آنچه در کتابهاي آسماني درباره ي مهدي آمده


(نفلا عن البخاري، يوم الخلاص ص 51):

دخل عمر ابن الخطاب البيت (الکعبة) ايام خلافته و قال: و الله ما ادري، ادع خزائن البيت و ما فيه من السلاح و المال، او اقسمه في سبيل الله؟ فقال له علي (ع): امض، فلست بصاحبه، انما صاحبه منا، شاب من قريش، يقسمه في سبيل الله في آخر الزمان.

عمر ابن الخطاب در روزگار خلافتش داخل بيت (کعبه معظمه) شد و گفت: بخدا قسم نمي دانم چه کنم؟ خزائن و سلاح و مال موجود در بيت را به حال خود بگذارم يا آنرا در راه خدا تقسيم کنم؟ اميرالمؤمنين (ع) به وي فرمود: برو تو اين کار نتواني کرد همانا انجام دهنده اي اين کار از ما است جواني از قريش که در آخرالزمان آن را در راه خدا تقسيم مي کند.

(بحار ج 52 ص 226 و يوم الخلاص ص 430):

قال کعب الاحبار: القائم المهدي يبدل الارض غير الارض و به عيسي بن مريم يحتج علي نصاري الروم و الصين.

کعب الاحبار گويد: قائم مهدي (ع) زمين را به غير زمين تبديل فرمايد و عيسي بن مريم (ع) بوسيله ايشان بر نصار اي روم و چين احتجاج مي کند.



[ صفحه 338]



(يوم الخلاص ص 340):

و في انجيل لوقا: (36: 24: 21): احترزوا لانفسکم، لئلا تثقل قلوبکم في خمار و شکرهموم الدنيا فيصادفکم ذلک اليوم بغتة لانه کالفخ، يأتي علي جميع الجالسين علي وجه الارض. اسهروا اذا و تضرعوا في کل حين، لکي تحسبوا اهلا للنجاة من جميع المزمع ان يکون، و تفقوا قدام ابن الانسان.

در انجيل لوقا (36،24،21) است: براي خودتان احتراز کنيد مبادا دلهاي شما در خماري وسستي اندوه دنيا سنگين شود آنروز ناگهاني بشما در رسد زيرا آن مانند دوام است که به همه ي نشستگان بر روي زمين مي رسد بيدار باشيد و در هر لحظه ناله کنيد تا از همه ي جزء نجات يافتگان بشمار آئيد و در پيش روي فرزند انسان بايستيد.

(يوم الخلاص ص 607):

انجيل متي (38 - 23): هو ذابينکم يترک لکم خرابا.

انجيل متي (38 - 26) او خانه شما را ويران شده رها مي کند.

(يوم الخلاص ص 348):

انجيل لوقا (26 - 25: 21): علي الارض يکون کرب امم بحيرة. و الناس يغشي عليهم من خوف وانتظار ما يأتي علي المسکونة لأن قوة السماوات تتزعزع. (اليس هذا حق؟!) او ليست الارض اليوم في کرب تکاد تخنقها الاجواء الملبدة باصوات القذائق و الصواريخ والمدافع المدمرة في ثلاث قارات من العالم؟.

انجيل لوقا: «26 - 25: 21» بر روي زمين گرفتاري امت ها و سرگرداني مي باشد و خوف و انتظار فراگير حال مردم مي شود و چشم براه راحتي در محل سکونت مي گردند زيرا نيروي آسمانها لرزان است (آيا اين حق نيست؟) آيا زمين امروز در نگراني و گرفتاري نيست و نزديک است قضاي زندگي که پيچيده به بانگ بمب ها و موشک ها و توپهاي ويران کننده در سه قاره جهان است گلوگير نگرديده؟.

(يوم الخلاص ص 349):

انجيل يوحنا (28 -25: 5):الحق الحق قول لکم: انه سيأتي ساعة وهي الان حين يسمع الاموات صوت ابن الله، و السامعون يحيون. لا تتعجبوا من هذا فانه تأتي ساعة فيها يسمع جميع الذين في القبور صوته، فيخرج الذين فعلوا



[ صفحه 339]



الصالحات الي قيامة الحياة و الذين عملوا السيئات الي قيامة الدنيوية.

انجيل يوحنا: (28 - 25: 5) حق به شما مي گويم حق به شما مي گويم: ساعت مقرره بزودي مي رسد و آن ساعت هم اکنون است وقتي که مردگان آواي پسر خدا مي شوند وشنوندگان زنده مي شوند از اين تعجب نکنيد زيرا ساعت فرا مي رسد که در آن ساعت همه آنان که در قبرهايند آواي او را مي شنوند و کساني که کارهاي شايسته کرده اند بيرون مي آورند براي قيامت زندگاني وکساني که کار بد کرده اند خارج مي شوند براي قيامت دنيايي.

(يوم الخلاص ص 350):

انجيل متي (44: 24): کونوا انتم ايضا مستعدين. لأنه، في ساعة لا تظنون يأتي ابن الانسان.

انجيل متي: (44: 24) شما نيز آماده باشيد زيرا در ساعتي که گمان نمي بريد پسر انسان مي آيد.

(يوم الخلاص ص 607):

انجيل متي: (33 - 32 - 24): فمن شجرة التين (اي الامة اليهودية) تعلموا المثل: متي صاد غصنها رخصا و اخرجت اغصانها تعلمون ان الصيف قريب. هکذا انتم ايضا، متي رأيتم ذلک کله فاعلموا انه علي الابواب.

انجيل متي (33 - 32 - 24) پس از درخت زيتون (يعني امت يهود) مثل را فراگيريد هر وقت شاخه هاي درخت زيتون فراوان بيرون آيد مي دانيد که فصل تابستان نزديک است. اينچنين شما هر وقت تمام آنرا ديديد بدانيد که او بر درها قرار دارد.

(يوم الخلاص ص 607):

زکريا: (2 - 1: 14): هو ذا يوم للرب يأتي. فيقسم سلبک في وسطک و اجمع کل الامم علي او رشليم القدس للمحاربة، فتؤخذ المدينة، و تنهب البيوت، و تفضح النساء و يخرج نصف المدينة الي السبي، و بقية السبي لا تقطع من المدينة.

زکريا (2 - 1 - 14) او اينک روزي براي پروردگار مي آيد لباس رزم ترا در کمرت مي بندد و همه ي امتها را در اورشليم قدس براي جنگ جمع مي کند و شهر را مي گيرد و خانه ها غارت مي شوند و زنان رسوا مي گردند و يک نيمه ي شب بسوي اسيران خارج مي شود و باقي اسيران از شهر بريده نمي شوند.



[ صفحه 340]