بزرگ بزرگان


مرحوم «مفيد» براستي آيه اي از آيات خدا و نابغه اي از نوابغ روزگار و شخصيت کم نظيري از شخصيتيهاي کم نظير جهان هستي بود.

او بزرگ بزرگان و سرور فقيهان بود که ويژگيهاي برتري در وجود او گرد آمده و رياست عامه به او منتهي شده و همگان در دانش، فقاهت، برتري، ورع، پرواپيشگي، پارسايي، عدالت و بزرگ منشي او، اتفاق نظر داشتند.

بر اين اساس، هيچ جاي شگفتي ندارد که چنين انسان برجسته و والايي را توفيق يار گردد که امام عصر عليه السلام نامه هاي متعددي براي او بنگارد و او به اين افتخار عظيم مفتخر شود که بويژه در سالهاي آخر زندگيش هر سال نامه اي از آن کعبه مقصود و قبله موعود دريافت دارد.

درست است که در کتابهاي حديثي و رجالي تنها به دونامه از آن گرامي به مرحوم «مفيد» مي رسيم، اما از محتواي نامه دوم چنين دريافت مي گردد که حضرت مهدي عليه السلام بيش از دو نامه به سوي او فرستاده است که بزودي شما خواننده گرامي، اين نکته را خواهي ديد.

و روشن است که هر کدام از اين نامه ها، نشان افتخار و مباهات بر سينه آن فقيه و عالم گرانقدر و پراخلاص مي نهد و تاج عزت و کرامت و شرافت بر سرش مي گذارد، راستي که خداوند رحمت خويش را به هرکسي که خواست، اختصاص مي دهد.

[ صفحه 355]



اينک، متن نخستين نامه مبارک را که در ماه صفر 410 هجري به دست شيخ مفيد رسيده است، مي آوريم و آنگاه به شرح برخي فرازهاي آن مي پردازيم:

للأخ السديد و الولي الرشيد، الشيخ المفيد، أبي عبدالله محمد بن محمد بن النعمان أدام الله اعزازه!

من مستودع العهد المأخوذ علي العباد!

به برادر استوار و شايسته کردار و دوست رشيد، شيخ مفيد «ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان» که خداي عزت او را پايدار سازد!

از سوي همو که گنجينه ي عهد و پيماني است که خدا از بندگان گرفته است!

بسم الله الرحمن الرحيم

«اما بعد! سلام عليک أيها المخلص في الدين، المخصوص فينا باليقين، فانا نحمد -اليک- الله، الذي لا اله اله هو و نسأله الصلاة علي سيدنا و مولانا و نبينا محمد و آله الطاهرين.

و نعلمک -أدام الله توفيقک لنصرة الحق و أجزل مثوبتک علي نطقک عنا بالصديق-: أنه قد أذن لنا في تشريفک بالمکاتبة و تکليفک ما تؤديه عنا الي موالينا قبلک - أعزهم الله بطاعته و کفاهم المهم برعايته لهم و حراسته-.

فقف -أمدک الله بعونه علي أعدائه المارقين من دينه- علي ما نذکره و اعمل في تأديته الي من تسکن اليه، بما نرسمه ان شاء الله.

نحن و ان کنا ثاوين بمکاننا، النائي عن مساکن الظالمين، حسب الذي أراناه الله تعالي لنا من الصلاح و لشيعتنا المؤمنين في ذلک ما دامت دولة الدنيا للفاسقين.

فانا نحيط علما بأنبائکم و لا يعزب عنا شي ء من أخبارکم و معرفتنا بالذل الذي أصابکم، مذ جنح کثير منکم الي ما کان السلف الصالح عنه شاسعا و نبذوا العهد المأخوذ وراء ظهورهم کأنهم لا يعلمون.

انا غير مهملين لمراعاتکم و لا ناسين لذکرکم و لو لا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم



[ صفحه 356]



الأعداء، فاتقوا الله جل جلاله و ظاهرونا علي انتياشکم من فتنة قد أناقت عليکم، يهلک فيها من حم أجله و يحمي عنها من أدرک أمله و هي أمارة لأزوف حرکتنا و مباثتکم بأمرنا و نهينا، و الله متم نوره و لو کره المشرکون.

اعتصموا بالتقية من شب نار الجاهلية، تحششها عصب أموية يهول بها فرقة مهدية.

أنا زعيم بنجاة من لم يرم فيها المواطن الخفية و سلک في الظعن منها السبل المرضية.

اذا حل جمادي الأولي من سنتکم هذه، فاعتبروا بما يحدث فيه و استيقظوا من رقدتکم لما يکون في الذي يليه.

ستظهر لکم من السماء آية جلية و من الأرض مثلها بالسوية و يحدث في أرض المشرق ما يحزن و يقلق و يغلب من بعد علي العراق طوائف عن الاسلام مراق، تضيق بسوء فعالهم علي أهله الأرزاق، ثم تنفرج الغمة من بعد ببوار طاغوت من الأشرار، ثم يسر بهلاکة المتقون الأخيار.

و يتفق لمريدي الحج من الآفاق ما يأملونه منه، علي توفير عليه منهم و اتفاق و لنا في تيسير حجهم علي الاختيار منهم و الوفاق شأن يظهر علي نظام و اتساق.

فليعمل کل امري، منکم بما يقربه من محبتنا و يتجنب ما يدنيه من کراهتنا و سخطنا، فان أمرنا بغتة فجأة، حين لا تنفعه توبة و لا ينجيه من عقابنا ندم علي حوبة.

و الله يلهمکم الرشد و يلطف لکم في التوفيق برحمته.»

نسخة التوقيع باليد العليا، علي صاحبها السلام:

«هذا کتابنا اليک أيها الاخ الولي و المخلص في ودنا الصفي و الناصر لنا الوفي، حرسک الله بعينه التي لا تنام، فاحتفظ به، و لا تظهر علي خطنا -الذي سطرناه بماله ضمناه- أحدا، و أد ما فيه الي من تسکن اليه و أوص جماعتهم بالعمل عليه ان شاء الله و صلي الله علي محمد وآله الطاهرين.» [1] .



[ صفحه 357]



بنام خداوند بخشاينده بخشايشگر

اما بعد! درود بر تو اي دوست پراخلاص در دين خدا!

اي آنکه در عشق و ايمان به خاندان وحي و رسالت به اوج آگاهي و يقين پرکشيده اي!

ما، در نامه خويش به سوي تو، آفريدگار بي همتايي را که جز او خدايي نيست، سپاس گفته و از بارگاه باعظمت او بر سرور و سالار و پيام آورمان محمد صلي الله عليه و آله و سلم و خاندان گرانقدر و پاک او درود و رحمت جاودانه مي طلبيم.

و به تو که خداوند براي ياري حق توفيقت ارزاني داشته، پاداشت را بخاطر سخنان جاودانه اي که با صداقت از جانب ما مي گويي، کامل و افزون سازد! اعلام مي داريم که به ما (از جانب آفريدگار هستي) اجازه داده شده است که تو را به افتخار دريافت نامه و پيام کتبي مفتخر ساخته و تو را مسئول سازيم که آنچه را به تو مي نگاريم، همه را به دوستان راستين ما که در قلمرو پيام رسانيت هستند، برساني.

به آن دوستان و شيفتگاني که خداوند به برکت فرمانبرداري از حق، گراميشان بدارد و در پرتو حراست و عنايت خود به آنان، کارهايشان را کفايت و مشکلاتشان را مرتفع سازد.

از اين رو به آنچه يادآوري کرديم، آگاه باش که خداوند با ياريش تو را در برابر دشمنانش که از مرزهاي دين او بيرون رفته اند، تأييد فرمايد و نيز در کار بزرگ رسانيدن آنچه که به خواست خداوند بر تو يادآوري و ترسيم خواهيم نمود به کساني که بدانها اطمينان و اعتماد داري، عمل نما!

گر چه، مااينک آنچه خداوند (براساس حکمت خويش) براي ما و پيروان باايمانمان، صلاح انديشيده است، تا هنگامي که حکومت دنيا در دست فاسقان و استبدادگران است، در مکاني دور از قلمرو بيداگران سکونت گزيده ايم، اما بر اوضاع و اخبار شما و جامعه شما به خوبي آگاهيم. چيزي از رخدادهاي زندگي شما



[ صفحه 358]



بر ما پوشيده نمي ماند و شرايط غمبار و دردناکي که شما بدان گرفتار آمده ايد، آنگونه که هست براي ما شناخته شده است؛ از آن زماني که بسياري از شما به راه و رسم ناپسندي که پيشينيان شايسته کردارتان از آن دوري مي گزيدند، روي آورده و پيمان فطرت را، به گونه اي پشت سر انداختيد که گويي هرگز بدان آگاه نيستيد... و آنگاه (به کيفر گناهان) به اين شرايط غمبار و خفت انگيز گرفتار گشتيد.

ما از سرپرستي و رسيدگي به امور شما کوتاهي نورزيده و ياد شما را از صفحه خاطر خويش نزدوده ايم، که اگر جز اين بود، موج سختيها بر شما فرود مي آمد و دشمنان بدخواه و کينه توز، شما را ريشه کن مي ساختند.

پس پرواي خدا را پيشه سازيد واز (اهداف بلند و آسماني) ما پشتيباني کنيد؛ تا شمارا از فتنه اي که به سويتان روي آورده است و شما اينک در لبه پرتگاه آن قرار گرفته ايد نجات بخشيم. از نگون بختي و فتنه اي که هر کس مرگش فرا رسيده باشد در آن نابود مي گردد و آن کس که به آروزي خويش رسيده باشد، از آن دور مي ماند.

و آن فتنه، نشانه (اي از نشانه هاي) نزديک شدن جنبش ماست و پخش نمودن خبر آن به دستور ما، بوسيله شماست. خداوند نور خود را، گر چه شرک گرايان را، خوش نيايد، کامل خواهد گردانيد.

از برافروختن و شعله ور ساختن آتش پرشراره جاهليت که گروههاي اموي مسلک، آن را برافروخته و گروه هدايت يافتگان را بوسيله آن مي ترسانند، به سپر دفاعي «تقيه» پناه برده و بدان چنگ زنيد! من نجات آن کسي را تضمين مي کنم که در آن فتنه براي خود، موقعيت و جايگاهي نجويد و در انتقاد و عيبجويي از آن به راهي خداپسندانه گام سپارد.

از رويدادي که به هنگامه فرا رسيدن جمادي الاول امسال روي خواهد داد، عبرت آموزيد و از خواب گراني که شما را ربوده است، براي رخداد سهمگين از آن بيدار شويد، بزودي نشانه اي روشن از آسمان و نشانه اي روشن از زمين پديدار خواهد گشت.



[ صفحه 359]



در شرق عالم، رويدادهاي اندوهبار و دلهره آور رخ خواهد گشود و آنگاه گروههايي که از اسلام بيرون رفته اند، بر عراق سلطه خواهند يافت. بر اثر سياست ناهنجار آنان، مردم دچار تنگي معيشت و روزي مي شوند و پس از مدتي بر اثر نابودي استبدادگري بدکار، رنجها و دردها برطرف خواهد شد و آنگاه پرواپيشگان درست انديش و شايسته کردار، از نابودي او شادمان خواهند شد.

مردمي که از نقاط مختلف کره زمين به زيارت خانه خدا مي روند، هر چه بخواهند در دسترس آنان قرار خواهد گرفت و ما در آسان ساختن سفر حج آنان مطابق دلخواهشان نقش و موقعيت ويژه اي خواهيم داشت که در پرتو نظم و تدبير و انسجام، آشکار مي گردد.

از اين رو هر يک از شما بايد با همه وجود و امکانات به کارهايي بپردازيد که او را به دوستي ما نزديک مي سازد و از کارهايي که ناخوشايند و موجب خشم و ناراحتي ما مي گردد، به شدت دوري جوييد، چرا که فرمان ما بطور ناگهاني فرا مي رسد، در شرايطي که بازگشت و توبه سودي نبخشيده و پشيماني از گناه و زشتکاري، او را از کيفر عادلانه ما، رهايي نخواهد داد.

خداوند، راه رشد و رستگاري را به شمايان الهام بخشد و وسايل پيروزي به مهر و لطف خويش، برايتان فراهم آورد.

هان اي برادر پرمهر و پراخلاص و باصفهاي در محبت! و اي يار و ياور باوفاي ما! اين نامه ما بسوي توست، خداوند به چشم بيدارش که هرگز آن راخواب نمي گيرد، تو را حفظ کند، اين نامه را نگهدار و آنچه را برايت نگاشته ام به کسي نشان مده و هيچ کسي را از محتواي آن آگاه مساز و آنچه در اين نامه است تنها با افراد مورد اعتماد خويش بازگو و به خواست خداوند پيروان ما را به عملکرد بر طبق محتواي آن، سفارش کن و درود خدا بر محمد و خاندان پاک و پاکيزه اش باد!



[ صفحه 360]




پاورقي

[1] احتجاج طبرسي، ج 2، ص 497، بحارالانوار، ج 53، ص 175 و معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام، ج 4، ص 460.