دلگيري علي از ملامت مردم و آمدن او خدمت پيغمبر و حديث منزله


لذا پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم به دستور خدا، علي عليه السلام را در مدينه خليفه ي خود گردانيد، تا اغراض منافقين را دفع کند و مانع از خرابي ايشان باشد، و براي جنگ تبوک با چهل هزار مرد جنگي حرکت کرد.

منافقين و اراذل گفتند و شايع نمودند که: پيغمبر با علي بي ميل و سنگين شده، و علي را با زنان و ضعيفان در مدينه باقي گذاشته است اميرالمؤمنين عليه السلام از اين گفتار دلگير شده، سلاح پوشيد و در جرف که نام مکانيست، خدمت پيغمبر رسيد، و گفت: مردم مي گويند که: پيغمبر با من بي ميل و سنگين شده است، فرمود، اين حرف دروغست، من تو را خليفه و جانشين خود ساختم، تا مدينه را از اهل نفاق و شقاق حفظ نمائي، پس برگرد، و در مدينه براي امر خلافت از جانب من جاي گزين باش، أفلا ترضي يا علي أن تکون مني بمنزلة



[ صفحه 106]



هرون من موسي الا أنه لا نبي بعدي؟ و لو کان لکنته

ترجمه - آيا راضي نمي شوي يا علي که بوده باشي نسبت به من مانند هرون نسبت به موسي مگر اينکه بعد از من پيغمبري نيست؟ و اگر پيغمبري بعد از من بود. تو شايسته ي آن بودي.