آخرالزمان و مردم


(عقدالدرر ص 39):

عن ابي سعيد الخدري (ره) قال: قال رسول الله (ص): يقوم في آخرالزمان رجل من عترتي، شاب حسن الوجه اقني الانف يملا الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا و يملک کذا و کذا سبع سنين.

بنقل از ابي سعيد خدري (ره) گفت: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: در آخرالزمان مردي از عترت (ع) من قيام مي کند که جوان و زيبارو و بيني او برآمده است زمين را پر از عدل و داد کند چنانکه پر از ظلم و جور شده و چنين و چنين تا هفت سال حکومت نمايد.

(يوم الخلاص ص 170):

قال اميرالمؤمنين (ع): و ليبعثن الله رجلا من ولدي (في آخرالزمان) يطالب بدمائنا و ليغيبن عنهم تمييز الأهل الضلالة.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: و البته خدا برمي انگيزد مردي از فرزندان مرا (در آخرالزمان) که خونهاي ما را طلب کند و از مردم غائب مي گردد براي آنکه گمراهان تمييز داده شوند.

(عقدالدرر ص 35):

عن حذيفه بن اليمان (رض) عن رسول الله (ص) في قصة السفياني و ما يفعله



[ صفحه 483]



من الفجور و القتل: فقال: فعند ذلک ينادي مناد من السماء: يا ايها الناس ان الله عزوجل قد قطع عنکم مدة الجبارين و المنافقين و اشياعهم و ولاکم خير امة محمد (ص) فالحقوا به بمکة فانه المهدي و اسمه احمد بن عبدالله.

بنقل از حذيفه بن يمان (رض) از رسول خدا (ص) در داستان سفياني و بدکاريها و کشتاري که مي کند فرمود: در اين هنگام منادي از آسمان فرياد برکشد: اي مردم همانا خداي عزوجل از شما مدت ستمگري جباران و منافقان و پيروان آنها را بريد و بهترين امت محمد (ص) را بر شما حاکم ساخت پس در مکه مشرفه به او ملحق شويد که مهدي (ع) او مي باشد و نام او احمد بن عبدالله است.

(عقدالدرر ص 154):

ودع عمر ابن الخطاب: البيت، ثم قال: والله ما اراني ادع خزائن البيت و ما فيه من السلاح و المال لم اقسمه في سبيل الله فقال له علي بن ابيطالب: امض فلست بصاحبه انما صاحبه فتي شاب من قريش يقسمه في سبيل الله تعالي، في آخرالزمان.

عمر ابن الخطاب بيت الله الحرام را وداع کرد و گفت: بخدا قسم نمي دانم خزانه هاي بيت الله و آنچه اسلحه و مال را که در آن است رها کنم و در راه خدا تقسيم ننمايم اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) فرمود: از اين بگذر که تو اين کار نتواني کرد همانا انجام دهنده ي اين عمل جوانمردي از قريش باشد که در آخرالزمان در راه خدا آنرا تقسيم نمايد.

(عقدالدرر ص 44 و اخرجه الحاکم في مستدرکه):

عن ابي سعيد الخدري (ره) قال: قال رسول الله (ص): ينزل بامتي في آخرالزمان بلاء شديد من سلطانهم. لم يسمع ببلاء اشد منه حتي تضيق عليهم الارض الرجبة حتي تملا الأرض جورا وظلما لا يجد المؤمن ملجأ يلتجي اليه من الظلم فيبعث الله عزوجل رجلا من عترتي فيملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما يرضي عنه ساکن السماء و ساکن الارض لا تدخر الارض من بدرها شيئا الا اخرجته و لا السماء من قطرها شيئا الا صبه الله عليهم مدرارا، يعيش فيهم سبع سنين او ثمان او تسع يتمني الاحياء الاموات مم صنع الله عزوجل باهل



[ صفحه 484]



الأرض من خيره.

بنقل از ابي سعيد خدري (ره) گفت: رسول اکرم (ص) فرمود: در آخرالزمان به امتم از سوي حاکم و سلطان آن چنان بلا و گرفتاري سختي برسد که گوشي آنرا نشنيده باشد و زمين با همه فراخي که دارد بر آنان تنگ گردد تا حدي که زمين پر از ظلم و جور شود و مؤمن پناهگاهي نيابد که بدان نيامد. پس خداي عزوجل مردي از عترت من برانگيزد که زمين را پر از عدل و داد کند چنانکه پر از ظلم و جور شده که ساکنان آسمان از او راضي شوند چنانکه ساکنان زمين راضي گردند. و زمين از بذرهاي خود چيزي نگاه ندارد و همه را بيرون مي دهد و آسمان از باران خود چيزي دريغ نورزد جز آنکه خدا آنرا پيوسته بر مردم مي ريزد، و او در ميان مردم هفت يا هشت يا نه سال آنچنان حکومت کند که مردگان آرزوي زده شدن نمايند به خاطر خير و برکتي که خدا به مردم مي رساند.

(يوم الخلاص ص 219):

قال رسول الله (ص): ان اعظم الناس يقينا، قوم يکونون في آخر الزمان لم يلحقوا النبي و حجب عنهم الحجة فامنوا بسواد في بياض.

رسول اکرم (ص) فرمود: همانا آن قوم يقينشان از همه مردم بزرگتر است که در آخرالزمان باشند پيغمبر (ص) را نديده و حجت خدا نيز از آنان مخفي مانده تنها به نوشته ها ايمان دارند.

(يوم الخلاص ص 241):

قال الصادق (ع) سيأتي عليکم زمان لا ينجو فيه من ذوي الدين الا من ظنوا انه ابله و صبر نفسه علي ان يقال: انه ابله لا عقل له.

امام صادق (ع) فرمود: زماني به شما رخ دهد که ديندار در آن زمان نجات نيابد مگر کسي که گمان کنند او ابله است و آن چنان صبر داشته باشد که گويند ابله و بي عقل است.

(منتخب الاثر ص 438 و يوم الخلاص ص 421):

قال رسول الله (ص): لا يأتي عليکم زمان الا الذي بعده شر منه.

رسول اکرم (ص) فرمود: زماني بر شما نمي رسد مگر آنکه روز بعدش بدتر از روز گذشته باشد.



[ صفحه 485]



(يوم الخلاص ص 421):

قال رسول الله (ص): يأتي علي الناس زمان همهم بطونهم و شرفهم متاعهم و قبلتهم نساؤهم و دينهم دراهمهم و دنانيرهم اولئک شر الخلق لا خلاق لهم عند الله.

رسول اکرم (ص) فرمود: زماني به مردم برسد که همتمردم شکمشان باشد (براي شکم تلاش کنند) و شرافت مردم کالاي آنها و زنان آنها قبله شان و دينشان درهم و دينارشان باشد اينگونه مردم بدترين خلقند و در پيشگاه خدا بهره و نصيبي ندارند.

(يوم الخلاص ص 421):

قال رسول الله (ص): سيأتي علي الناس زمان يخير فيه الرجل بين العجز و الفجور فمن ادرک ذلک الزمان فليختر العجز علي الفجور.

رسول اکرم (ص) فرمود: زماني به مردم برسد که مرد مخير گردد ميان عجز و ناتواني و ميان بدکاري هر کس آن زمان را دريابد عجز و ناتواني را بر بدکاري برگزيند.

(يوم الخلاص ص 422):

قال رسول الله (ص): ليأتين علي الناس زمان لا يبقي احد الا اکل الربا فان لم يأکله اصابه غباره.

رسول اکرم (ص) فرمود: البته زماني به مردم برسد که هيچکس باقي نماند جز آنکه رباخوار باشد و اگر ربا نخورد گرد و غبار ربا خواري به وي رسد.

(يوم الخلاص ص 423):

قال رسول الله (ص): سيأتي علي امتي زمان تخبث فيه سرائرهم و تحسن علانيتهم طمعا في الدنيا، لا يريدون ما عند الله عزوجل. يکون امرهم رياء لا يخلطه خوف «اي خوف من الله» يعمهم الله بعقاب، فيدعونه دعاء الغريق فلا يستجاب لهم.

رسول اکرم (ص) فرمود: زماني بر امتم برسد که باطنشان خبيث و ناپاک و ظاهرشان زيبا باشد و اين صفت به طمع رسيدن به مال دنيا است آنچه در پيشگاه خداي عزوجل است نمي جويند کارشان از روي رياء باشد و ترسي از خداي ندارند در نتيجه عذاب خدا آنها را فراگيرد. و آنها مانند شخص غرق شده دعاء کنند ولي مستجاب نگردد.



[ صفحه 486]



(يوم الخلاص ص 423):

قال رسول الله (ص): اذا ظهرت الفاحشة کانت الرجفة و اذا جار الحکام قل المطرود غدر باهل الذمة ظهر العدو.

رسول اکرم (ص) فرمود: چون فاحشه و زشتکاري ظهور کند زلزله پديد آيد و چون حاکمان ظلم کنند باران کم آيد و چون به اهل ذمه (يهود و نصاري که در کشورهاي اسلامي بسر مي برند) خيانت شود دشمن پديدار گردد.

(يوم الخلاص ص 423):

قال رسول الله (ص): يصبح الرجل مؤمنا و يمسي کافرا و يمسي مؤمنا و يصبح کافرا يبيع احدکم دينه بعرض من الدنيا قليل.

رسول اکرم (ص) فرمود: مرد صبح هنگام مؤمن و شب هنگام کافر مي شود و شب هنگام مؤمن و صبح هنگام کافر مي گردد. دين خود را به عوض متاع اندک دنيا فروشد.

(يوم الخلاص ص 424):

قال رسول الله (ص): ان لقوم سيفتنون باموالهم و يمنون بدينهم علي ربهم و يتمنون رحمته و يأمنون سطوته و يستحلون حرامه بالشبهات الکاذبة و الأهواء الساهية، فيستحلون الخمر بالنبيذ، و السحت بالهدية و الربا بالبيع.

رسول اکرم (ص) فرمود: همانا مردم به مالهاي خودشان آزمون مي گردند و با دين خود به پروردگارشان منت مي گذارند و آرزوي رحمت او را دارند و از سطوت و غصب او ايمن مي مانند و با شبهات دروغ هوا و هوسهاي باطل حرام خدا را حلال مي شمارند به وسيله نبيند شراب را حلال مي شمرند و به وسيله هديه حرام و بوسيله بيع ربا را حلال مي دانند.

(يوم الخلاص ص 424):

قال رسول الله (ص): اذا اکثر الجور و الفساد و ظهر المنکر و امرت امتي به و نهيت عن المعروف و ينکرون الامر بالمعروف و النهي عن المنکر.

رسول اکرم (ص) فرمود: هنگامي که ستم و فساد بسيار شود و منکر آشکار گردد و امتم امر به منکر کنند و نهي از معروف نمايند و منکر امر به معروف و نهي از منکر شود.



[ صفحه 487]



(يوم الخلاص ص 425):

قال رسول الله (ص): اذا صار النسا سماعين للکذب، اکالين للسحت، يستحلون الربا و الخمر و المقالات و الطرب و المعارف.

رسول اکرم (ص) فرمود: هنگامي که بسيار دروغ بشنوند و بسيار حرام خوار گردند و ربا و شراب و گفتارهاي باطل و طرب و آلات موسيقي را حلال بدانند.

(يوم الخلاص ص 427):

قال رسول الله (ص): اذا قطعوا الأرحام، و منوا بالطعام و اذا ذهبت رحمة الأکابر و قل حياء الأصاغر.

رسول اکرم (ص) فرمود: هنگامي که مردم رحمها را قطع کنند و در اطعام کردن منت بگذارند و ترحم کردن بزرگان برود و حياء و شرم از خردسالان رخت بربندد.

(يوم الخلاص ص 425):

قال رسول الله (ص): اذا تواخي الناس علي الفجور و تهاجروا علي الدين و تحاجوا علي الکذب و تباغضوا علي الصدق.. فان کان ذلک کان الولد غيظا (أي مؤذيا مغضبا عاقا) و المطر قيظا (يعني في الصيف و في غير اوانه) و تفيض اللئام فيضا (تزداد) و تغيض الکرام غيضا (اي تقل و تنزل قيمتها.. (و هذا کله من واقع حياتنا التي يتم وصفها بقوله (ص): و کان اهل ذلک الزمان ذئابا و سلاطينه سباعا و اوساطه اکالا و فقراءوه امواتا.

رسول اکرم (ص) فرمود: چون مردم متحد شوند بر بدکاري و دور ماندن بر اين و با يکديگر دوستي ورزند بر دروغ و کينه توزي بر راستي کنند... و اگر اينگونه باشد فرزند غيظ خواهد بود (اذيت گر و خشمگين و نافرمان) و باران قيظ باشد (يعني در تابستان و غير موقع) و فرومايگان بسيار شوند و شايستگان و کريمان اندک و بي قيمت گردند.

(يوم الخلاص ص 427):

قال رسول الله (ص): يحسد الرجل اخاه، و يسب اباه و يتعامل الشرکاء بالخيانة.

رسول اکرم (ص) فرمود: مرد به برادرش حسد مي برد و به پدرش ناسزا گويد و شرکاء با يکدگر به خيانت رفتار کنند.



[ صفحه 488]



(يوم الخلاص ص 428):

قال رسول الله (ص): اذا دب الکبر في القلوب دبيب السم في الأبدان و ظهرت الجرائم و هونت العظائم.

رسول اکرم (ص) فرمود: هنگامي که تکبر در قلبها مانند خزيدن زهر در بدن بخزد و جرمها آشکار شود و کارهاي شريف خوار شمرده شود.

(يوم الخلاص ص 428):

قال رسول الله (ص): يکثر قيهم المال، و يعظم اصحاب المال.

رسول اکرم (ص) فرمود: مال در آنها بسيار و مالداران بزرگ شمرده شوند.

(يوم الخلاص ص 428):

قال رسول الله (ص): يکون ذلک اوذا عظمتم اغنياءکم و اهنتم فقراءکم.. و رأيت الخلق في المجالس لا يتابعون الا الاغنياء.

رسول اکرم (ص) فرمود: هنگامي که مالداران خود را بزرگ شمرديد و فقيران را تحقير کرديد و مردم را ديديد که در مجالس فقط مالداران را پيروي کنند.

(مسند احمد ج 2 ص 418 يوم الخلاص ص 429):

قال رسول الله (ص): ليشربن اناس من امتي الخمر يسمونها بغير اسمها. و يضرب علي رؤوسهم بالمعارف.

رسول اکرم (ص) فرمود: البته مردمي از امتم شراب مي نوشند و آن را به غير نام شراب نام مي برند. و بالاي سرشان تار و طنبور زنند.

(يوم الخلاص ص 429):

قال رسول الله (ص): يظهر القمار و يباع الشراب ظاهرا ليس له مانع.

رسول اکرم (ص) فرمود: قمار آشکار مي گردد و شراب آشکار و بدون مانع فروخته شود.

(يوم الخلاص ص 430):

قال رسول الله (ص): تقسم اموال ذوي القربي بالزور و يتقامر عليها و تشرب بها الخمور.

رسول اکرم (ص) فرمود: اموال خويشاوندان (منظور خمس است) به ظلم تقسيم و وسيله قمار بازي شود و با آن شراب خورده شود.



[ صفحه 489]



(يوم الخلاص ص 430):

قال رسول الله (ص): يأتي علي الناس زمان هم ذئاب فمن لم يکن ذئبا اکلته الذئاب.

رسول اکرم (ص) فرمود: زماني به مردم رخ دهد که مردم گرگ خو شوند و اگر کسي گرگ خو نباشد گرگ خويان او را بخورند.

(يوم الخلاص ص 430):

قال رسول الله (ص): ليأتين علي الناس زمان يستحلون الخمر عليهم لعنة الله و الملائکة والناس اجمعين.

رسول اکرم (ص) فرمود: زماني به مردم رو نهد که مردم شراب را حلال شمارند لعنت خدا و فرشتگان وهمه ي مردم بر آنها باد.

(يوم الخلاص ص 430):

قال رسول الله (ص): اذا لبس الناس جلود الضان علي قلوب الذئاب و قلوبهم انتن من الجيف و امر من الصبر.

رسول اکرم (ص) فرمود: وقتي که مردم پوست گوسفند بر دلهاي گرگ بپوشند و قلبهايشان گند و بدبوتر از مردار و تلختر از صبر باشد.

(يوم الخلاص ص 430):

قال رسول الله (ص): کلامهم احلي من الغسل، و قلوبهم امر من الحنظل، ما من يوم الا يقول الله تعالي: امني تفرون: ام علي تتجر أون؟ «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الينا لا ترجعون؟.

رسول اکرم (ص) فرمود: سخنانشان شيرين تر از عسل و قلبهايشان تلختر از حنظل باشد روزي نگذرد جز آنکه خداي تعالي فرمايد: آيا از من فرار مي کنيد؟ يا بر من جرئت پيدا مي کنيد؟ «آيا پنداريد که ما شما را بيهوده آفريده ايم و شما بسوي ما باز نمي گرديد؟»

(يوم الخلاص ص 431):

قال رسول الله (ص): لترکبن سنن من کان قبلکم شبرا بشير و ذراعا بذارع، لو ان احدکم دخل في جحر ضب لدخلتم فيه و حتي ان احدکم لو جامع امرأته في



[ صفحه 490]



الطريق لفعلتموه.

رسول اکرم (ص) فرمود: به روش هاي کساني که پيش از شما بودند وجب به وجب و ذراع و ذراع خواهيد رفت که اگر کسي در سوراخ سوسماري رود شما نيز داخل شويد و اگر کسي در کنار راه با همسر خود همبستر شود شما نيز اين کار کنيد.

(يوم الخلاص ص 431):

قال رسول الله (ص): و رأيت الناس يتسافدون کما تتسافد البهائم، لا ينکر احدا منکرا تخوفا من الناس.

رسول اکرم (ص) فرمود: مردم را در آن عصر مي بيني مانند چهارپايان نر و ماده مي شوند و هيچکس از ترس مردم مخالفت به امر منکر نمي نمايد.

(يوم الخلاص ص 358):

قال رسول الله (ص): بنا فتح الامر، و بنا يختم و بنا استنفذالله الناس في اول الزمان و بنا يکون العدل في آخرالزمان.

رسول اکرم (ص) فرمود: امر ولايت از ما آغاز شده و به ما پايان مي پذيرد و خدا بوسيله ما مردم را نجات بخشيد و برقراري عدل در آخرالزمان با ما باشد.

(يوم الخلاص ص 432):

قال اميرالمؤمنين (ع): يصبح الامر بالمعروف ذليلا و الفاسق فيما لا يحب الله محمودا.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: امر به معروف دليل مي گردد و فاسق بخاطر انجام آنچه خدا دوست نمي دارد ستوده و پسنديده مي شود.

(يوم الخلاص ص 432)

قال اميرالمؤمنين (ع): و لا يزداد الامر الا شدة، و لا الدنيا الا ادبارا.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: درباره آخرالزمان فرمود دنيا بر اهل دنيا پشت مي کند و شدت گرفتاري زياد مي شود.

(منتخب الاثر ص 437 و يوم الخلاص ص 432):

قال اميرالمؤمنين (ع): يأتي علي الناس زمان لا يقرب فيه الا الماحل، و لا يظرف فيه الا الفاجر، و لا يضعف الا المنصف، يعدون الصدقة فيه غرما وصلة الرحم منا،



[ صفحه 491]



و العبادة استطالة علي الناس فعند ذلک يکون السلطان (اي الحکم) بمشورة النساء و امارة الصتبيان و تدبير الخصيان.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: بر مردم روزي مي آيد که تقرب نجويد مگر چابلوس و مردم فاجر خوش مشرب و ظريف شوند و منصفين از مردم ضعيف مي شوند در آن روز صدقه را زيان و ضرر بينند و صله رحم با منت انجام پذيرد و عبادت خداي را براي فخرفروشي به مردم انجام دهند دراين روزگار کارها و حکومتها با مشورت زنان باشد فرمانروايي کودکان و نوبرخاستگان.

(يوم الخلاص ص 433):

قال اميرالمؤمنين (ع): علامة ذلک اذا امات الناس الصلاة و اضاعوا الامانة و استحلوا الکذب و اکلوا الربا، و اخذوا الرشي، و شيدوا البنيان، و باعوا الدين بالدنيا و استعملوا السفهاء و شاوروا النساء و قطعوا الارحام و اتبعوا الاهواء و استخفوا بالدماء و ظهرت شهادات الزور و استعمل الفجور و قول البهتان و الاثم و الطغيان.

اميرالمؤمنين (ع) در علامت ديگر آخرالزمان فرمود: وقتي که نماز را بميرانند، و امانت را تباه سازند، و دروغ گفتن را حلال بشمرند، و ربا خوردن را جايز دانند، و رشوه خواري را کسي حلال دانند، و بناها و ساختمانها بلند و محکم گردد، و دين را با دنيا معامله نمايند، و امور مردم در دست سفهاء و بي خردان باشد، و زنان طرف شور قرار گيرند، و رحم ها بريده گردد، و پيروي از هوي و هوس شود، خون ريزي را سبک شمرند، و شهادات دروغ رايج گردد، و جور و ستم و بهتان و گناه و طغيان زياد گردد.

(بحار ج 52 ص 245):

قال اميرالمؤمنين (ع): بين يدي القائم سنين خداعة يکذب فيها الصادق و يصدق فيها الکاذب و يقرب فيها الماحل و ينطق فيها الرويبضة.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: در سالهاي قبل از ظهور حضرت قائم سالهايي خدعه و نيرنگ خواهد بود آدم راستگو را دروغگو مي دانند دروغگويان را راستگو شمرند و چرب زبانان نزديک مي شوند و رويبضه به سخن مي آيد. («و رويبضه کسي است در امور عامه سخن بگويد در حاليکه مربوط باو نباشد»).



[ صفحه 492]



(يوم الخلاص ص 433):

قال اميرالمؤمنين (ع): اذ رأيت کل عام يحدث فيه من الشر و البدعة اکثر مما کان.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: وقتي که هر سال ديدي که شر و بدعت در آن بيشتر از گذشته بود.

(يوم الخلاص ص 434):

قال اميرالمؤمنين (ع): اذا اخذ الباطل مآخذه و رکب الجهل مراکبه و هدر فنيق الباطل بعد کظوم و تأخي الناس علي الفجور، و تهاجروا علي الدين و تحابوا علي الکذب و تباغضوا علي الصدق.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: وقتي که باطل مأخذها و ريشه هاي خود بگيرد و ناداني بر مرکوبهاي خود سوار شود و مردم متحد بر بدکاري شوند و از دين فاصله گيرند و در دروغ به يکديگر مهر ورزند و در راستي دشمن يکدگر شوند.

(يوم الخلاص ص 433):

قال اميرالمؤمنين (ع): و تعاملوا بالربا و تظاهروا بالزني، و استحلوا الکذب و اتبعوا الهوي.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: و مردم با يکديگر معامله ربا کنند و در زنا تظاهر نمايند و دروغ را حلال شمارند و پيروي هوا و هوس باشند.

(يوم الخلاص ص 434):

قال اميرالمؤمنين (ع): و يفتحزون بشرب الخمور، و يضربون في المساجد بالعيدان و المزامير فلا ينکر احد اولاد العلوج يکونون في ذلک الزمان الأکابر و يرعي القوم سفهاؤهم.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: و افتخار به نوشيدن شراب کنند و در مساجد عود و ساز بنوازند و کسي بر آنها انکار نياورد. فرزندان بي دين شان را در آن زمان بزرگ شمرده شوند و سفيهان و بيخردان سرپرست قوم گردند.

(يوم الخلاص ص 435):

قال اميرالمؤمنين (ع): و رأيت السلطان يحتکر الطعام.



[ صفحه 493]



اميرالمؤمنين (ع) فرمود: و مي بيني حاکم و سلطان خوراکيهاي را احتکار مي کند.

(يوم الخلاص ص 435):

قال اميرالمؤمنين (ع): و الفقير بينهم ذليل حقير و المؤمن ضعيف صغير (مظلوم) و العالم عندهم وضيع و الفاسق عندهم مکرم و الظالم عندهم معظم و الضعيف عندهم هالک، و القوي عندهم مالک.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: و فقير در ميانشان ذليل و حقير و مؤمن ضعيف و پست (مظلوم) باشد و عالم در نزدشان فرومايه و فاسق مورد احترامشان گردد و ظالم مورد تعظيم و ضعيف نابود و نيرومند صاحب اختيار شود.

(يوم الخلاص ص 436):

قال اميرالمؤمنين (ع): دخل الناس في دين الله افواجا و سيخرجون منه افواجا.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: مردم گروه گروه در دين خدا درآمدند و بزودي گروه گروه از آن خارج مي شوند.

(يوم الخلاص ص 436):

قال اميرالمؤمنين (ع): لقد خالط الشيطان ابدانهم... و ولج في دمائهم و يوسوس لهم بالأفک حتي ترکب الفتن الأمصار، و يقول المؤمن و المسکين المحب لنا: اني من المستضعفين.. و خير الناس يؤمئذ من يلزم نفسه و يختفي في بيته عن مخالطة الناس.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: محققا شيطان به بدنهاي آنها مخلوط شده... و در خونهايشان رسوخ کرده و آنها را به دروغ و گناه وسوسه مي کند تا آنجا که بدکاري فراگير همه ي شهرها شود و مؤمن مسکين دوستدار ما گويد: من از مستضعفانم و در آنروز بهترين مردم کسي است که مراقب خويشتن باشد و در خانه ي خود از آميختن با مردم پنهان گردد.

(يوم الخلاص ص 437):

قال الباقر (ع): اذا اصبح المؤمن ذليلا، و المنافق عزيزا و يکون المؤمن اذل من الامة.

امام باقر (ع) فرمود: چون مؤمن خوار و ذليل و منافق عزيز گردد و مؤمن ذليلتر از کنيز شود.



[ صفحه 494]



(يوم الخلاص ص 438):

قال الصادق (ع): و رأيت الجار يؤذي جاره خوفا من لسانه.

امام صادق (ع) فرمود: و ببيني همسايه بترس همسايه او را بيازارد.

(يوم الخلاص ص 438):

قال الصادق (ع): تقسو القلوب و تمتلي ء الارض جورا و يکثر القتل حتي تحزن ذوات الاولاد و تفرج العواقر اللائي ليس لهن اولاد فبين يدي خروجه بلوي اي بلوي للمتقيمين علي الباطل و هو انتقام من الله تعالي.

امام صادق (ع) فرمود: دلهاي سخت و زمين پر از ستم و کشتار بسيار گردد حتي زنان صاحب فرزند اندوهگين شوند و زنان نازا و بي فرزند خوشحال باشند و نزديک خروج مهدي (ع) براي باطل پرستان بلواي سخت باشد و اين انتقام از خداي تعالي بر آنها است.

(يوم الخلاص ص 439):

قال الصادق (ع): اذا صار لأهل الزمان وجوه جميلة و ضمائر رديئة فمن راهم اعجبوه و من عاملهم ظلموه.

امام صادق (ع) فرمود: وقتي که چهره هاي زيبا و درونهاي زشت و پست براي مردم زمان باشد هرکس آنها را بيند بشگفت افتد و هر که با آنها معامله کند بوي ستم نمايند.

(يوم الخلاص ص 438):

قال الصادق (ع): اذا رأيت الشر ظاهرا لا ينهي عنه و يعذر صاحبه و رأيت الفسق قد ظهر و رأيت المؤمن صامتا لا يقبل قوله و رأيت الفاسق يکذب و لا يرد عليه کذبه و فريته.

امام صادق (ع) فرمود: وقتي که ديدي بدي ظاهر و آشکار شده و از آن جلوگيري نمي شود و بدکار معذور شمرده گردد و ديدي فسق پديدار گرديده و مؤمن خاموش مانده و گفتارش پذيرفته نيست و فاسق دروغ مي گويد دروغ او رد نمي گردد.

(عن الزام الناصب ص 194 و يوم الخلاص ص 438):

قال الصادق (ع): يکون صاحب المال اعز من المؤمن و يصير المؤمن ضعيفا (لا



[ صفحه 495]



ينکر الا بقلبه) و المنافق عزيزا و الفقير حقيرا و العالم وضيعا و الفاسق مکرما و الظالم معظما.

امام صادق (ع) فرمود: مالدار عزيزتر از مؤمن و مؤمن ضعيف و ناتوان گردد (فقط با قلب خود انکار منکر کند) و منافق عزيز و فقير ناچيز شود و عالم پست و فاسق گرامي و بظالم تعظيم شود.

(بحار ج 52 ص 260 و يوم الخلاص ص 439):

قال الصادق (ع): اذا رأيت السکران يصلي بالناس و لا يشان بالسکر و اذا سکر الانسان اکرم و اتقي و خيف شره و ترک لا يعاقب و يعذر لسکره.

امام صادق (ع) فرمود: وقتي که ديدي شخص مست پيشنماز گردد و مستي زشت شمرده نشود و چون آدمي مست گردد و به او احترام گذارند و از شرش بترسند و پروا کنند و مست را بحال خود گذارند و کيفر ندهند و او را بخاطر مستي معذور کنند.

(يوم الخلاص ص 440):

قال الصادق (ع): يکون ذالک اذا رأيت الناظر يتعوذ بالله مما يري المؤمن فيه من الاجتهاد و رأيت الکافر فرحا لا يري في المؤمن مرحا لما يري في الارض من الفساد و رأيت الامر بالمعروف ذليلا.

امام صادق (ع) فرمود: بدين امر خواهد بود چون ببيني مردم بخدا پناه مي برند از آنچه مؤمن تلاش را در آن مي بيند و ببيني که کافر خوشحال است که مؤمن بخاطر فسادي که مشاهده مي کند ناراحتي دارد. و ببيني که امر بمعروف ذليل گشته.

(يوم الخلاص ص 440):

قال الصادق (ع): (يکون) احتکار السلطان للطعام و بخس المکيال و الميزان و الغش و شيوع المسکرات و شراء الخمور في الاسواق.

امام صادق (ع) فرمود: (مي شود) احتکار کردن حاکم گندم را و کم فروشي و فريب در معامله و شيوع شرابفروشي در بازارها.

(يوم الخلاص ص 441)

قال الصادق (ع): و رأيت الفاسق فيما لا يحب الله قويا محمودا... و رأيت سبيل الخير منقطعا، و سبيل الشر مسلوکا... و کان صاحب المال اعز من المؤمن و کان



[ صفحه 496]



الربا ظاهرا لا يغير.. و رأيت القمار قد ظهر، و رأيت الشراب يباع ظاهرا ليس له مانع... و رأيت الشريف يستذله الذي يخاف سلطانه... و رأيت الهرج قد کثر.. و رأيت الناس مع من غلب... و رأيت الايات في السماء لا يقزع لها احد و رأيت الناس قد استووا في ترک الامر بالمعروف و النهي عن المنکر و ترک التدين و رأيت القضاة يقضون يخلاف ما امر الله.

امام صادق (ع) فرمود: و ديدي که فاسق در آنچه خدا دوست نمي دارد قوي و ستوده است و راه خير را ديدي بريده شده و راه بدي باز و رفتار مي شود و مالدار عزيزتر از مؤمن است و ربا ظاهر گرديده و تغيير داده نمي شود و قمار ظاهر گرديده و شراب بدون مانع آشکار خريد و فروش مي گردد و شخص شريف را ببيني کسي او را ذليل مي شمرد که از قدرت و سلطه او مردم مي ترسند و ببيني که هر ج و مرج بسيار گرديده و مردم همراه کسي باشند که غلبه و چيرگي با او است و از نشانه هاي آسماني کسي هراس ندارد و مردم در ترک کردن امر به معروف و نهي از منکر و ترک ديانت يکسانند و قاضيان بخلاف فرمان خدا قضاوت مي کنند.

(بحار ج 52 ص 185 و يوم الخلاص ص 441):

قال الرضا (ع): اذا اشتدت الحاجة و الفاقة وانکر الناس بعضهم. يأتي الرجل اخاه في حاجته فيلقاه بغير الوجه الذي کان يلقاه فيه، ويکلمه بغير الکلام الذي کان يکلمه.

امام رضا (ع) فرمود: هنگامي که حاجت و تنگدستي بسيار گردد و مردم بعض بعضي دگر را انکار کنند و مرد به نزد برادر خود براي حاجتي آيد و او با چهره ي دگري او را ديدار کند و سخني با او گويد که از پيش با وي آنگونه سخن نگفته باشد.

(عن الزام الناصب ص 195 و يوم الخلاص ص 449):

قال اميرالمؤمنين (ع): ويري الرجل من زوجته القبيح فلا ينهاها و لا يردها عنه، و يأخذ ما تأتي من کد فرجها و من مفسد خدرها، حتي لو نکحت طولا و عرضا لم ينهها و لا يسمع ما وقع - اي ما قيل فيها من الکلام القبيح فذاک هو الديوث.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: در حالات آخرالزمان فرمود: مرد از همسرش کار قبيح مي بيند و او را نهي نمي کند و از زشت کاريش باز نمي دارد بکله از راه دامن زن (زنا)



[ صفحه 497]



ارتزاق مي نمايد حتي اگر طول و عرض خود را در اختيار ديگران بگذار نهي نمي کند و آنچه ديگران درباره زنش مي گويند و زشتي کارش فراگير شده است بي توجه مي ماند چنين مردي ديوث است.

(يوم الخلاص ص 448):

قال رسول الله (ص): سيأتي بعدي اقوام، يأکلون طيب الطعام و الوانها، و يرکبون الدواب و يتزينون بزينة المرأة لزوجها، ويتبرجون تبرج النساء، و زيهم مثل زي ملوک جبابرة هم منافقو هذه الامة في آخرالزمان، شاربوا القهوات - اي المسکرات - لا عبون بالکعاب - اي القمار - راکبون للشهوات، تارکون للجماعات، راقدون عن العتمات - اي صلوات الصبح و العشاءين - مفرطون بالغدوات - اي متهاونون بصلاتي الظهر و العصر - مثلهم کمثل الدفلي: زهرتها حسنة و طعمها مر! کلامهم الحکمة، واعمالهم داء لا يقبل الدواء.

رسول اکرم فرمود: پس از من مردمي آيند که غذاهاي پاکيزه و رنگارنگ خورند و بر مرکوبها سوار شوند و خويشتن را بمانند آرايش زن براي شوهر بيارايند و مانند زنان بي پرده باشند و هيکل و شکلشان شکل و هيئت پادشاهان ستمگر باشد آنها منافقان اين امت در آخرالزمانند. شرابخوار و قمارباز مرتکبين شهوتها و رها کنندگان جماعتهايند.بخاطر خوابيدن ترک نماز صبح و مغرب و عشاء کنند. و در گذاردن نماز ظهر و عصر تهاون و سستي کنند. آنها مانند خرزهره باشند که گل زيبا ولي مزه تلخ دارند سخنانش حکمت آميز باشد و کارهايشان دردي است بي درمان.

(يوم الخلاص ص 450):

قال اميرالمؤمنين: اذا رأيت الرجل يأکل من کسب امرأته من الفجور، يعلم ذلک و يقيم عليه. بل يکري امرأته و خادمته و جاريته يعني: بنته و يرضي بالدني من طعامه و شرابه و ملذاته.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: چون ديدي که مرد از درآمد بدکاري همسرش مي خورد با اينکه مي داند بدان ادامه مي دهد بلکه زن و خدمتکار و دخترش را براي عمل زشت زنا کرايه دهد و به پست ترين خوردني و نوشيدني و لذت راضي باشد.



[ صفحه 498]



(يوم الخلاص ص 450):

قال اميرالمؤمنين (ع): ينفق الرجل من ماله في غير طاعة الله، فلا ينهي و لا يؤخذ عليه، و يمنع اليسير في طاعة الله.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: مرد از مال خود در غير طاعت خدا خرج مي کند و از او جلوگيري و مؤاخذه نمي شود و اندکي هم در طاعت خدا را منع مي کند.

(بحار ج 52 ص 263 و يوم الخلاص ص 455):

قال رسول الله (ص): اذا تزينت النساء بثياب الرجال، و سلب عنهن قناع الحياء.

رسول اکرم (ص) (درباره آخرالزمان) فرمود: هنگامي که زنان با آرايه هاي مردان خود را بيارايند و مقنعه و حياء و شرم از آنها سلب شود.

(يوم الخلاص ص 456):

قال رسول الله (ص): سيکون في آخر امتي رجال، يرکب نساؤهم علي سروج کاشباه الرجال يرکبون علي المياثر حتي يأتوا ابواب المساجد، نساؤهم کاسيات عاريات، علي رؤوسهن کأسنمة البخت العجاف، لا يجدن ريح الجنة. فالعنوهن فانهن ملعونات.

رسول اکرم (ص) فرمود: در آخر امت من مرداني خواهند بود که زنان آنها مانند مردان بر زين ها سوار شوند (رانندگي ماشين) بر مفاخر سوار شوند تا به در مسجدها برسند. زنانشان در عين حالي که لباس در تن دارند برهنه باشند بر سر آنها مانند کوهاي شتر برآمدگي باشد (مقصود آراستن موها و بستن به بالاي سر است) آنها بوي بهشت نمي يابند بر آنها لعنت کنيد که آنها لعنت شده اند.

(يوم الخلاص ص 457):

قال رسول الله (ص): اذا رکبت ذوات الفروج السروج فعليهن من امتي لعنة الله.

رسول اکرم (ص) فرمود: هنگامي که زنان بر زين ها سوار شوند لعنت خدا بر اينگونه زنان از امتم باد.

(منتخب الاثر ص 426 و يوم الخلاص ص 457):

قال رسول الله (ص): لا تقوم الساعة حتي تظهر ثياب تلبسها نساء کاسيات عاديات و تعلو التحوت الوعول.



[ صفحه 499]



رسول اکرم (ص) فرمود: قيامت برپا نمي شود تا جامه هايي ظاهر گردد که زنان آنرا در تن کنند در عين حالي که در تن کرده اند برهنه اند و برتري جوئي دارند مانند پرنده درنده در هوا و بزکوهي بر سر قله ها.

بحار ج 52 ص 257 و يوم الخلاص ص 459):

قال رسول الله (ص): اذا رأيت المرأة تقهر زوجها، و تعمل ما لا يشتهي، و تنفق عليه من کسبها فيرضي بالدني ء من الطعام و الشراب.

رسول اکرم (ص) فرمود: هنگامي که ديدي زن بر شوهر خود قهر و غلبه دارد و آنچه شوهر نمي خواهد او انجام مي دهد و زن از در آمد خود خرج او را مي دهد. شوهر نيز به خوردني و نوشيدني پست راضي باشد.

(بحار ج 52 ص 259 و يوم الخلاص ص 463):

قال اميرالمؤمنين (ع): اذ غلبت النساء علي الملک، و غلبن کل امري ء، فلا يؤتي الا ما لهن فيه هوي.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: هنگامي که زنان بر حکومت غلبه جويند و بر همه مردان غالب گردند پس انجام نمي گردد مگر آنچه هوا و هوس زن بخواهد.

(منتخب الاثر ص 426 و يوم الخلاص ص 462):

قال اميرالمؤمنين (ع): تکون النسوة کاشفات عاريات متبرجات، من الدين خارجات و الي الفتن مائلات، و الي الشهوات و اللذات مسرعات، للمحرمات مستحلات، و في جهنم خالدات.

اميرالمؤمنين (ع) فرمود: زناني باشند مکشفه و برهنه و ظاهر کنندگان زينت و آرايه ي خود. از دين خارجند و به فتنه ها مايل و راغب، و بسوي شهوتها و لذتها شتابگير و محرمات را حلال شمار و در جهنم جاويدان باشند.

(بحار ج 52 ص 256 و يوم الخلاص ص 463):

قال الصادق (ع):... و رأيت النساء يتزوجن بالنساء، و رأيت معيشة المرأة من کد فرجها و رأيت النساء يتخذن المجالس کما يتخذها الرجال.

امام صادق (ع) فرمود:... و ديدي که زنان با زنان جفت شوند و ديدي معاش زن از درآمد خودفروشي او باشد و ديدي که زنان مانند مردان مجلسها بوجود آورند.



[ صفحه 500]



(منخب الاثر ص 430 و يوم الخلاص ص 464):

قال الصادق (ع): تصبح طهران قصورها کقصور الجنة، و نسوانها کالحور العين يتلبسن بلباس الکفار، و يتزيين بزي الجبابرة، يرکبن السروج و لا يتمکن لأزواجهن، و لا تکفي مکاسب الازواج لهن... فروا منها الي قلة الجبال و من الجحر الي الجحر کالثعلب باشباله.

امام صادق (ع) فرمود: طهران داراي کاخهايي همانند کاخهاي بهشت خواهد شد و زنانش مانند حورالعين باشند لباس کافران پوشند و به شکل و قيافه جباران در آيند بر زين ها سوار شوند و براي همسر خود تمکين نکنند. و در آمد کسب شوهرانشان کفاف آنها را ننمايد. پس از آنها بسوي قله کوه ها بگريزند. و مانند روباه که بچه هاي خود را از سوراخي به سوراخي از ترس مي گريزاند فرار کنيد.

(يوم الخلاص ص 488):

قال رسول الله (ص): اذا رأيت الحق قدمات و ذهب اهله، و رأيت الجور قد شمل البلاد و رأيت القران قد خلق و احدث فيه ما ليس فيه و وجه علي الأهواء و رأيت الدين قد انکفأ کما ينکفي ء الماء في الاناء و رأيت الشر ظاهرا لا ينهي عنه و يعذر اصحابه.

رسول اکرم (ص) فرمود: وقتي که ديدي حق مرده و اهل حق از ميان رفتند و ديدي که ظلم و ستم سرتاسر شهرها را فراگرفته و ديدي که قرآن کريم کهنه شده و آنچه در آن نيست بتازگي ايجاد گشته و آنرا به هواي نفس خود توجيه مي کنند و ديدي که دين وارونه و واژگون شد مانند واژگون شدن آب از ظرف و ديدي که شر آشکار شده و از آن جلوگيري نمي شود و بدکاران معذور بشمار آيند.

(منتخب الاثر ص 437 و يوم الخلاص ص 485):

قال رسول الله (ص): يأتي علي الناس زمان، لا يسلم لذي دين دينه الا من هرب من شاهق الي شاهق، و من جحر الي جحر کالثعلب باشباله فاذا کان ذلک لم تنل المعيشة الا بسخط الله فاذا کان ذلک کان هلاک الرجل علي يدي زوجته و ولده فاذا لم يکن له زوجة و لا ولد، کان هلاکه علي يدي ابويه، فان لم يکن له ابوان کان هلاکه علي يدي قراباته و الجيران. يعيرونه بضيق العيش فيوردونه الموارد التي



[ صفحه 501]



تهلک بها نفسه.

رسول اکرم (ص) فرمود: زماني به مردم برسد که دين شخص متدين براي او سالم نمي ماند مگر کسي که از جاي بلندي بجاي بلند دگر بگريزد و از سوراخي به سوراخ ديگر فرار کند مانند روباه که بچه هاي خود را مي گريزاند و چون اينگونه باشد معيشت بدست نيابد مگر به معصيت خدا در اينموقع هلاکت مردم بدست همسر و فرزندش باشد و اگر همسر و فرزندي نداشته هلاکتش بدست پدر و مادرش صورت گيرد و اگر پدر و مادرش نبود هلاکتش بدست خويشاوندان و همسايگانش خواهد بود که براي تنگي معاش او را سرزنش کنند و او را به هلاکت در افکنند.

(يوم الخلاص ص 488):

قال رسول الله (ص): و رأيت المنابر يؤمر عليها بالتقوي و لا يعمل القائل بما يأمر.

رسول اکرم (ص) فرمود: و ديدي در منبرها امر به تقوي و پرهيزگاري مي شود ولي گوينده عمل به گفتار خود نمي کند.

(يوم الخلاص ص 489):

قال رسول الله (ص): سيأتي عليکم من بعدي زمان ليس فيه شيي ء اخفي من الحق و لا اظهر من الباطل، و لا اکثر من الکذب علي الله و رسوله، و ليس عند اهل ذلک الزمان سلعة ابور من الکتاب - القرآن - اذا تلي حق تلاوته و لا انفق منه اذا حرف عن مواضعة؟ و لا في البلاد شيي ء انکر من المعروف و لا اعرف من المنکر.

رسول اکرم (ص) فرمود: پس از من زماني مي رسد که در آن چيزي مخفي تر از حق و آشکارتر از باطل و ببشتر از دروغ بستن بخدا پيغمبرش (ص) نباشد و در نزد مردم آن زمان چيزي کسادآورتر از قرآن کريم که اگر بحق تلاوت شود نيست و چنانچه از جاهاي خود تحريف گردد چيزي از آن کم سودتر نباشد و در شهرها چيزهاي نيکوتر از معروف و معروفتر از منکر پيدا نشود.

(يوم الخلاص ص 495):

قال الصادق (ع): و رأيت اصحاب الاديان يحتقرون، و يحتقر من يحبهم.

امام صادق (ع) فرمود: و ديدي که دينداران و دوستدارانشان تحقير مي شوند.



[ صفحه 502]



(يوم الخلاص ص 495):

قال الباقر (ع): يقل الورع و يکثر الطمع ويري المؤمن صامتا لا يقبل قوله، و الکاذب يکذب و لا يرد عليه کذب، و الفاسق يمتدح بالفسق لا يرد عليه قوله.

امام باقر (ع) فرمود: پارسائي کم و طمع بسيار گردد و مؤمن خاموش بچشم آيد چون گفتارش پذيرفته نشود. و دروغگو دروغ مي گويد و دروغش را کسي برنمي گرداند و فاسق را بخاطر فسقش مدح گويند و گفتارش پذيرفته شود.

(بحار ج 52 ص 258 و يوم الخلاص ص 497):

قال الصادق (ع): و رأيت طلب الحج و الجهاد لغيرالله، و المصلي يصلي ليراه الناس.

امام صادق (ع) فرمود: و ديدي طلب کردن حج و جهاد براي غير خدا باشد و نمازگزار بدان خاطر گذارد که مردم او را ببينند.

(اثبات الهداة ج 3 ص 474):

عن عبدالرحمن بن سيابة عن ابيعبدالله (ع) قال: کيف بکم اذا يقيم بلا امام هدي و لا علم يري يبرأ بعضکم من بعض، فعند ذلک تميزون و تمحصون و تغربلون و عند ذلک اختلاف السنن و امارة اول النهار، و قتل و خلع (قطع خ ل) في آخر النهار.

بنقل از عبدالرحمن بن سيابه از حضرت امام صادق (ع) فرمود: چگونه خواهيد بود زماني که بدون امام هادي و بدون راهنمايي که ديده شود باقي بمانيد برخي از شما برخي دگر بيزاري بجويد در اين هنگام است که آزمون و غربال مي شويد و اختلاف روشها پديدار مي گردد و در آغاز روز فرمانروائي باشد و قتل و برکنار نهادن (بريدن خ ل) و در آخر روز صورت گيرد.

(اثبات الهداة ج 3 ص 474):

عن جميل بن دراج عن زرارة قا ل: قال ابوعبدالله (ع): يأتي علي الناس زمان يغيب عنهم امامهم فقلت له: ما يصنع الناس في ذلک الزمان؟ قال: يتمسکون بالامر الذي هم عليه حتي يتبين لهم.

بنقل از جميل بن دراج (ره) از زراره (رض) گفت: امام صادق (ع) فرمود: زماني به



[ صفحه 503]



مردم برسد که امامشان غائب گردد عرض کردم: مردم در آن زمان چکار کنند؟ فرمود: به کاري که مي کردند متمسک شوند تا حق براي آنها آشکار گردد.

(بحار ج 51 ص 136):

عن الثمالي (ره) عن ابي جعفر (ع) قال: سمعته يقول: ان اقرب الناس الي الله عزوجل و اعلمهم و ارأفهم بالناس محمد و الائمة (ع) فادخلوا اين دخلوا و فارقوا من فارقوا اعني: بذلک حسينا و ولده (ع) فان الحق فيهم و هم الاوصياء و منهم الائمة فأين ما رأيتموهم فاتبعوهم فان اصبحتم يوما لا ترون منهم احدا فاستعينوا بالله و انظروا السنة التي کنتم عليها فاتبعوها و احبوا من کنتم تحبون و ابعضوا من کنتم تبعضون فما اسرع ما يأتيکم الفرج.

بنقل از ثمالي (ره) گفت: از حضرت امام باقر (ع) شنيدم مي فرمود: همانا نزديکترين مردم در پيشگاه خداي عزوجل و داناترين و مهربانترين کس به مردم محمد (ص) و ائمه صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين مي باشند بنابراين هر کجا که آنان داخل شوند درآئيد و از هر کس آنان جدائي کردند جدا شويد. مقصود من (از ائمه) امام حسين (ع) و فرزندانش مي باشند زيرا حق در ايشان است و آنان اوصياء هستند و امامان از ايشان مي باشند و هر کجا آنان را ديدند از آنان پيروي کنيد و اگر روزي هيچکس از ايشان را نديدند از خدا کمک بگيريد و نظر به سنتي کنيد که شما بر آن سنت بوديد از آن متابعت نمائيد و هر کس را که دوست مي داشتيد دوست بداريد و با هر کس که دشمني مي کرديد دشمني کنيد که به سرعت فرج شما خواهد رسيد.

(بحار ج 51 ص 137):

عن ام هاني ء الثقفية قالت: غدوت علي سيدي محمد بن علي الباقر (ع) فقلت له: يا سيدي آية في کتاب الله عزوجل عرضت بقلبي اقلقتني و اسهرتني قال: فاسئلي يا ام هاني؟ قالت قلت: قول الله عزوجل «فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس» قال: نعم المسألة سألتني يا ام هاني ء هذا مولود في آخرالزمان هو المهدي من هذه العترة تکون له حيرة و غيبة يضل فيها اقوام و يهتدي فيها اقوام فيا طوبي لک ان ادرکته و يا طوبي من ادرکه.

بنقل از ام هاني ثقفيه گفت: صبحگاهي به خدمت سيد و سرورم امام باقر (ع) رفتم و



[ صفحه 504]



عرض کردم: اي سيد و سرور من آيه اي از قرآن کريم به قلبم عارض شده که مرا بي تاب و پريشان و بي خواب کرده فرمود: اي ام هاني بپرس. عرض کردم: اين آيه شريفه: «فلا اقسم بالخنس الجوار الکنس» فرمود: آري خوب مسئله اي پرسيدي. اي ام هاني اين مولودي است در آخرالزمان که همان مهدي (ع) از اين عترت باشد براي او حيرت و غيبتي است که گروهي در آن گمراه و گروهي در هدايت خواهند بود خوشا حال تو اگر او را ادراک کني و خوشا حال کساني که و را ادراک کنند.

(حيوة الحيوان دميري ج 1 ص 193):

عن ابي ذر (رض) عن النبي (ص) قال: اذا اقترب الزمان کثر لبس الطيالسة و کثرت التجارة و کثر المال و عظم رب المال بماله و کثرت الفاحشة و کثر النساء و کانت امارة الصبيان و جار السلطان و طفف في المکيال و الميزان و يربي الرجل جرو کلب خيرا من ان يربي ولدا و لا يوقر کبير و لا يرحم صغير و يکثر الزنا حتي الرجل ليغشي المرءة علي قارعة الطريق فيقول امثلهم في ذلک الزمان لو اغتزلتم عن الطريق و يليسون جلود الضان علي قلوب الذئاب امثلهم في ذلک الزمان المداهن.

بنقل از ابي ذر (رض) از حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: وقتي که زمان نزديک شود جامه ي گشاد پوشيدن و بازرگاني و ثروت زياد گردد و ثروتمند بخاطر مالش تعظيم بيند و فواحش و زنان بسيار شوند فرمانروائي با خردسالان باشد و سلطان ظلم کند کيل و وزن کم گردد (کمفروشي) و اگر مرد بچه سگ تربيت کند بهتر از آن است که فرزندي تربيت نمايد. بزرگان احترام نبينند و خردسالان ترحم نشوند و زنا بسيار گردد تا آنجا که مرد در کنار گذرگاه هاي عمومي با زن درآميزد مسئولانشان (شايد مأموران و محافظان جان و ناموس باشند) به آنها گويند: بهتر آن بود که اين کار را دورتر از گذرگاه ها انجام مي داديد. و پوست گوسفند را بر قلبهاي گرگان مي پوشند. کارگزاران و مسئولان در ان زمان مردم چرب زبان و چاپلوس باشند.

(کشف الغمه ج 2 ص 473 و اثبات الهداة ج 3 ص 595 و عقدالدرر ص 145):

عن ابي سعيد الخدري (ره) عن النبي (ص) قال: تتنعم امتي في زمن المهدي نعمة لم يتنعموا مثلها قط يرسل الله السماء عليهم مدرارا و لا تدع الارض شيئا من



[ صفحه 505]



نباتها الا اخرجته.

بنقل از ابي سعيد خدري (ره) از رسول اکرم (ص) فرمود: امت من در زمان مهدي (ع) به نعمتي متنعم شوند که هرگز مانند آن نديده باشند خدا آسمان را مأمور کند که باران پيوسته ببارد و زمين چيزي از روئيدني را وامگذارد جز آنکه بيرونش دهد.

(کشف النعمه ج 2 ص 483):

عن ابي سعيد الخدري و جابر بن عبدالله قال: رسول الله (ص): يکون في آخرالزمان خليفة يقسم المال و لا يعده.

بنقل از ابي سعيد خدري (ره) و جابر بن عبدالله (رض) گفتند: رسول خدا (ص) فرمود: در آخرالزمان خليفه اي که مال را بي عدد تقسيم کند.

(اثبات الهداة ج 3 ص 532):

عن فرات بن احنف عن ابي عبدالله (ع) عن آبائه عن علي (ع) في حديث قال: اما و الله لا قتلن انا و ابناي هذان و ليبعثن الله رجلا من ولدي في آخرالزمان يطالب بدمائنا و ليغيبن عنهم تميزا لأهل الضلال يقول القائل: (الجاهل خ ل) مالله في آل محمد حاجة.

بنقل از فرات بن احنف از امام صادق (ع) از پدران بزرگوارش (ع) از حضرت اميرالمؤمنين (ع) در ضمن حديثي فرمود: هان سوگند بخدا که من و اين دو فرزندم (امام حسن و امام حسين) کشته مي شويم و البته خدا مردي از فرزندانم را در آخرالزمان برمي انگيزد که طلب خون ما کند و براي امتياز گمراهان او از مردم غائب مي گردد تا گويند جاهل گويد: خدا حاجتي در آل محمد (ص) ندارد.

(اثبات الهداة ج 3 ص 533):

عن محمد بن سنان عن الکاهلي عن ابيعبدالله (ع) في حديث قال: ليأتين عليکم وقت لا يجد احدکم لديناره و درهمه موضعا يصرفه فيه فقيل له: و اني يکون ذلک؟ فقال: عند فقدکم امامکم فلا تزالون کذلک حتي يطلع عليکم کما تطلع الشمس آيس ما تکونون منه.

بنقل از محمد بن سنان از کاهلي از امام صادق (ع) در ضمن حديثي فرمود: البته وقتي شما پرسد که هيچکس از شما براي دينار و درهم خود جائي براي مصرف کردن



[ صفحه 506]



نيابد. به امام (ع) عرض شد: چه وقتي باشد؟ فرمود: هنگامي که امام خود را نيابيد پس هميشه بهمين حال باشيد تا وجودش بر شما طالع گردد چنانکه آفتاب بر شما طلوع کند پس از نوميدي که داريد.

(اثبات الهداة ج 3 ص 597):

عن مروان عن ابيه موسي قال: قال سيدي جعفر بن محمد (ع): الخلف الصالح من ولدي و هو المهدي اسمه محمد و کنيته ابوالقاسم يخرج في آخرالزمان يقال لامه: صقيل الي ان قال: و يظهر في آخرالزمان علي رأسه غمامة تظله من الشمس تدور معه حيثما دار تنادي بصوت فصيح: هذا المهدي.

بنقل از مروان از پدرش موسي گفت: سيد و مولايم امام صادق جعفر بن محمد صلوات الله و سلامه عليهما فرمود: خلف صالح از فرزندانم مهدي نام او محمد (ص) و کنيه اش ابوالقاسم است که در آخرالزمان خروج مي کند نام مادرش صيقل باشد تا آنجا که فرمود: و در آخرالزمان ظاهر مي شود بر سرش قطعه ابري است که در آفتاب بر او سايه افکند و هر طرف او دور زند ابر هم بگردد و ابر با آواي فصيح فرياد برکشد: اين مهدي (ع) است.

(بحار ج 52 ص 124):

عن ابي بصير (ره) عن ابي جعفر (رض) قال: قال رسول الله (ص) ذات يوم و عنده جماعة من اصحابه: (اللهم لقني اخواني) مرتين فقال من حوله من اصحابه: اما نحن اخوانک يا رسول الله (ص)؟ فقال: لا، انکم اصحابي و اخواني قوم في آخرالزمان امنوا و لم يروني لقد عرفنيهم الله بأسمائهم و اسماء ابائهم، من قبل ان يخرجهم من اصلاب آبائهم و ارحام امهاتم، لأحدهم اشد بقية علي دينه من خرط القتاد في الليلة الظلماء او کالقابض علي جمر الغضا، اولئک مصابيح الدجي، ينحيهم الله من کل فتنة غبراء مظلمة.

بنقل از ابي بصير (ره) از حضرت امام باقر (ع) فرمود: رسول اکرم (ص) روزي که جمعي از اصحاب در محضرش مشرف بودند دوبار فرمود: (بارالها مرا بديدار برادرانم برسان) اصحاب که در اطراف حضرت بودند عرض کردند: يا رسول الله (ص) مگر ما برادران شما نيستم؟ فرمود: نه شما برادران ما نيستيد ولي شما



[ صفحه 507]



اصحاب من مي باشيد. برادرانم گروهي هستند در آخرالزمان ايمان آورده اند در حالي که مرا نديده اند خداي تعالي آنان را به اسمهاي آنان و اسمهاي پدرانشان به من معرفي فرموده پيش از آنکه از صلب پدران و مادرانشان بيرون آورده باشد آحادشان در دين خود سخت باقي هستند بسي سخت تر و شديدتر از دست کشيدن بر روي خارها در شبهاي تاريک يا مانند کسي که آتش در بيشه افکند آنان چراغهاي روشن در تاريکي خدايشان از هر فتنه تيره و تاريک نجات مي بخشد.

(بحار ج 52 ص 131):

عن الحکم بن عيينة قال: لما قتل اميرالمؤمنين (ع) الخوارج يوم النهروان قام اليه رجل (فقال: يا اميرالمؤمنين طوبي لنا اذ شهدنا معک هذا الموقف، و قتلنا معک هؤلاء الخوارج) فقال اميرالمؤمنين (ع): و الذي فلق الحبة و برء النسمة لقد شهدنا في هذا الموقف اناس لم يخلق الله اباءهم و لا اجدادهم بعد، فقال الرجل: و کيف يشهدنا قوم لم يخلقوا؟ قال: بلي قوم يکونون في آخرالزمان يشرکوننا فيما نحن فيه و يسلمون لنا، فاولئک شرکاؤنا فيما کنا فيه حقا حقا.

بنقل از حکم بن عيينة گفت: هنگامي که حضرت اميرالمؤمنين (ع) در روز نهروان خوارج را کشت مردي برخاست و عرض کرد: يا اميرالمؤمنين (ع) خوشا حال ما که در اين جنگ در خدمت شما بوديم و اين خوارج را به امر شما کشتيم. امام (ع) فرمود: قسم به آنکس که دانه بشکافت و خلق را پديد آورد که همراه ما در اين جنگ مردمي بودند که هنوز خدا پدران و نياکانشان را نيافريده آن مرد عرض کرد: چگونه مردمي که هنوز خلق نشده اند با ما همراه بودند؟ فرمود: آري قومي در آخرالزمان باشند که با ما در امري که انجام داده ايم شريکند و تسليم ما مي شوند. اينان حقيقة شريکان ما در کار ما مي باشند.

(بحار ج 52 ص 130):

عن ابي عبدالله (ع) قال: قال رسول الله (ص): سيأتي قوم من بعدکم الرجل الواحد منهم له اجر خمسين منکم، قالوا: يا رسول الله (ص) نحن کنا معک ببدر و اوحد و حنين، و نزل فينا القران، فقال: انکم لو تحملوا لما حملوا لم تصبروا صبرهم.



[ صفحه 508]



امام صادق (ع) فرمود: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: پس از شما مردمي باشند که پاداش يک تن از آنان برابر پاداش پنجاه تن از شما باشد عرض کردند: يا رسول الله (ص) ما در خدمت شما در جنگ بدر و احد و حنين همراه بوده ايم و درباره ي ما قرآن کريم نازل شده. فرمود: اگر شما آنچه آنان تحمل کردند تحمل کنيد ولي شما باندازه ي آنان صبر نداريد.

(بحار ج 52 ص 132):

عن عوف ابن مالک قال: قال رسول الله (ص) ذات يوم: يا ليتني قد لقيت اخواني، فقال له: ابوبکر و عمر: اولسنا اخوانک امنا بک و هاجرنا معک؟ قال: قد امنتم و هاجزتم و يا ليتني قد لقيت اخواني فاعاد القول فقال رسول الله (ص): انتم اصحابي و لکن اخواني الذين يأتون من بعدکم، يؤمنون بي و يحبوني و ينصروني و يصدقوني، و ما رأوني، فياليتني قد لقيت اخواني.

بنقل از عوف ابن مالک گفت: رسول اکرم (ص) روزي فرمود: اي کاش برادرانم را ملاقات مي کردم ابوبکر و عمر به عرض رسانيدند: آيا ما برادران شما نيستم؟ ما به شما ايمان آورده ايم و با شما مهاجرت کرده ايم. حضرت فرمود: آري ايمان آورده ايد و هجرت کرده ايد و اي کاش برادرانم را ملاقات مي کردم. آنها گفتار خود را تکرار کردند. حضرت فرمود: شما اصحاب من هستيد ولي برادرانم کساني هستند که پس از شما مي آيند. بمن ايمان دارند و دوستم مي دارند و ياريم مي دهند و تصديقم مي کنند در حالي که مرا نديده اند پس اي کاش برادرانم را ملاقات مي کردم.

(الغيبة للشيخ الطوسي (رض) ص 180):

عن ابي سعيد الخدري (ره) قال: سمعت رسول الله (ص) يقول علي المنبر: ان المهدي من عترتي من اهل بيتي يخرج في آخرالزمان ينزل له (من) السماء قطرها و تخرج له الارض بذرها فيملاء الارض عدلا و قسطا کما ملاها القوم ظلما و جورا.

بنقل از ابي سعيد خدري (ره) گفت: از حضرت رسول اکرم (ص) که بر منبر نشسته بود شنيدم مي فرمود: همانا مهدي (ع) از عترت من (ع) از اهل بيت من است که در آخرالزمان خروج مي کند براي او از آسمان بارانش فرود مي آيد و زمين دانه هاي خود را بيرون مي دهد پس زمين را پر از عدل و داد مي کنند چنانکه مردم آنرا از ظلم و جور



[ صفحه 509]



پر کرده باشند.

(وسائل الشيعه ج 18 ص 564):

عن ابي جعفر (ع) قال: من المحتوم الذي لا تبديل له عندالله قيام قائمنا، فمن شک فيما اقول لقي الله و هو به کافر و له جاحد.

امام باقر (ع) فرمود: از امر حتمي که هيچ تغيير و تبديلي هواي آن در پيشگاه خدا نيست قيام قائم ما است پس هر کس در گفتارم شک آورد خدا را ملاقات کند در حالي که کافر و منکر خدا باشد.

(وسائل الشيعه ج 18 ص 564):

عن محمد بن مسلم (ره) عن ابي جعفر (ع) في حديث قال: من أصبح من هذه الامة لا امام له من الله أصبح تائها متحيرا ضالا ان مات علي هذه الحال مات ميتة کفر و نفاق.

به نقل از محمد بن مسلم (ره) از امام باقر (ع) در ضمن حديثي فرمود: هر کس از اين امت صبح کند در حالي که امامي از خدا نداشته باشد سرگردان و متحير و گمراه، باشد اگر بر اين حال بميرد به مرگ کفر و نفاق مرده است.

(بحار ج 14 ص 33):

قال الله تعالي: (و لقد کتبنا في الزبور من بعد الذکر ان الأرض يرثها عبادي الصالحون) قال ابوجعفر (ع) هم اصحاب المهدي (ع) في آخرالزمان.

خداي تعالي فرمايد: (و محققا در زبور پس از ذکر نوشتيم که وارث زمين بندگان شايسته ي من باشند) اما باقر (ع) فرمود: آنان از اصحاب مهدي (ع) در آخرالزمان باشند.

(نورالثقلين ج 1 ص 31):

عن داوود بن کثير الرقي عن ابي عبدالله (ع) في قوله تعالي: «هدي للمتقين الذين يؤمنون بالغيب» قال: من اقر بقيام القائم (ع) انه حق.

به نقل از داود بن کثير رقي از حضرت امام صادق (ع) در تفسير آيه کريمه: «هادي است براي پرهيزگاران آنان که ايمان به غيب دارند فرمود: کسي که اقرار به قيام قائم (ع) کند که آن حق است.



[ صفحه 510]



(تفسير البرهان ج 3 ص 96):

قال الله تعالي: الذين ان مکناهم في الارض اقاموا الصلوة و اتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور. (الحج: 91). قال ابوجعفر (ع) هذه لال محمد المهدي (ع) و اصحابه عليهم السلام يملکهم الله مشارق الارض و مغاربها و يظهر الدين و يميت الله عزوجل به و باصحابه البدع و الباطل کما امات السفيه الحق حتي لا يري اثر من الظلم و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و لله عاقبة الأمور.

خداي تعالي فرمايد: کساني که چون آنان را در زمين مکانت بخشيديم نماز را بپاي داشتند زکوة را اداء کردند و امر به معروف و نهي از منکر نمودند و پايان کارها در اختيار خدا است. امام باقر (ع) فرمود: اين آيه کريمه براي آل محمد (ص) به مهدي (ع) و اصحاب او عليهم السلام است که خدا آنان را مالک مشرقها و مغربهاي زمين مي سازد و دين را ظاهر و خداي عزوجل با دست او اصحابش بدعت ها و باطل را مي ميراند چنانکه سفيه و بيخرد حق را مي رانيد تا آنجا که اثري از ظلم باقي نماند و امر به معروف و نهي از منکر کنند و پايان کارها به اختيار خدا است.

(يوم الخلاص ص 434):

قال اميرالمؤمنين (ع): اذا کان اهل ذلک الزمان ذئابا و سلاطينه سباعا و اوساطه اکالا و فقراؤه امواتا.

اميرالمؤمنين (ع) (درباره آخر الزمان) فرمود روزگاري که مردمش گرگ صفت باشند و پادشاهان درنده و متوسطين از مردم پر خور و فقراء و بينوايان جزء اموات باشند.

(تفسير الصافي چاپ قديم ص 457):

و في روضة الواعظين عن النبي (ص): من اشراط الساعة ان يرفع العلم و يظهر الجهل و يشرب الخمر و يفشو الزنا و يقل الرجال و تکثر النساء حتي ان الخمسين امرأة فيهن واحد من الرجال.

در کتاب روضة الواعظين از حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: از مقدمات وقوع قيامت و آخرالزمان است که علم از ميان مي رود و ناداني ظاهر مي گردد (يعني علم حقيقي) و شراب نوشيده شود و زنا فاش گردد و مرد کم و زنان بسيار شوند تا آنجا که



[ صفحه 511]



پنجاه زن در برابر يک مرد باشد.

(منتخب الاثر ص 432):

عن بن عباس (ره) قال: حججنا مع رسول الله (ص) حجة الوداع فاخذ بحلقه باب الکعبة ثم اقبل علينا بوجهه فقال: الا أخبرکم باشراط الساعة فکان ادني الناس منه يومئذ سلمان (رض) فقال: بلي يا رسول الله (ص) فقال: بلي يا رسول الله (ص) فقال من اشراط القيامة اضاعة الصلوة و اتباع الشهوات و الميل مع الأهواء و تعظيم اصحاب المال و بيع الدين بالدنيا فعتدها يذاب قلب المؤمن في جوفه کما يذاب الملح في الماء مما يري من المنکر فلا يستطيع ان يغيره قال سلمان: و ان هذا لکائن يا رسول الله؟ قال: اي و الذي نفسي بيده يا سلمان ان عندها يليهم امراء جورة و وزراء فسقة و عرفاء ظلمة و امناء خونة و قال سلمان (رض) ان هذا لکانن يا رسول الله (ص)؟ قال (ص): اي و الذي نفسي بديه يا سلمان ان عندها يکون المنکر معروفا و المعروف منکرا و يؤتمن الخائن و يخون الأمين و يصدق الکاذب و يکذب الصادق قال سلمان: و ان هذا الکائن يا رسول الله (ص)؟ قال اي والذي نفسي بيده يا سلمان فعندها تکون امارة النساء و مشاورة الاماء و قعود الصبيان لي المنابر و يکون الکذب ظرفا و الزکوة مغرما والفي ء مغنما و يجفو الرجل والديه و يبر صديقه و يطلع الکوکب المذنب قال سلمان و ان هذا لکائن يا رسول الله (ص) لکائن قال (ص): اي و الذي نفسي بيده يا سلمان لکائن فعندها تقارب الاسواق اذ قال هذا: لم ابع شيئا و قال هذا: لم اربح شيئا فلا تري الا ذاما لله قال سلمان: و ان هذا يا رسول الله (ص) قال: اي والذي نفسي بيده يا سلمان فعندها تليهم اقوام ان تکلموا قتلوهم و ان سکتوا استباحوهم ليستأثرون بغيئهم و ليطاؤن حرمتهم و ليسفکن دماتهم و ليملئن قلوبهم دغلا و رعبا فلا تراهم الا رجلين خائفين مرعوبين مرهوبين قال سلمان و ان هذا لکاين يا رسول الله (ص) قال: اي والذي نفسي بيده يا سلمان ان عندها يؤتي بشيي من المشرق و شيي من المغرب يلون امتي يلون امتي فالويل الضعفاء امتي منهم و الويل لهم من الله لا يرحمون صغيرا و لا يوقرون کبيرا و لا يتجافون عن مسيي جثتهم جثة الأدميين و قلوبهم قلوب الشياطين قال سلمان (رض) و ان هذا لکائن يا رسول الله (ص)؟ قال اي و الذي نفسي بيده يا سلمان و عندها يکتفي الرجال بالرجال



[ صفحه 512]



و النساء بالنساء و يغاز علي الغلمان کما يغار علي الجارية في بيت اهلها و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال و يرکب ذوات الفروج السروج فعليهن من امتي لعنة الله قال سلمان (رض) و ان هذا لکائن يا رسول الله (ص)؟ قال: اي والذي نفسي بيده يا سلمان عندها تزخرف المساجد کما تزخرف البيع و الکنايس و تحلي المصاحف و تطول المنارات و تکثر الصفوف قلوب متباغضة و السن مختلفة قال سلمان: و ان هذا لکائن يا رسول الله؟ قال: اي والذي نفسي بيده يا سلمان (رض) و عندها تحلي ذکور امتي بالذهب يلبسون الحرير و الديباج و يتخذون جلود النمور صفافا (صفاقا) قال سلمان وعندها يظهر الربا و يتعاملون بالغيبة و الرشي و يوضع الدين و ترفع الدنيا قال سلمان و ان هذا لکائن يا رسول الله (ص)؟ قال: اي و الذي نفسي بيده يا سلمان و عندها يکثر الطلاق فلا يقام لله حد و لن يضروا الله شيئا قال سلمان و ان هذا لکائن يا رسول الله (ص)؟ قال: اي والذي نفسي بيده يا سلمان و عندها تظهر القينات و المعارف و تلينهم اشرار امتي قال سلمان و ان هذا لکائن يا رسول الله (ص)؟ قال: اي والذي نفسي بيده يا سلمان وعندها يحج اغنياء امتي للنزهة و يحج اوساطها للتجارة و يحج فقراؤها للريا والسمعة فعندها يکون اقوام يتعلمون القرآن لغيرالله و يتخذونه مزامير و يکون اقوام يتفقهون لغيرالله و يکثر اولاد الزنا و يتغنون بالقرآن و يتهافتون بالدنيا قال سلمان: و ان هذا الکائن يا رسول الله؟ قال اي و الذي نفسي بيده يا سلمان ذلک اذا انتهکت المحارم و اکتسبت الماثم و سلط الاشرار علي الأخيار و يفشو الکذب و تظهر اللجاجة و تفشو الفاقة و يتباهون في اللباس و يمطرون في غير اوان المطر و يستحسنون الکوبة و المعازف و ينکرون الامر بالمعروف و النهي عن المنکر حتي يکون المؤمن في ذلک الزمان اذل من لأمة و يظهر قراؤهم و عبادهم فيما بينهم التلاوم فاولئک يدعون في ملکوت السموات الأرجاس الأنجاس قال سلمان: و ان هذا لکائن يا رسول الله (ص) قال: اي والذي نفسي بيده يا سلمان فعندها لا يخشي الغني علي الفقير حتي ان السائل يسئل في الناس فيما بين الجمعتين لا يصيب احدا يضع في کفه شيئا قال سلمان: و ان هذا لکائن يا رسول الله (ص)؟ فقال: اي و الذي نفسي بيده



[ صفحه 513]



يا سلمان فعندها يتکلم الرويبضة فقال سلمان و مالروبيضة يا رسول الله فداک ابي و امي قال (ص) يتکلم في امر العامة من لم يکن يتکلم فلم يلبثوا الا قليلا حتي تخور الارض خورة فلا يظن کل قوم الا انها خارت في ناحيتهم فيمکتون ما شاءالله ثم ينکثون في مکثهم فتلقي لهم الارض افلا ذکبدها قال ذهبا و فضة ثم اومي بيده الي الأساطين فقال مثل هذا فيومئذ لا ينفع ذهب و لا فضة فهذا معني قوله تعالي «فقد جاء اشراطها» قال الله تعالي: «فاعلم انه لا الة الا الله و اسغفر لذنبک».

بنقل از ابن عباس (ره) گفت: يا رسول خدا (ص) در حجة الوداع بوديم حضرت حلقه در کعبه مشرفه را گرفت و بما رو کرد و فرمود: آيا از مقدمات قيامت بشما خبر بدهم و نزديکترين مردم به حضرت در آن روز سلمان (رض) بود عرض کرد: آري يا رسول الله (ص) فرمود: از مقدمات قيامت ضايع ساختن نمازها و پيروي از شهوتها و ميل کردن به هوا و هوس و بزرگ داشتن مالداران و فروختن دين بدنيا است که در اين هنگام قلب مؤمن گداخته شود همانند گداخته شدن نمک در آب از منکراتي که مي بيند و نتواند آنرا تغيير دهد سلمان (رض) عرض کرد يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست اوست اي سلمان (ره) در اينموقع اميران ستمگر و وزيران فاسق و عارفان ظالم و اينان خائن متصدي امور شوند سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري به پروردگارم قسم در اين وقت منکر معروف و معروف منکر شود و شخص خائن امين و امين خائن شمرده شود و دروغگو را تصديق کنند و راستگو را تکذيب نمايند سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست او است اي سلمان در اين هنگام زنان فرمانروا باشند و کنيزان مورد مشورت قرار گيرند و کودکان بر منبرها نشينند و دروغ کار ظريف بشمار آيد و زکوة را خسارت و بيت المال را غنيمت گيرند و مرد به پدر و مادرش جفاء کند و دوستش را راستگو مي داند و ستاره ي دنباله دار طلوع کند. سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان (رض) در اينموقع بازارها نزديک شود اين يک گويد: چيزي نفروختم و آن يک گويد: من سودي نبردم پس کسي را



[ صفحه 514]



نمي بيني جز آنکه خداي را نکوهش کند سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است يا سلمان در اين وقت زمام امور آنها بدست کساني افتد که اگر سخن گويند آنها را بکشند و اگر خاموش مانند کشتن آنها را مباح دانند براي آنکه حقوق آنها از بيت المال را تصاحب کنند و احترام آنها را پايمال سازند و خونهايشان را بريزند و دلهاي آنرا پر از دغل و ترس کنند نمي بيني دو کس را مگر همديگر بترسند و مرعوب يکديگر باشند سلمان گفت: اين کار شدني است يا رسول الله (ص) فرمود: آري به کسي جانم دو دست اوست اي سلمان در اين وقت چيزي از مشرق و چيزي از مغرب ظاهر مي شود و در اين وقت امت من چهره و رنگ عوض مي نمايند و واي بر ضعفاء امت پس واي بر امت براي شان از سوي خداوند نه بر صغير رحم کنند و نه بزرگان را احترام کنند و از گناهکاران فاصله نگيرند جثه شان جثه آدميان باشد و قلبهايشان قلبهاي شياطين، سلمان (رض) عرض کرد: اين امر واقع مي شود يا رسول الله (ص) فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت اوست اي سلمان در اينموقع مردان با مردان و زنان با زنان اکتفاء کنند و بر پسران رشک برند چنانچه بر دختران در خانه اهل شان رشک برند و مردان به زنان و زنان به مردان شباهت يابند و زنان سوار زين ها شوند بر اينگونه از زنان امتم لعنت خدا باد. سلمان (رض) عرض کرد: اين کار واقع مي شود يا رسول الله (ص) فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان (رض) و در اين هنگام مساجد را زينت کنند چنانکه عبادتگاه هاي يهودان و مسيحيان را زينت نمايند و به قرآن ها زيور بندند و مناره ها را طولاني سازند و صفهاي بسيار مي بندند در حالي که دلها به همديگر کينه توز و زبانها مختلف باشد. سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان (رض) در اين هنگام پسران امتم با طلا خود را بيارايند و حرير ديباج بپوشند و پوست پلنگ پوشند. سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان (ره) و در اين موقع ربا آشکار مي شود مردم عمل به غيبت و رشوه گرفتن و رشوه دادن کننده دين پست



[ صفحه 515]



مي شود و بلند شمرده شود دنيا. سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان و در اين وقت طلاق بسيار مي گردد و حدود خدا اقامه نمي شود و هرگز بخدا ضرر و زياني نتوانند رسانيد. سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان (ره) و در اين موقع کنيزهاي خواننده و آلات موسيقي ظاهر مي شود و آوازه خواني و مشاطه گري و آلات لهو و لعب و آزار امتم آنها را خريد و فروش مي نمايند. سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع شدني است؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان (ره) در اين وقت ثروتمندان امتم براي تفريح حج کنند و افراد متوسط امتم بخاطر تجارت به حج روند و فقيران امتم براي رياکاري حج کنند. و در اينموقع گروهي قرآن کريم را براي غير خدا فرا گيرند و آنرا مزمار و ساز قرار دهند و گروهي درس فقه براي غير خدا خوانند و اولاد زنا بسيار شوند و قرآن کريم را به آواي غنا خوانند و بر دنيا نهند سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان (ره) در زماني که محارم هتک شوند و کسب گناه رواج يابد و بدان بر نيکان مسلط گردند و دروغ فاش و لجاجت ظاهر شود و تنگدستي بسيار گردد و مردم در لباس فخر و مباهات کنند و باران غير موقع ببارد و طبل و آلات موسيقي را مردم خوب بشمرند و امر بمعروف و نهي از منکر را انکار کنند تا آنجا که مؤمن در آن زمان خوار و ذليلتر از کنيز باشد و خوانندگان و حسابداران يک ديگر را سرزنش کنند. آنها در ملکوت آسمانها پليد و ناپاک خوانده شوند. سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست قدرت او است اي سلمان (رض) در اين وقت ثروتمند از مستمند ترسي ندارد تا آنجا که مستمند از طرف يک هفته اگر از مردم چيزي بخواهد کسي نيابد که چيزي بدستش بگذارد سلمان (رض) عرض کرد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع شدني است؟ فرمود: آري قسم به آنکس که جانم بدست او است اي سلمان (ره) در اين وقت رويبضه بسخن آيد سلمان (ره) عرض کرد: يا رسول الله (ص) رويبضه



[ صفحه 516]



چيست؟ پدر و مادرم فدايت باد فرمود: در امور عامه مردم کسي که سخن نمي گويد سخن بگويد و اندکي درنگ کنند که زمين ناله اي برکشد پس هر قومي گمان کنند که تنها در ناحيه خودشان اين ناله برآمده پس تا آنجا که خدا بخواهد درنگ کنند و زمين پاره هاي جگر خود را براي آنها مي افکند فرمود: يعني طلا و نقره را آنگاه يا دست مبارک اشاره به ستونها کرد و فرمود: مثل اين در آنروز طلا و نقره سودي ندهد و اين است معناي آيه کريمه: (پس بتحيق آيد اشراط ساعت) خداي تعاي فرمايد: «پس بدانکه معبودي نيست بجز ذات پاک خداي يگانه و براي گناه خود استغفار کن».

(منتخب الاثر ص 434):

عقدالدرر عن ابي جعفر محمد بن علي (ع): لا يظهر الهدي الا علي خوف شديد و زلزال و فتنة تصيب الناس و طاعون قبل ذلک و سيف قاطع بين العرب و اختلاف شديد بين الناس و تشتت في دينهم و تغير في حاله حتي يتمني الموت صباحا و مساء من عظم ما يري و من کلب الناس و اکل بعضهم بعضا... فياطوبي لمن ادرکه و کان من انصاره و الويل کل الويل لمن خالفه و خالف امره.

در کتاب عقدالدرر از حضرت جعفر بن محمد (ع) روايت است که حضرت مهدي (ع) ظاهر نشود مگر در زماني که خوف و فتنه و آشوب زيادي به مردم رسد و بلاي طاعون بر آنها فرود آيد و اعراب بر عليه يکديگر شمشير بندند و جنگ و خونريزي بين اعراب زياد شود و اختلاف مردم با هم بسيار گردد و در امر دين پراکنده گردند و حال عمومي سخت گردد تا جاييکه هر صبح و شام تقاضاي مرگ نمايند از بزرگي بلائي که بر آنها نازل شود و سختي روزگار که سبب خوردن بعضي از مردم کشورها مردم کشور ديگر گردد و در چنين روزگاري خوشا حال آنکه از ياران حضرت مهدي (ع) باشد و واي بحال آنکه جز مخالفين حضرت باشد و با اوامر آن حضرت مخالفت نمايد.



[ صفحه 517]