ولايت و برائت


دوستِ دوست، دوست است و دشمنِ دوست، دشمن.

دوستِ دشمن، دشمن است و دشمنِ دشمن، دوست.

اين قانون اگر چه قانوني مطلق نيست غالبيت دارد.

با اينهمه ولايت و دوستي نسبت به دوستان و مواليان امام زمان (عليه السلام) و عداوت و دشمني نسبت به دشمنان و مخالفان او يک تکليف است و از ويژگي هاي شيعيان و منتظران او به شمار مي رود.



[ صفحه 82]



يک شيعه منتظر بايد دوست مولايش را دوست بدارد، اگر چه دوست خودش به حساب نيايد.

و بايد از دشمنِ امامش بيزاري جويد، اگر چه دشمن خودش محسوب نگردد.

يک منتظر حقيقي بايد با بيگانه ترين اشخاص احساس دوستي کند، آنجا که او را در خط امام خود سر نهاده به فرمان او مي بيند. و بايد از آشناترين کسان حتي از پدر و برادر خويش دوري جويد و احساس تنفر نمايد، آن زمان که او را در ستيز با امام خود و پيوسته با مخالفان او مي يابد.

که اگر چنين شد افتخار رفاقت با پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) را درک مي کند. چنانکه خود آن بزرگوار فرمود:

«طوبي لمن ادرک قائم اهل بيتي و هو يأتمّ به في غيبته قبل قيامه و يتوليّ اوليائه و يعادي أعدائه ذاک من رفقائي و ذوي مودّتي و اکرم أمّتي علي يوم القيامه.» [1] .



[ صفحه 83]



«خوشا به حال آنکس که قائم اهل بيت مرا درک نمايد، در حاليکه قبل از قيام او در زمان غيبتش پيرو او بوده و دوستانش را دوست داشته و با دشمنانش به دشمني برخاسته باشد. چنين شخصي از رفيقان و همراهان من و مورد محبت و مودت من است و روز قيامت در زمره گرامي ترين افراد امت من محشور مي شود.»


پاورقي

[1] بحارالانوار، جلد 51، صفحه 72.