وجوب انتظار


آنچه تاکنون پيرامون ابعاد ارزش و نقش انتظار و ديگر محورهاي اين بحث بيان کرديم وجهي براي طرح اين مبحث باقي نگذارده است‌ليکن به منظور جامع بودن سخن در اين‌باره نيز به حديثي زير اشاره مي‌کنيم‌

ابوبصير خدمت امام باقرع مي‌رسد و عرض مي‌کند اي فرزند رسول خدا! آيا مي‌پذيريد که من دوست و تنها متوجه و گردن نهاده برولايت شمايم‌؟ امام ع فرمود آري‌! عرض نمود پس اينک پرسشي دارم که جواب دهيد، زيرا من نابينايم و کمتر راه مي‌روم و نمي‌توانم‌هر زمان خدمت شما برسم‌.امام‌ع فرمودند خواهش خود را عرضه دار! گفت مرا از آن دين که خود و خاندانت بدان پايبنديد،آگاه ساز تا من نيز بدان گردن نهم امام‌ع فرمود: اگر چه به کوتاهي سخن گفتي ليکن سوالي بس بزرگ نمودي بخدا سوگند! دين خود و پدرانم را برتو عرضه مي‌کنم و آن گواهي به يگانگي خداوند و رسالت محمد و اقرار به آنچه او از جانب پروردگار آورده و دوستي با آنان که دوست‌مايند و بيزاري از هر که دشمن ماست و تسليم بودن بر فرمان ما و انتظار کشيدن قائم ما و کوشش نمودن در راه اطاعت خداوند و پرهيزاز آنچه او نمي‌پسندد.

اين نکته‌اي بسيار شگرف است که انتظار، دوشادوش توحيد و نبوت از اصول مهم دين محمدي است و آن حکايت از چيزي فراتر از وجوب دارد.