يکي از نشانه هاي نزديک به ظهور


در توقيع شريفي که در سال 410 هجري از ناحيه ي مقدسه به افتخار «شيخ مفيد»



[ صفحه 305]



صادر شده و با خط شريف حضرت صاحب الامر عليه السلام شرف تحرير يافته، و در آن توقيع حضرت حجة بن الحسن العسکري (صلوات الله و سلامه عليهما) به برخي از علامت قيام خويش اشاره فرمود و علاماتي را که نشانه ي نزديکي فرج و ظهور مبارک حضرتش مي باشد به مرحوم شيخ مفيد خصوصا و به شيعيان عموما خاطر نشان فرموده و مرحوم طبرسي آن را در کتاب «احتجاج» نقل نموده چنين آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحيم» اما بعد؛ سلام بر تو اي مخلص در دين، که در ولايت و دوستي ما خانواده مخصوص به يقين گشته اي... ما اگرچه بر طبق آنچه خداوند براي ما و شيعيانمان مصلحت دانسته تا زماني که دولت دنيا در دست تبهکاران است در سرزمين دوردستي سکنا گزيده ايم که جايمان از جايگاه ستمگران به دور است ولي با اين حال از احوال شما آگاهيم و هرگز چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نيست، و مي دانيم که چه گرفتاري و پريشاني به شما (شيعيان) رسيده است.

از آن وقتي که بسياري از شماها به کارهائي دست زدند که پيشينيان صالح شما از آن روگردان بودند، و پيماني را که خداوند از آنها گرفته بود پشت سر انداختند، گوئي از آن بي خبر بودند، ما شما را رها نکرده و ياد شما را از خاطر نبرده ايم و گرنه آن چنان سختي ها به شما روي مي آورد که دشمنان، شما را مستأصل ساخته و از ريشه و بن برمي کندند.

فاتقوا الله جل جلاله، و ظاهرونا علي انتياشکم من فتنة قد أنافت عليکم، يهلک، فيها من حم أجله، و يحيي عنها من أدرک أمله، و هي أمارة لأزوف حرکتنا، و مباثتکم بأمرنا و نهينا، و الله متم نوره و لو کره المشرکون.

از خدا بترسيد، و تقوي را پيشه خود سازيد و ما را در پيدايش فتنه اي که در پيش است و مدتي به درازا خواهيد کشيد و کسي که اجلش نزديک شده در آن فتنه بهلاکت خواهد رسيد و آن کس که عمرش به پايان نرسيده است نجات خواهد يافت، ياري دهيد، آن فتنه نشانه ي نزديکي قيام ما و اظهار نمودن شما امر و نهي ما را براي همديگر است و خداوند نور خود را به پايان خواهد رساند اگر چه مشرکان را خوش نيايد.

پس شما، از روشن شدن آتش جاهليت، آتشي که گروهي اموي مسلک آن را



[ صفحه 306]



روشن مي کنند، تا بدين وسيله «فرقه ي مهديه» (يعني: شيعيان و معتقدين به امام زمان عليه السلام) را بترسانند، به تقيه متمسک شويد. و من ضمانت مي کنم نجات کسي را که در آن فتنه خواهان منزلتي نباشد و در طعن آن به راه پسنديده گام نهد و راهي را که موجب رضاي خداست بپيمايد.

اذا حلت جمادي الأولي من سنتکم هذه، فاعتبروا بما يحدث فيه، و استيقظوا من رقدتکم لما يکون في الذي يليه ستظهر لکم من السماء آية جلية، و من الأرض مثلها بالسوية، و يحدث في أرض المشرق ما يحزن و يقلق، و يغلب من بعد علي العراق طوائف عن الاسلام مراق، تضيق بسوء فعالهم علي أهله الأرزاق، ثم تنفرج الغمة من بعد ببوار طاغوت من الأشرار،: ثم يسر بهلاکه المتقون الأخيار.

چون ماه جمادي الاولي از اين سال (يعني سالي که فتنه ها و حوادث در آن روي مي دهد) فرا رسد بدانچه در آن ماه اتفاق مي افتد پند گيريدو براي آنچه پس از آن مي آيد (خود را آماده نموده) و از خواب غفلت بيدار شويد.

بزودي از آسمان براي شما نشانه ي آشکاري ظاهر مي شود و مانند آن نشانه اي از زمين نيز بطور مساوي برايتان نمودار مي گردد. و در مشرق زمين، جريان ناگوار و حزن آوري که موجب قلق و اضطراب مردم باشد اتفاق مي افتد و مردمي که از اسلام هيچگونه بهره اي ندارند بر سر مردم عراق مسلط مي گردند، که بوسيله ي کردار ناپسند آنها امرار معيشت و روزي بر مردم عراق تنگ مي شود، و پس از اين جريان با نابود شدن مرد سرکشي از اشرار اندوه بر طرف مي گردد و از نابودي او مردمان با تقوي و نيکان خوشنود مي شوند. [1] .

خواننده ي عزيز! در اين توقيع شريف آنچنانکه ملاحظه فرموديد، همه ي گفتنيها گفته شده و نشانه هائي که دال بر نزديک قيام حضرت است به وضوح گوشزد گرديده است، ولي متأسفانه برخي از نويسندگان که در گذشته اين توقيع شريف را ترجمه کرده اند، بدون توجه به اين نکته ي مهم: که حضرت فرموده است «و هي امارة لازوف حرکتنا» يعني: و آن فتنه نشانه ي نزديکي قيام ما است بگونه اي آن را ترجمه نموده اند که گوئي همه ي حوادث مذکوره ي در توقيع، مربوط به زمان «شيخ مفيد» است.



[ صفحه 307]



در حالي که حضرت تمام جرياناتي که پيش از ظهور مبارکش در عراق روي خواهد داد، و هم چنين حوادث دردناک و ناگواري که براي دوستان و شيعيانش در ايران اتفاق خواهد افتاد که قلب مبارک حضرتش را جريحه دار خواهد نمود، در کمال صراحت پيشگوئي فرموده و با لطف و عنايت پروردگار، پرده از روي چهره ي زشت، و نازيباي حکام خود فروخته ي عراق، که از اسلام و مسلماني بهره اي ندارند، به روشني برداشته و سرکرده ي آن گروه شرارت پيشه را به عنوان طاغوت اشرار معرفي نموده و در نتيجه هلاکت و نابودي او را به نيکان و تقواپيشگان بشارت داده است.


پاورقي

[1] احتجاج طبرسي ج 2 ص 324-322.