رواياتي که از امام رضا درباره ي مهدي نقل شده است


در اکمال الدين و عيون اخبار الرضا از هر وي نقل شده است که گفت: شنيدم دعبل بن علي خزاعي مي گفت چون قصيده ي خود را کمه با اين ابيات آغاز مي شد:



مدارس آيات خلت من تلاوة

و منزل وحي مقفر العرصات



براي امام رضا (ع) خواندم به اين ابيات رسيدم:



خروج امام لامحاله قائم

يقول علي اسم الله و البرکات



يميز فينا کل حق و باطل

و يجزي علي النعماء و النقمات



با خواندن اين اشعار امام رضا (ع) به سختي گريست و آنگاه سرش را به طرف من بلند کرد و با خواندن اين اشعار امام رضا (ع) به سختي گريست و آنگاه سرش را به طرف من بلند کرد و فرمود: اي خزاعي روح القدس به زبان تو اين دو بيت را خواند! آيا اين امام را مي شناسي و مي داني چه هنگام ظهور مي کند؟ عرض کردم: نه اين قدر شنيده ام که امامي از شما قيام مي کند و زمين را از فساد پاک مي گرداند و آن را از عدل و داد پر مي کند چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد. پس امام فرمود: اي دعبل پس از من فرزندم محمد و پس از محمد پسرش علي و پس از علي فرزندش حسن و پس از حسن فرزندش حجت قائم منتظر، امام است که در زمان غيبت همه به انتظار اويند و پس از ظهورش از او فرمان مي برند. اگر تنها از عمر دنيا يک روز باقي باشد خداوند آن روز را چنان دراز مي گرداند تا او خروج کند و زمين را از عدل



[ صفحه 312]



و داد پر نمايد چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد. اما وقت ظهور او را نتوان تعيين کرد زيرا پدرم از پدرش از پدراشن از علي (ع) روايت کرده اند که از پيامبر (ص) پرسش شد: قائم که از نسل شماست چه وقت ظهر خواهد کرد؟ فرمود: مثل او مانند روز قيامت است که جز خداوند کسي هنگام آن را نمي داند. بر آسمانها و زمين گران است و به ناگاه بر شما فرو خواهد آمد.