کلمه هل پنج مرتبه مکرر شده


اصل - هل من معين فأطيل معه العويل و البکاء. هل من جزوع فأساعد جزعه اذا خلا. هل قذيت عين فساعدتها عيني علي القذي. هل اليک يابن أحمد سبيل فتلقي هل يتصل يومنا منک بعدة (بغده خ ل) فنحظي

اعراب. هل، استفهام للندبه: و من زائده: و معين مبتدأ - و الخبر محذوف. اي هل معين لي: فاطيل متکلم من المضارع من اطال: و هو منصوب بان المقدرة بعدالفأ في جواب الاستفهام، و معه حال لضمير المتکلم، بمعني مجتمعا: و العويل مفعول و هو رفع الصوت بالبکاء اسم مصدر من اعال اوعول: قوله هل من جزوع



[ صفحه 294]



اعرابه کالجمله قبلها فاساعد جزعه، فعل و فاعل و مفعول و اذ ظرف له و قذيت من باب علم و عين فاعله اي اجرت الدمع کمانه وقع فيها القذي، اي الشوک و القذي سيلان الدمع، فتلقي مخاطب من المضارع المجهول منصوب: اي فتستقبل، قوله بعدة مصدر نوعي من الوعد؛ اي عدة عظيمة، و في بعض النسخ بغده بالغين المعجمه و الاضافه الي الهاء فالضمير يرجع الي يومنا فنحظي متکلم مع الغير من مضارع حظي من باب علم اي نصيب حظا من العدة و هو منصوب بان المقدره بعد الفأ في جواب الاستفهام.

ترجمه - آيا ياري کننده اي هست براي من تا با او طول دهم ناله و گريه خود را، آيا ناله کننداه ي هست تا ياري کنم ناله ي او را در زماني که تنها شود: آيا چشمي هست که اشگ بريزد تا چشم من ياري او کند بر فرو ريختن اشک، آيا راهي از من به سوي تو پيدا مي شود، اي فرزند پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم تا به استقبال تو آيم. آيا روز ما اتصال مي يابد به وعده ي وصالي تا بهره مند شويم از آن.

شرح - در اين موضع استفهام را تغيير مي دهد و به (هل) استفهام مي کند و آن دلالت بر زيادتي شوق وصال و بي تابي شخص داعي دارد و پنج مرتبه کلمه ي هل را تکرار مي کند تا مانند کلمه ي عزيز پنج مرتبه تمام شود. و در سه جمله اول اظهار مي کند که گريه ي من در اين امر بزرگ اندکست و ياري مي طلبد تا به اندازه ي کافي گريه و ناله واقع شود

و در دو جمله آخر کشف حجاب نموده با امام زمان عليه السلام خطاب مي کند و از او راه ملاقات و بهره مندي از وصال را مي طلبد.



[ صفحه 295]



اين عبارات اشعار دارد که ياد امام زمان عليه السلام و اظهار شوق و ندبه و گريه در مجالس اجتماعي مطلوب است تا آنکه موجب تشويق ديگران و بيداري غافلان و ارغام انف دشمنان گردد.