعيل الاصفهاني حشره الله تعالي مع اصفيائه، الذي کان متوسلا الي الله سبحانه بالحجه المنتظر - صلوات الله عليه - طيله حياته الشريفه المبارکه، و کان لسان حاله دائما هذا البيت:



نزيلک حيث ما اتجهت رکابي

و ضيفک حيث کنت من البلاد



رزقنا الله سبحانه هذه الحاله بمنه و رحمته، و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين المعصومين و علي جميع الانبياء و المرسلين و الملائکه المقربين و الشهداء و الصديقين و سلم تسليما کثيرا و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين.

عصر روز چهارشنبه 22 فروردين 1375 مطابق با 21 ذي قعده الحرام 1416 ه. ق.



[ صفحه 75]




پاورقي

[1] تاج العروس (384:9) ده معناي براي (عن) ذکر کرده که يکي از آنها استعانت است.

[2] لسان العرب (398:3) گفته: و کل ما اعنت به قوما في حرب او غيره فهو ماده لهم.

[3] صحيفه سجاديه دعاء 27.