علي با پيغمبر اتحاد دارد، سقايت کوثر و شيعيان علي اهل نجاتند


دليل دوازدهم آنکه علي با پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم اتحاد معنوي دارد، که او را پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم در گوشت و خون و ساير معاني متحد شمرده است. دليل سيزدهم آنکه علي خليفه پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم است بر کوثر، دليل چهاردهم آنکه شيعيان علي اهل نجات و جاي ايشان در بهشت است، و اين فقرات دعاء اشعار به اين سه دليل دارد. از جابر انصاري رسيده که: يا علي اگر خوف آن نبود که در حق تو غلو نمايند، و تو را خدا خوانند، مانند نصاري که عيسي را پسر خدا خواندند، درباره ي تو مقاله اي مي گفتم، که خاک قدم، و آب وضوي تو را براي استشفاء بردارند، بعد فرمود:

همين اندازه بس است که بگويم: أن تکون مني و أنا منک و ترثني و ارثک، و أنت مني بمنزلة هرون من موسي الا أنه لانبي بعدي، و أنت تبري ء ذمتي، و تقاتل علي سنتي، و أنت غدا في الآخرة أقرب الناس مني، و أنک أول من يرد الحوض، و أنک علي الحوض خليفتي و أنک أول من يکسي معي، و أنک أول داخل الجنة من امتي؛ و أن شعيتک علي منابر من نور مبيضة وجوههم حولي، أشفع لهم، و يکونون غدا في الجنة



[ صفحه 134]



جيراني؛ و أن حربک حربي، و أن سلمک سلمي، و أن سريرتک سريرتي، و أن علانيتک علانيتي، و أن ولدک ولدي، و أنک منجز عداتي، و أنک علي الحوض، و ليس أحد من الامة يعدلک عندي، و أن الحق علي لسانک و في قلبک و بين عينيک، و أن الايمان خالط لحمک و دمک کما خالط لحمي ودمي؛ و أنه لا يرد الحوض مبغض لک، و لا يغيب محب لک غدا عني حتي يرد علي الحوض معک يا علي.

ترجمه - آنکه تو از من هستي و من از تو، و تو در علم و ولايت وارث من باشي، و من وارث تو. و تو نسبت به من به منزله ي هروني نسبت به موسي جز اينکه بعد از من پيغمبري نيست، و تو ذمه مرا از حقوق فارغ مي کني، و تو بر دين و طريقه من جنگ مي کني، و تو در آخرت نزديکترين مردمي به من، و تو اول بر حوض کوثر وارد مي شوي: و توئي خليفه من بر آن: و توئي اول کسي که با من به لباس بهشتي ملبس مي شوي و تو پيش از همه داخل بهشت مي شوي؛ و شيعيان تو با صورتهاي نوراني بر منبرهاي نور در اطراف من قرار گيرند، تا من شفاعت ايشان کنم؛ و فرداي قيامت همسايگان منند در بهشت، و حرب با تو حرب با من است، و سازش با تو سازش با من است، و امر باطني تو امر باطني منست، و امر ظاهري تو امر ظاهري من. فرزندان تو فرزندان منند، و تو وعده هاي مرا وفا مي کني



[ صفحه 135]



و تو بر سر حوض کوثري؛ و احدي از امت من با تو برابري نمي کند، و راستي و درستي در زبان و دل و بين دو چشم تست؛ و ايمان با گوشت و خون تو مخلوطست همچنانکه با گوشت و خون من مخلوطست. و دشمنان تو بر حوض کوثر وارد نمي شوند: و دوستان تو از من غائب نيستند؟ و با تو بر حوض کوثر وارد مي شوند.

پس اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از شنيدن اين کلام به سجده رفت، و شکر خداي را بجا آورد.

و بنابر اخبار مستفيضه آياتي در شأن علي عليه السلام و شيعيان او نازل شده، از آن جمله است آيه 6 سوره 98 البينه؛

ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير لبرية.

ترجمه آنانکه ايمان آوردند، و اعمال شايسته بجا آوردند، بهترين مردم مي باشند.

ابوبکر شيرازي از انس روايت مي کند که: اين آيه در شأن علي نازل شد.

و از جابر نقل شده که؛ اين آيه در شأن علي عليه السلام است.

و گويند: ميان اصحاب شايع بود که، هر جا علي وارد مي شد مي گفتند (جاء خير البريه)

و ديگر ابونعيم اصفهاني از ابن عباس نقل مي کند که؛ اين آيه در حق علي عليه السلام و اولاد او نازل شده.



[ صفحه 136]



و از شراحيل انصاري نقل شده که: حضرت اميرالمؤمنين خبر داد که، در وقت قبض روح، سر پيغمبر به سينه ي من بود، که حضرت: اين آيه را خواند: و فرمود: بهترين مردمان که در آيه مذکور است. شيعيان تو مي باشند. و وعده گاه من و شما سر حوض کوثر است؛

و انس روايت کند که پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: يدخل الجنة سبعون ألفا لا حساب لهم و لا عقاب؛ ثم التفت الي علي فقال: هم شيعتک، و أنت امامهم.

ترجمه: داخل بهشت مي شوند از امت من هفتاد هزار، که حساب و عقابي براي ايشان نيست، پس روي به علي کرد. و فرمود: ايشان شيعيان تواند، و تو امام ايشاني.

اصل - و و لولا أنت يا علي لم يعرف المؤمنون بعدي

ترجمه - و اگر تو نبودي يا علي، بعد از من مؤمنان شناخته نمي شدند.