دعا کردن و انقطاع از خلق


وظيفه ي 28 دعا کردن و انقطاع از خلق چون داعي از شوق لقاء امام زمان عليه السلام بي طاقت شده؛ و به عبارات مختلفه بي تابي خود را اظهار مي دارد و به خطابات متعدده آن حضرت را مي خواند، و به نتيجه اي نمي رسد. و جوابي نمي يابد، ناچار در خانه خدا مي رود و از او استمداد مي طلبد، و بايد بداند که براي طلب هر أمري راهي غير از در خانه



[ صفحه 301]



خدا نيست و تمام اموري دنيوي و أخروي بيد قدرت خدا است.

و در قرآن فرمايد سوره 73 مزمل آيه 8:واذکر اسم ربک و تبتل اليه تبتيلا يعني نام پروردگار خود را ياد کن؛ و خالص کن دعاء و عبادت خود را به درگاه او به خلوص حقيقي و معناي تبتل آن است که از همه جا و همه کس منقطع شوي و هر چه مي خواهي از خدا بخواهي.

در مجمع از حضرت باقر عليه السلام و حضرت صادق عليه السلام روايت کند که تبتل دست بلند کردن در نماز است و در خبر ديگر دست بلندن کردن به سوي خدا و تضرع و زاري به درگاه اوست.

در وسائل از حضرت صادق (ع) روايت کند اذا أراد أحدکم أن لا يسأل ربه شيئا الا أعطاء. فلييأس من الناس کلهم و لايکون له رجاء الا من عند الله فاذا علم الله ذلک من قلبه لم يسأل لله شيئا الا أعطاه

يعني هرگاه يکي از شماها خواسته باشد که چيزي از خداي نخواهد مگر آنکه خدا به او عطاء فرمايد. پس بايد اميد خود را از تمام مردم قطع نمايد. و براي او هيچ اميدي غيراز در خانه خدا نباشد. که چون خدا اين حال را در دل او يافت. در اين حال سئوال از خداي نکند چيزي را مگر آنکه به او عطاء نمايد.



اي يکدله ي صد دله دل يکدله کن

مهر ديگران را زدل خود يله کن



يکشب تو ز اخلاص بيا بر در ما

بر نايد اگر کام تو از ما گله کن





[ صفحه 302]