حالات علي در شب نوزدهم و به مسجد آمدن آن حضرت


اما حضرت امير (ع) آن شب را در منزل دخترش ام کلثوم بود چون سفره انداخت دو قرص نان جو و کاسه ي شير و قدري نمک حاضر کرده، حضرت فرمود اي دخترک کي دو نان خورش در سفره ي علي ديده اي يکي از اينها را بردار ام کلثوم خواست نمک را بردارد فرمود شير را بردار پس با نان جو و نمک افطار نمود و آن شب را بيدار بود و مشغول نماز و قرآن و دعاء و مناجات و استغفار و صلوات بود سوره يس را مي خواند و مي گفت أللهم بارک لي في الموت يعني خدايا مرگ را بر من مبارک گردان و گاهي از حجره بيرون مي آمد؛ و نظر به آسمان کرده مي فرمود انا لله و انا اليه راجعون: و گاهي مي گفت لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.