تفويض و معاني مختلف آن


«تفويض» در لغت، به معناي واگذار کردن کاري به ديگري و حاکم گردانيدن او در آن کار است. [1] .

در اصطلاح علم کلام، عبارت است از: «اعتقاد به اين که خداوند متعال، پس از آفرينش بندگان، آنان را به خود واگذاشت تا هر کاري که مي خواهند بکنند؛ بدون اين که در اعمال آنان، نقشي داشته باشد».

البته آن چه مورد بحث ما است، تفويض در معناي ديگري، غير از نزاع معروف معتزله و اشاعره در باب جبر و اختيار است. هم چنين غير از اصطلاح «مفوّضه» درباب «صفات خبري» است که معتقداند: «صفاتي مانند «يد» براي خدا ثابت است؛ليکن براي گرفتار نشدن در دام «تجسيم و تعطيل» و «تأويل» بايد معناي آن را به خود خداوند واگذار (تفويض) کرد.

از اين رو، تفويض در احاديث شيعه، در معاني مختلفي وارد شده که مرحوم علامه مجلسي، آن ها را در شش معنا، جمع بندي کرده است که فهرست آن چنين است:


پاورقي

[1] تاج العروس من جواهر القاموس، محمد مرتضي زبيدي، ج 5، ص 71.