گاهي که دوستان نزديک و افراد مورد اعتماد امام يازدهم، خدمت آن بزرگوار شرفياب مي شدند، فرزند فرخنده و ماه چهره اش، حضرت مهدي عليه السلام را مي ديدند، و بارها از امام عسکري عليه السلام مي شنيدند که او را به عنوان جانشين خود معرفي مي نمايد. احمد فرزند اسحاق که از بزرگان شيعه و از دانشمندان برجسته و ارادتمند به مکتب اهل بيت است، گويد: روزي به محضر امام عسکري عليه السلام رفتم و مي خواستم درباره جانشين آن حضرت سوال کنم. ولي پيش از آن که چيزي به زبان آورم، امام خود ابتدا به سخن نموده و فرمودند: احمد بن اسحاق، خداوند از زماني که حضرت آدم عليه السلام را خلق نموده (زمين را خالي از حجتش نگذاشته) و تا روز رستاخيز نيز زمين را خالي از حجتش نگذارد، به واسطه او بلا را از اهل زمين دفع مي کند، از آسمان باران مي فرستد و به خاطر وجود وي، برکات زمين را بيرون مي ريزد. پرسيدم: آيا جانشين بعد از شما کيست؟



[ صفحه 50]



امام عسکري به سرعت از جاي برخاستند و به اندرون منزل رفتند، اما به زودي برگشتند، در حالي که پسر بچه اي روي شانه داشتند که صورتش مثل ماه شب چهارده مي درخشيد و تقريبا سه ساله به نظر مي رسيد. آن گاه حضرت عسکري فرمودند: اي احمد بن اسحاق، اگر به خاطر کرامت و مقامت نزد خدا و حجت هاي الهي نبود، اين فرزندم را به تو نشان نمي دادم. او همنام و هم کنيه پيغمبر است. وي کسي است که زمين را سرشار از عدالت مي سازد، پس از آنکه سراسر، ظلم و ستم شده باشد. اي احمد بن اسحاق، مثل او در ميان اين امت، همچون خضر و ذوالقرنين است. سوگند به خدا، چنان از چشمها پنهان خواهد شد که در آن زمان از هلاکت نجات نمي يابد مگر کسي که خداوند، قلبش را در جهت اعتقاد به امامت آن حضرت، استوار نموده و او را به دعا کردن براي ظهورش، موفق ساخته باشد. پرسيدم: آيا نشانه اي هست که دلم را آرامش بخشد و قلبم اطمينان پيدا کند؟ در اين لحظه، همان آقا پسر کوچک، لب به سخن گشود و با زبان عربي فصيح فرمود: انا بقيه الله في ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثرا بعد عين يا احمد بن اسحق. من بقيه الله در زمين هستم و انتقام گيرنده از دشمنان خداوندم، بنابر اين پس از آن که با چشم ديدي در جستجوي اثر و نشانه مباش، اي احمد بن اسحاق.



[ صفحه 51]



من با شادماني و سرور، از محضر امام مرخص شدم، اما فرداي آن روز، بار ديگر، به خدمت حضرت شرفياب گرديدم و عرضه داشتم: اي فرزند پيامبر، از اينکه بر من منت نهاديد (و فرزند و جانشين خود را به من معرفي نموديد) بسيار خوشحال و شادانم، آيا سنت و روشي که از خضر و ذوالقرنين در زندگي او جريان دارد چيست؟ امام عسکري عليه السلام فرمودند: به درازا کشيدن زمان نهان زيستي و طولاني شدن غيبت. پرسيدم: اي فرزند رسول خدا، آيا دوران غيبت و زندگي پنهاني او، خيلي طول مي کشد؟! حضرت پاسخ دادند: بله، سوگند به پروردگارم چنان از ديده ها غايب شود که بيشتر معتقدان به او، از ايمان به امامتش برگردند و جز کسي که خداوند، پيمان ولايت ما را از او گرفته و در دلش ايمان را استوار نموده و بوسيله روحي از جانب خود تاييدش کرده، هيچ کس باقي نماند. اي احمد بن اسحاق، اين امري است از امرهاي الهي و رازي مي باشد از اسرار خداوندي و غيبي است از غيب ربوبي. بدين جهت، آن چه را بتو گفتم و نماياندم، در نظر داشته باش و از ديگران پوشيده و پنهان دار، تو از مردمان شاکر و سپاسگزار باش تا فرداي قيامت، همراه ما اهل بيت، در درجات عالي و مقامات عليين باشي.



[ صفحه 53]