وضعيت اجتماعي


لغتنامه دهخدا، ج 1، ص 297.

در مرکز خلافت عباسيان و نيز در مناطقي که حکومتهاي عباسي نفوذ و حضور اجتماعي گسترده اي داشتند، شيعه از نظر پايگاه اجتماعي در اين دوره و در اين مناطق از وضعيت خوبي بهره مند نبود. در اين وضعيت نامطلوب، چند عامل موثر بود؛ از جمله:

1 - سياست ضد شيعي حاکمان عباسي.

2 - پيروزي و غلبه مکتب «اشعري» بر «عدليه» (معتزله و شيعه)

3 - جنايات وحشيانه «قرامطه» و «زنگيان» که با تبليغات گسترده، مسؤ وليت آنها را متوجه شيعيان نموده، و جوي زهرآگين بر ضد شيعيان به وجود آوردند.

به همين جهت وقتي که «قرامطيان» در سال (311 ه -) به کاروان زائران خانه خدا حمله کردند و جنايات وحشتناکي مرتکب شدند و با تبلغيات کوشيدند تا شيعيان را مسبب اين جنايات قرار دهند، مردم «بغداد» بر ضد وزير شيعي، «علي ابن فرات» شعار دادند. به دنبال آن، «ابن فرات» و پسرش از وزارت و مقام اداري خلع شدند و سپس آنان را دستگير، محاکمه و اعدام کردند.

در همين ارتباط «حسين بن روح نوبختي» سومين نايب خاص امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، نيز دستگير و روانه زندان شد.

اما در خارج از قلمرو حکومت عباسيان، در مناطق خودمختار و يا مستقل، به ويژه در مناطقي که حکومت هاي انقلابي شيعي برقرار بود، شيعيان در وضعيت اجتماعي بهتري قرار داشتند.