صلوات بر رسول و آل و بيان اينکه زيادتي و غيرمتناهي سه نوع اس


اصل - [1] اللهم صل علي محمد و آل محمد و صل علي محمد جده



[ صفحه 313]



جده و رسولک ألسيد الاکبر. و علي أبيه ألسيد الأصغر و جدته الصديقة الکبري. فاطمة بنت محمد صلي الله عليه و آله و سلم و علي من اصطفيت من آبائه البررة، و عليه أفضل و أکمل، و أتم و أدوم، و أکثر و أوفر ما صليت علي أحد من أصفيائک. و خيرتک من خلقک، و صل عليه صلوة لا غاية لعددها، و لا نهاية لمددها؛ و لا نفاد لامدها

اعراب - قوله وصل عطف تفصيل علي الاجمال وجده عطف بيان و رسولک عطف علي الجد. قوله من آبائه بيان للموصول.

قوله افضل مفعول مطلق ينوب مناب صلوة. و اکمل و ما بعده معطوفات عليه و هذه الصفات الستة مضافات للموصول علي المشهور

ترجمه - خدايا درود بفرست بر محمد و خانواده محمد، و درود بفرست بر محمد که جد امام زمان عليه السلام و پيغمبر تو و سيد بزرگتر است و بر علي که پدر او و سيد کوچکتر است و بر جده ي راستگوي بزرگوار او فاطمه دختر محمد. و بر کساني که برگزيده اي ايشان را از پدران نيکوکار او. و درود بفرست بر او: درودي که افزونتر و کاملتر و تمامتر و با دوامتر. و زيادتر و بيشتر باشد از درودي که فرستاده اي بر هر يک از ستودگان و برگزيدگان خلق خود: و درود بفرست بر او، درودي که پاياني براي عدد آن و نهايتي براي مدت آن و اندازه اي براي حد آن نباشد.

شرح باز در اينجا کلمه (اللهم) را بار سوم مکرر مي کند و



[ صفحه 314]



طلب رحمت و درود بر پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم و آل او مي نمايد و بعد از آن صلوات بر ايشان را مکرر مي نمايد. زيرا که اول ذکر ايشان را به طريق اجمال و بعد از آن به طريق تفصيل بيان مي کند، و ايشان را چهار دسته گروه اول صلوات بر محمد صلي الله عليه و آله و سلم مي فرستد زيرا که جد امام زمان عليه السلام و اصل اين خانواده و پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم و مهتر بزرگ ايشان است. دوم صلوات بر علي عليه السلام مي فرستد که پدر امام زمان عليه السلام و مهتر ديگر ايشان که مرتبه او بعد از پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم است. و فاطمه (ع) را که نيز جده ي بزرگ او است ضميمه نمود سوم صلوات بر ده امام ديگر مي فرستد که پدران پاک و معصوم امام زمان عليه السلام مي باشند و نسبت فرزندي به پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم وعلي عليه السلام دارند. چهارم صلوات بر امام زمان عليه السلام مي فرستد، که امام زنده و سرپرست فعلي زمان است.

توضيح، چون زيادتي هر چيز بر ديگري به يکي از سه طريق است اول به شدت مانند آنکه نور آفتاب زياده از نور چراغ است. يعني شدت آن زيادتر است.

دوم به مدت؛ مانند آنکه سال از ماه و ماه از هفته و هفته از روز زيادتر است، يعني زمان آن زيادتر است.

سوم بعدت (شماره) مانند آنکه هزار از صد و صد از ده و ده از يک زيادتر است، يعني عدد و شماره آن زيادتر است.

چون اين مطلب را دانستي حال مي گوئيم. در کلمه ي فضل، و اکمل،اشاره است به اينکه صلوات خدا بر اين خانواده در شدت زيادتر



[ صفحه 315]



باشد از صلواتي که خدا بر هر يک از انبياء و اصفياء مي فرستد، زيرا که افضليت و اکمليت چيزي به شدت آن بر ديگري است؛ و دو کلمه (اتم و ادوم) اشاره است به اينکه صلوات خدا بر اين خانواده در مدت و زمان زيادتر از صلوات بر هر يک از پيغمبران و برگزيدگان باشد.

و دو کلمه ي اکثر و اوفر اشاره است به اينکه صلوات خدا بر ايشان در عدت و شماره افزونتر از صلوات بر هر يک از بزرگان باشد:

و بار ديگر صلوات بر امام زمان عليه السلام را مکرر مي کند و مي گويد و صل عليه براي آنکه از خدا طلب کند که صلوات و رحمت افزونتري بر او فرستد که به سه معناي مذکور غير متناهي و از اندازه بيرون باشد، و عبارت (صلوة لا غاية لعددها) دلالت دارد که صلوات خدا بر آن حضرت در عدت و شماره غير متناهي باشد، و عبارت (و لا نهاية لمددها) دلالت دارد که در مدت و زمان، غير متناهي باشد و جمله (و لا نفاد لامدها) اشاره است که در شدت غير متناهي باشد اصل - أللهم و أقم به الحق، و أدحض به الباطل. أدل أوليائک و أذلل به أعدائک.

اعراب - قوله و اقم امر من الاقامة. و الباء للسببيه او القسم قوله أدحض امر من ادحض الشي ء ابطله، و ادل امر من ادال يقال ادال الله زيدا من عمرو. اي نزع الدولة م عمرو و حولها الي زيد

ترجمه - خدايا حق را به واسطه ي امام زمان (ع) پايدار کن، و باطل را به سبب او محو گردان و دوستان خود را به رياست او به دولت رسان. و دشمنان خود را به قهر او خوار ساز.



[ صفحه 316]



شرح - اين مرتبه چهارم است که اللهم را مکرر مي کند. زيرا از اينجا تا آخر دعا طلب خيرات از خدا مي کندن: پس در اول به کلمه ي (عبيدک) اظهار کوچکي مي نمايد. و در دوم به کلمه ي عبيدک خود را داخل در مجمع بندگان مي کند و در سوم صلوات بر محمد و آل او مي فرستد. و اين هر سه امر سبب اجابت دعا مي شود: و بعد از اللهم واو آورده تا دعاء خود را به صلوات مقرون سازد. تا به اجابت نزديکتر گردد.

در خبر است که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود ما من مؤمن دعا للمؤمنين و المؤمنات الا رد الله عليه مثل الذي دعا بهم من کل مؤمن و مؤمنة مضي من أول الدهر أو هو آت الي يوم لقيامة. و أن العبد ليؤمر الي النار فيستحب فيقول المؤمنون و المؤمنات يا رب هذا الذي کان يدعولنا فشفعنا فيه، فيشفعهم الله عزوجل فيه فينجو يعني هيچ مؤمني براي مردان و زنان مؤمنين دعا نکند مگر آنکه برابر هر دعائيکه به هر يک يک ايشان کرده خدا به او باز گرداند از مؤمنين و مؤمنات که از اول دنيا بوده اند و آنان که تا روز قيامت به دنيا مي آيند.

و روز قيامت چون امر شود که او را به جهنم بکشند مردان و زنان مؤمن مي گويند پروردگارا اين شخص دعا در حق ما نموده. شفاعت ما را در حق او قبول فرما. پس خدا شفاعت ايشان را قبول مي کند. پس نجات مي يابد. و اخبار بسياري بدين مضمون رسيده است.



[ صفحه 317]



اصل - وصل أللهم بيننا و بينه. و صلة تؤدي الي مرافقة سلفه، واجعلنا ممن يأخذ بحجزتهم، و يمکث في ظللهم.

اعراب - قوله و صل امر من وصل يصل، و بيننا ظرف متعلق به: وصلة مفعول مطلق نوعي و جمله تؤدي صفة، و المرافقة اي المصاحية و المتابعه. قوله بحجزتهم، اي شدة متابعتهم و الاتصال بهم

ترجمه - خدايا بين ما و امام زمان عليه السلام اتصالي فراهم کن که ما را برساند به مصاحبت و پيروي پدران او. و بگردان ما را از کساني که راه متابعت ايشان گيرد و در سايه ي ولايت ايشان قرار يابد.

شرح - از خدا طلب مي کنيم که به امام زمان عليه السلام اتصالي يابيم و مراد از آن يا اتصال ظاهري است. که خدا توفيق دهد که خدمت آن حضرت برسيم، يا زمان ظهور او را دريابيم، و در زيارات و دعاها اين مضمون بسيار رسيده، و در عهد نامه است أللهم أرني الطلعة الرشيدة خدايا طلعت آن حضرت را به من بنما و يا مراد از آن اتصال معنوي است، که خدا توفيق دهد. که در ولايت او ثابت قدم باشيم. به نوعي که متصل شود به ولايت پدران او. و در جمله ي يمکث في ظلهم اشاره به آن است که در ولايت ايشان ثابت بمانيم، و به ولايت ايشان بميريم و محشور شويم؛ و هيچ انقطاعي در آن راه نيابد؛

اصل - و أعنا علي تأدية حقوقه اليه. و الاجتهاد في طاعته و اجتناب معصيته. وامنن علينا برضاه. وهب لنا رأفته



[ صفحه 318]



و رحمته، و دعائه و خيره. ما ننال به سعة من رحمتک؛ و فوزا عندک.

اعراب - و اعنا امر من الاعانه، و التأديه مصدر من باب التفعيل و امنن امر من من باب نصر، و الظرفان متعلقان به، وهب امر من وهب من باب منع. و رأفته مفعول و الکلمات الثلث بعدها معطوفات. و ما موصول و بدل من الخير و ما قبله و ننال متکملم من مضارع نال من باب علم، اي نجد و الضمير عايد، وسعة مفعول و هي مصدر من وسع يسع: و فوزا معطوف علي السعة؛

ترجمه - و ياري کن ما را بر اداء حقوق او، و بر کوشش کردن در فرمان او: و در پرهيز کردن از نافرماني او، و منت بر ما گذار که او را از ما راضي فرمائي، و ببخش به ما مهرباني و رحمت و دعاء و خير او را، به حدي که دريابيم به آن فراواني از رحمت تو را، و فيروزي و رستگاري را از درگاه تو.


پاورقي

[1] (نسخه بدل از بعضي از کتب مرحوم مجلسي ره) اللهم صل علي حجتک. و ولي امرک. و صل علي جده محمد رسولک السيد الاکبر: وصل علي ابيه. السيد القسور. و حامل اللواء في المحشر. و ساقي اوليائه من نهر الکوثر. و الامير علي علي سائر البشر. الذي من آمن به فقد ظفر! و منم لم يؤمن به فقد خطر و کفر. صلي الله عليه و علي اخيه و علي نجلهما الميامين الغرر: ما طلعت شمس و ما اضاء قمر. و علي جدته الصديقة الکبري. فاطمة الزهراء. بنت محمد المصطفي. و علي من اصطفيت الخ. ترجمه - خدايا درود بفرست بر حجت و ولي امر خود (امام زمان) و درود بفرست بر جد او محمد رسول خدا (ص) که سيد بزرگتر است.و بر پدر او علي (ع) که او است سيد شجاع. و حامل لواء حمد در قيامت. و ساقي حوض کوثر براي دوستانش. و امير بر تمام آدميان. هر که ايمان به او آورد اهل نجات. و هر که به او نگرود در خطر و کفر است. درود خدا بر او و برادر او رسول خدا (ص). و بر فرزندان بزرگوار روشندل ايشان مادامي که آفتاب طلوع کند و ماهتاب نور دهد. و بر جده راستگوي بزرگتر او فاطمه زهراء عليها السلام دختر محمد برگزيده. و بر کساني که برگزيدي. الخ.