سوره اعراف، آيه 159


و من قوم موسي امة يهدون بالحق به يعدلون.

و از قوم موسي گروهي به سوي حق هدايت مي کنند و حاکم به حق و عدالتند.

در آيه مورد بحث و آيات بعدي، سخن پيرامون بني اسرائيل و سرنوشت و رويدادهاي تاريخ آنهاست.

در آيه مورد بحث به واقعيتي اشاره مي کند که شبيه آن را در قرآن ديده ايم. واقعيتي که حکايت از روح حق طلبي قرآن دارد. و آن احترام به موقعيت اقليتهاي صالح است.

يعني چنان نبود که بني اسرائيل يکپارچه فاسد و مفيد باشند و اين نژاد عموما مردمي گمراه و سرکش معرفي شوند. بلکه در برابر اکثريت مفسده جو اقليتي وجود داشتند صالح و ناهماهنگ با کارهاي اکثريت قرآن براي اين اقليت صالح اهميت خاصي قائل شده است و مي گويد:

از قوم موسي عليه السلام گروهي هستند که دعوت به سوي حق مي کنند و حاکم به حق و عدالتند.



[ صفحه 180]



اين آيه ممکن است اشاره به گروه کوچکي باشد که تسليم در برابر سامري و دعوت او نشدند و همه جا حامي و طرفد ار مکتب موسي بودند و يا گروههاي صالح ديگري که بعد از موسي روي کار آمدند.

و نيز آيه مي تواند ناظر به اقليتي از يهود که در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي زيستند بوده باشد. همانها که تدريجا و پس از مطالعه کافي روي دعوت پيامبر سرانجام اسلام را پذيرفتند و در جمع مسلمانان راستين و حاميان مخلص در آمدند.

قال الصادق عليه السلام:

يخرج لقائم عليه السلام من ظهر الکعبة سبعة و عشرون رجلا و خمسة عشر من قوم موسي الذين کانوا يهدون بالحق و به يعدلون و سبعة من اصحاب الکهف و يوشع بن نون و سلمان. و ابو دجانه انصاري. و المقداد بن الاسود. و مالک الاشتر.

فيکونون بين يديه انصارا و حکاما.

ترجمه: امام جعفر صادق عليه السلام مي فرمايد: براي ياري و نصرت حضرت قائم عليه السلام از پشت کعبه بيست و هفت مرد بيرون مي آيند. پانزده تن از قوم موسي عليه السلام همانها که به حق هدايت مي کرده و به آن باز مي گشتند و هفت نفر اصحاب کهف.

و يوشع بن نون. و سلمان. و ابودجانه انصاري. و مقداد بن اسود و مالک اشتر.

پس در پيشگاه آن حضرت ياراني و حاکماني خواهند بود. [1] .



[ صفحه 181]




پاورقي

[1] روضة الواعظين، ص 228.