مقدمه


انسان در طول تاريخ، هيچ گاه از انديشه و رؤياي «به زيستن » فارغ نبوده و نگاه او همواره براي يافتن آينده اي بهتر و سامان يافته تر، دوخته شده است.

با آن که زورمداران و استضعاف گران، هميشه مخالفان رژيم خود را در هم مي کوبند، در بند مي کنند، به زندان مي اندازند، به خاک و خون مي کشند و مي خواهند از هر طريق ممکن موقعيت خويش را حفظ کنند اما مستضعفان به اميد رسيدن به روزي خوش - روزي که به خواسته هاي مشروع خود برسند - زندگي را بر حاکمان ستمگر، سخت و تلخ ساخته و مسير تاريخ را عوض کرده اند. سياه پوست آمريکايي و آفريقايي قيام کرده حقوق خود را مي طلبند. مردم اندونزي، الجزاير و ايران بپا خواسته استعمار و استعمارگران را طرد مي کنند و به حيات آنها خاتمه مي دهند و فلسطيني ها به انتفاضه خود ادامه مي دهند.

آرزوي به زيستن و داشتن زندگي آرام، با زندگي بشر عجين بوده و در طول تاريخ، از آن جدا نشده است. او همواره، به فکر چنان روزي بوده و آني از اين انديشه، جدا نشده است گرچه هنوز در ايجاد چنان زندگي مطلوب و ايده آل خود، موفقيتي نداشته است.

رؤياي مزبور در زندگي انسان، به گونه هاي مختلفي تبلور يافته و انديشمندان هر عصري، براي تعبير شدن آن، چاره ها انديشيده و آن را در قالب «مدينه فاضله » مطرح کرده اند که در آن از نابساماني و دغدغه هاي جوامع موجود، اثر و نشاني نباشد.

از مدينه فاضله افلاطوني گرفته تا مدينه فاضله فارابي، و از مدينه فاضله کمونيست ها و سوسياليست هاي تخيلي و بهشت موعود آنان، گرفته تا مدينه فاضله عصر روشنگري و انسان مداري... آنها به خيال خود بشر را از قيد و بند دين و آداب و تکاليف ديني آزاد نموده و انسان را محور همه چيز قرار داده اند و دين و مذهب انسانيت را پايه گذاري کرده اند.

اما «مدينه فاضله موعود» اسلام - که در قرآن و روايات وعده تحقق آن داده شده - غير از اين مدينه هاي فاضله اي است که ديگران مطرح کرده اند زيرا ويژگي هاي مدينه فاضله اسلامي - که در عصر حکومت حضرت مهدي (عج) تحقق پيدا خواهد کرد - به گونه اي است که آن را از ساير مدينه هاي فاضله پيشنهادي ديگران، ممتاز مي سازد. در اين مقاله نخست به آينده جهان از ديدگاه اسلام اشاره مي شود سپس ويژگي هاي عصر ظهور و مدينه فاضله اسلام بيان مي گردد.