اشعار کميت در نصب علي و خواب ديدن شخصي علي را به نقل مجلسي


و کميت نيزاين اشعار را به نظم آورده است:



نفي عن عينک الأرق الهجوعا

و مما تمتري عنها الدموعا



لدي الرحمن يشفع بالمثاني

و کان لنا أبوالحسن شفيعا



و يوم الدوح دوح غدير خم

أبان له الولاية لو اطيعا



ولکن الرجال تدافعوها

فلم أر مثلها خطرا منيعا



فلم أقصد بهم لعنا ولکن

أساء بذاک أولهم صنيعا



فصار بذاک أقربهم لعدل

الي جور و أحفظهم مضيعا



أضاعوا أمر قائدهم فضلوا

و أقربهم لدي الحدثان ريعا



ثناسوا حقه فبغوا عليه

بلا تره و کان لهم قويعا



ترجمه: آن پيغمبر بيدار، خواب ضلالت را از چشم تو زايل نمود، و اشگهائي را که از چشم جاري مي کردي پاک فرمود؛اين پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم نزد خدا شفاعت مي کند به قرآن، و علي نيز براي ما



[ صفحه 87]



شفاعت مي کند؛ در آن روز پاي درختان خار که در خم غدير واقع شده پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم ولايت را براي علي عليه السلام ظاهر نمود، اگر اطاعت او شود؛ ليکن مردماني مخالفت آن نمودند، پس نديديم هيچ امر بزرگي را که منع شده باشد مثل آن؛ ايشان را به لعنت ياد نمي کنم، ولي اولين از ايشان به سبب اين خلاف، بد عملي را انجام داد؛ و به همين سبب نزديکترين ايشان به عدل، مرتکب ستم شد، و امانت دارترين ايشان ضايع کرد امانت را؛ امر پيشواي خود را ضايع نمودند، و گمراهي را به خود پسنديدند، و نزديکترين ايشان هنگام پيش آمدها از خود بيخود شد، فراموش کردند حق علي را؛ پس ستم کردند بر او، بدون انتقام از طرف او، و حال آنکه او براي ايشان رئيس و امير بود (يعني با وجود سلطه و قدرت، انتقام نکشيد).

مجلسي فرمايد که: بعضي از دوستان گفت که شبي اين اشعار کميت را مي خواندم، و در آن تفکر مي کردم. پس خواب مرا ربود، اميرالمؤمنين عليه السلام را در خواب ديدم. و اين اشعار را خدمت او عرضه داشتم. چون اين شعر را خواندم.



ولکن الرجال تدافعوها

فلم أر مثلها خطرا منيعا



پس حضرت اين شعر را انشاء فرمود:



فلم أر مثل ذاک اليوم يوما

و لم أر مثله حقا اضيعا



ترجمه: پس نديدم مانند آن روز روزي را، و نديدم مانند آن حق حقي را که پامال شده باشد.



[ صفحه 88]