قصه عيسي و انعقاد نطفه و تولد و معجزات او


اصل: و بعض أو لدته من غير أب.

ترجمه: و بعضي را از مادر بدون پدر به وجود آوردي.

شرح: مراد از اين بعض؛ حضرت عيسي عليه السلام است، و مادر عيسي مريم دختر عمران هميشه در بيت المقدس مشغول عبادت بود، و حضرت زکريا (ع) کفيل او بود،و در وقت عذر به خانه ي خاله ي خود مي رفت، و پس از پاکي باز به بيت المقدس مراجعت مي نمود.

روزي براي غسل به کناري رفت، که ناگاه جبرئيل بر او متمثل شد، که در سوره ي مريم، آيه 17 فرمايد.

فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا؛ قالت اني أعوذ بالرحمن منک ان کنت تقيا، الي الآخر الايات...

يعني: فرستاديم روح الامين را به سوي مريم، که متمثل شد نزد او به صورت انسان تمام اندام، پس مريم تا او را ديد، گفت: به خدا پناه



[ صفحه 40]



مي برم از تو اگر باشي پرهيزگار، جبرئيل گفت: من از جانب خدا مأمور هستم که پسري پاکيزه به تو بخشم، مريم گفت: چگونه مي شود؟ با اينکه مردي نزد من نيامده؛ و من از اهل زنا نبوده ام، جبرئيل گفت اين مطلب بر خدا آسان است، و اين امر آيتيست از جانب خدا؛ و در جيب؛ يا دهان مريم دميد؛ و از آن حمل برداشت، و زنان ديگر زبان به ملامت او گشودند، و گاهي با خود مي گفت: اي کاش مرده بودم، يا به وجود نيامده بودم.

چون زمان وضع حمل او رسيد، از شکم خود شنيد که: اي مادر محزون مباش، و به زير درخت خرما جاي گير، و شاخه ي آن را به جانب خود بکش، تا خرما بر تو بريزد؛ پس به زير آن درخت شد، و عيسي متولد گرديد، او را در گهواره گذاشت؛ و زکريا و خويشان نزد او آمدند، واو را ملامت کردند که: مادر و خويشان تو هيچکدام بد عمل نبودند؛ مريم اشاره به گهواره کرد، و هيچ تکلم ننمود، و به اشاره اظهار کرد که:من روزه دارم؛ و روزه ي آن زمان، روزه ي صمت بود، که بايد تکلم نکنند.

ناگاه ديدند که عيسي عليه السلام در گهواره مي فرمايد: من بنده ي خدا و پيغمبرم، و خدا به من کتاب داده، و مرا پاکيزه فرموده است.

اصل - و آتيته البينات، و أيدته بروح القدس

ترجمه - ومعجزاتي به او کرامت فرمودي، و او را به روح القدس (جبرئيل) ياري فرمودي.



[ صفحه 41]



شرح - ببينات، به معني معجزاتست، و معجزات عيسي عليه السلام آن بود که مرده را زنده مي نمود،و کور مادرزاد را - که حدقه ي چشم نداشت - شفا مي داد، و دردهاي لاعلاج را - مانند برص و جذام - شفا مي بخشيد، از غيب از کارهاي قوم خبر مي داد، و به دعاي او مائده از آسمان آمد، و به نفرين او جماعتي که نافرماني کردند، به صورت خوک مسخ شدند، و پس از سه روز همه هلاک گرديدند. اصل - و کل شرعت له شريعة، و نهجت له منهاجا.

اعراب - قوله: و کلا هو الاسم المشتغل عنه عامله - اعني شرعت - للعمل في الضمير المجرور باللام، و يجوز فيه النصب، و الارجح الرفع کما مر. اي الاصل عدم التقدير

ترجمه - و به تمام اين پيغمبران شريعت و ديني دادي، و براي هر کدام از ايشان طريقه و آئيني مقرر داشتي.