حضور فرشتگان


مجلسي که در آن براي حضرت قائم عليه السلام دعا شود، جايگاهي براي حضور فرشتگان گردد، و همچنين است تمام مجالس دعا، فرشتگان اهل ان مجالس را در دعا ياري مي دهند. دليل بر اين معني چند روايت است، از جمله: در مجلّد اوّل بحار از پيغمبر اکرم صلي الله عليه وآله مروي است که فرمود: اگر به بوستان هاي بهشت گذرتان افتاد در آن ها به گردش و تنعم بپردازيد. عرض کردند: يا رسول اللَّه! بوستان هاي بهشت چيست؟ فرمود: حلقه هاي ذکر، که خداوند را کاروان هايي از فرشتگان است که در پي حلقه هاي ذکر



[ صفحه 620]



مي گردند. پس هنگامي که به آن ها برسند پيرامونشان را مي گيرند. [1] .

مي گويم: از اين حديث شريف چند نکته استفاده مي شود:

اول:

اين که مجالس ذکر از بوستان هاي بهشتي است، و اين يا از باب نامگذاري سبب به نام مسبّب است، به جهت اين که نشستن در آن مجالس سبب دخول در بهشت مي باشد، و يا از اين جهت که آن مجالس در حقيقت بهشت است، يعني: منظور از بهشت دار القرب و جايگاه ابرار و نيکان باشد. مؤيد اين احتمال علّت آوردن آن حضرت است، اين که: خداوند را کاروان هايي از فرشتگان است که در پي حلقه هاي ذکر مي گردند....

و به عبارت ديگر، بهشت محل الطاف خداوند و منزلگاه کرامت او است. پس اگر بنده اي اهل کرامت باشد، هم در دنيا و هم در برزخ و هم در قيامت و بعد از آن در بهشت خواهد بود.

و نيز مؤيّد اين معني است آنچه در روايت آمده: قبر يا يکي از بوستان هاي بهشت است و يا گودالي از گودال هاي جهنّم. زيرا که مخفي نيست قبر که در زمين واقع است غير از آن بهشت موعود مي باشد که در آسمان واقع است - چنان که در اخبار وارد شده -.

و ممکن است منظور از بهشت همان بهشت موعود، و تعبير از حلقه هاي ذکر به بهشت، از باب استعاره باشد، و وجه شباهت همان باشد که گفته شد يعني: سراي نزديکي به حق، و منزلگاه نيکان بودن. واللَّه العالم.

دوم:

از اموري که از خبر شريف استفاده مي شود، استحباب جمع شدن و گرد هم آيي مؤمنين براي ذکر و دعا مي باشد، و شاهد بر اين مطلب چند روايت است از جمله:

در اصول کافي به سند خود از حضرت ابي عبد اللَّه صادق عليه السلام آمده که فرمود: هيچ سه نفر به بالا از مؤمنين جمع نشوند مگر اين که به مثل آن ها از فرشتگان حاضر گردند. پس اگر



[ صفحه 621]



دعاي خير کنند، آمين گويند، و اگر از شرّي به خدا پناه ببرند، فرشتگان از خداوند مي خواهند که آن شرّ را از آنان دور نمايد و اگر حاجتي بخواهند، به درگاه الهي شفاعت کنند و قضاي آن را تقاضا نمايند.... [2] .

و نيز از آن حضرت است که فرمود: هيچ گاه چهار نفر با هم در يک امر مجتمع نشوند که به درگاه خدا دعا کنند مگر اين که با اجابت آن دعا متفرّق گردند. [3] .

همچنين از امام صادق عليه السلام است که فرمود: هرگاه پدرم را چيزي اندوهگين مي کرد، زنان و کودکان را جمع مي نمود، سپس دعا مي کرد و آن ها آمين مي گفتند. [4] .

مي گويم: روايت اوّل - از اين سه روايت - از جمله دلايل اين است که مجلس دعا محل حاضر شدن ملا ئکه است.

سوم:

از اموري که از حديث شريف استفاده مي شود اين که: شرکت کردن و حضور در مجلس ذکر و دعا مستحب است هرچند که به آن اشتغال نورزد. شاهد بر اين مطلب روايتي است که در بحار به نقل از عوالي اللئالي آمده که: عدّه اي از مشايخ به طريق صحيحي از حضرت رضاعليه السلام روايت کرده اند که فرمود: هنگامي که اهل مجالس ذکر و علم به منزل هايشان باز مي گردند، خداي - عزّوجلّ - به فرشتگانش مي فرمايد: ثواب آنچه از کارهاي اينان ديديد بنويسيد. پس براي هر کدام ثواب عملش را مي نويسند، و بعضي از افراد را که با آن ها حاضر بوده اند رها مي کنند، پس خداوند - عزّوجلّ - مي فرمايد: چرا فلاني را ننوشتيد مگر با ايشان نبود و در جمعشان حضور نداشت؟ مي گويند: پروردگارا! او با آن ها شرکت نداشت و کلمه اي هم سخن نگفت. خداوند جليل جلّ جلاله مي فرمايد: مگر همنشين آن ها نبود؟ عرضه مي دارند: چرا پروردگارا! پس مي فرمايد: او را با آن ها بنويسيد، آنان قومي هستند که همنشينان به سبب ايشان بدبخت نشو،



[ صفحه 622]



پس او را با آن ها مي نويسند، و خداوند تعالي مي فرمايد: براي او ثوابي مثل ثواب يکي از آن ها بنگاريد. [5] .

بيان: علامه مجلسي گفته: اين که حضرت فرمود: «لا يَشْقي بِهِ جَلِيسُهُمْ»؛ همنشينشان بدبخت نشود. يعني به برکت آن ها همنشين ايشان نوميد نمي شود که منتهي به بدبختي وي گردد، يا اين که مصاحبت آنان در همنشين مؤثر است، پس به سبب آن شايسته ثواب و سعادت شده است.

و نيز در بحار به نقل از عيون اخبار الرضا به سند خود از حضرت رضاعليه السلام آورده که فرمود: هر کس در مجلسي که امر ما در آن احيا مي شود بنشيند، روزي که دل ها مي ميرد دل او نخواهد مُرد. [6] .

مي گويم: و نظير اين مصاحبت با زائران قبر مولاي شهيدمان حضرت ابي عبد اللَّه الحسين عليه السلام و بودن با آن ها و نيز ورود به جمع ايشان مي باشد.

چهارم:

از امموري که از حديث شريف استفاده مي شود اين که: نشستن در مجالس ذکر مايه صفاي دل مي باشد، بدين جهت است که فرشتگان با اهل آن مجالس انس مي گيرند. خداوند ما را موفق بدارد و در دنيا و آخرت از آنان قرار دهد.

تذکّر: منظور از حلقه هاي ذکر، مجالسي است که اهل ايمان در آن ها جمع مي شوند تا قرآن بخوانند، يا براي مولي صاحب الزمان عليه السلام دعا کنند، يا نام هاي خداي تعالي و صفات او را ياد نمايند، يا از پيغمبر و امامان عليهم السلام ياد آورند - که در خبر آمده: ذکر آن ها ذکر اللَّه است - و يا مصائب آنان، يا ساير شؤوني که متعلق به ايشان است، بازگو شود.

و نيز از جمله مجالس ذکر: ساير مجالس دعا، و مجلس مذاکره و مباحثه علم شرعي و درس گرفتن آن مي باشد، البته به طور خالصانه و دور از هرگونه ريا و شهرت طلبي و



[ صفحه 623]



جدال و مراء. اگر بخواهيم احاديثي را که بر اين مطالب دلالت دارد، ذکر کنيم، از مقصود اصلي باز مي مانيم، لذا به همين مقدار اکتفا مي کنيم.


پاورقي

[1] بحار الانوار: 205:1.

[2] کافي: 187:2.

[3] کافي: 487:2.

[4] کافي: 487:2.

[5] بحار الانوار: 202:1؛ و عوالي اللئالي: 68:4.

[6] بحار الانوار: 200:1.