جمع عقول


بدان که اين يکي از ويژگي هايي است که خداوند به آن حضرت اختصاص داده، به طوري که اگر دست خود را بر سر مؤمن بگذارد، خداوند عقل او را جمع و حلم او را کامل مي گرداند. بعضي از معاصرين ارجمند در معني حديث چنين گفته اند: جمع عقل به قوّه عقليه برمي گردد، به اينکه لشکريان عقل در او جمع شود تا امور باطني را درک کند، و کمال حلم مربوط به کمال قوّه تدبير و نظم بخشيدن به امور معاش و زندگي مادّي است. (مؤلّف).

در کمال الدين از حضرت ابوجعفر امام باقرعليه السلام روايت شده که فرمود: هرگاه قائم ما بپاخيزد خداوند دستش را بر سر بندگان قرار مي دهد، پس عقل هايشان جمع و حلم و بردباري شان کامل مي گردد. [1] .

و در کتاب خرايج به جاي جمله آخر، آمده است: «و اخلاقشان کامل گردد».

و در کافي به سند خود از حضرت ابوجعفر باقرعليه السلام منقول است که فرمود: «إِذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلي رُؤُوس العبِبادِ فَجُمِعَ بِها عُقُولُهُمْ وَکَمُلَتْ بِهِ أَحْلامُهُمْ»؛ [2] هرگاه قائم ما قيام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان قرار دهد، پس عقل هايشان جمع و بردباري شان کامل گردد.

علامه مجلسي در مرآة العقول گفته است: ضمير «دستش» يا به خدا برمي گردد و يا به



[ صفحه 145]



قائم عليه السلام و بنابر هر دو فرض؛ کنايه از رحمت و شفقت يا قدرت و پيروزي است، و بنابر فرض اخير، احتمال حقيقت مي رود، نه کنايه و اين که فرمود: پس عقل هايشان جمع و... به دو وجه محتمل است:

اوّل: اين که آن حضرت عقل هايشان را بر اقرار به حقّ جمع مي کند که ديگر هيچ اختلافي نخواهند داشت.

دوم: اين که عقل هر کدام از آن ها جمع مي شود، يعني قواي نفساني و نيروهاي حيواني تسليم عقل گردند و با آن همراهي کنند، که ديگر به خاطر پراکندگي قواي نفساني، عقل پراکنده نمي شود، بعضي اين طور گفته اند. ولي وجه اوّل صحيح تر به نظر مي رسد و ضمير (بِها) به (يَد) برمي گردد، و ضمير (بِهِ) به (وَضْع) مربوط است، يا به قائم عليه السلام برمي گردد و احلام جمع حلم به معني عقل است. [3] .

مي گويم: پُر واضح است که ضمير در (يَدَهُ) به قائم عليه السلام برمي گردد و دليل بر اين معني فرمايش امام صادق عليه السلام است که در حديث ديگري در کافي آمده که فرمود: اين امر به کسي مي رسد که دهان برايش مي چرخانند، پس هرگاه مشيّت و خواست الهي در او تحقّق يابد خروج مي کند، و مردم مي گويند: اين چيست که واقع شده؟ پس خداوند دستي از او بر سر رعيّتش قرار مي دهد.



[ صفحه 146]




پاورقي

[1] کمال الدين: 67:2.

[2] کافي: 25:1.

[3] مرآة العقول: 80:1.