مصلح بزرگ جهاني


آرزوي تشکيل جامعه ي جهاني از ديرباز در جامعه ي بشري وجود داشته است تا آن جا که به اعتقاد بعضي از نويسندگان اين آرزو برخاسته از انگيزه هاي فطري جوامع بشري بوده و به همين سبب در تمامي اديان الهي و حتي غيرالهي به صورت يک اصل مسلم به حساب آمده و همگان، فرارسيدن چنين روزي را نويد داده اند. فطرت و نهاد آدمي به وضوح فرياد مي زند که سرانجام صلح و عدالت، جهان را فراخواهد گرفت و بساط ظلم و ستم برچيده مي شود. از اين رو،تقريباً همه ي اديان متفقند روزگاري مصلحي بزرگ بر جهان حاکم ميشود و صلح وعدالت جهانيرا محقق ميسازد.

قرآن به عنون مهم ترين منبع اسلامي خبر از تحقق يک حکومت عدل جهاني در سايه ايمان مي دهد و بر آن تأکيد مي کند:

1 ـ و َلَقَد کَتَبْنَا فِي الزَّبوُرِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ اْلاَرضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحوُنَ [1] و ما بعد از تورات در زبور داود نوشتيم که البته بندگان نيکوکار من ملک زمين را وارث و متصرف خواهند شد.

2 ـ وَ عَدَاللهُ الذَّينَ امَنوُا مِنْکُم وَ عَمِلوُا الصالِحاتِ ليَسْتَخْلَفَنَّهُمْ فِي اْلاَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الذّينَ مِنْ قَبْلِهِم وَ لَيُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُم الَّذي اَرْتَضي لَهُمْ وَ لَيُبَدِلَنَّهُم مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أمْناً يَعْبُدُونَني لايُشْرِکوُنَ بي شَيْئاً وَ مَنْ کفَرَ بَعَد ذلِکَ فَاوُلئِکَ هُمُ الْفاسِقوُن [2] و خدا به کساني که از شما بندگان ايمان آرد و نيکوکار گردد وعده فرموده که در زمين خلافت دهد، چنان که جاي نشين کرد آنان را که پيش از ايشان بودند و علاوه برخلافت، دين پسنديده ي آنان را بر همه ي اديان چيره و مسلّط کند و به همه ي مؤمنان پس از خوف و انديشه از دشمنان ايمني کامل دهد که مرا به يگانگي بي هيچ شائبه ي شرک و ريا پرستش کنند و بعد از آن هر که کافر شود به حقيقت همان فاسقان تبهکارند.

3 ـ يُريدوُن اَنْ يُطْفِئوُا نُورَاللهِ بِاَفْواهِهِمْ و يَاْبي اللهُ اِلاّ اَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکافِروُن َهُو الَّذي اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدي وَ دِين الحقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدّينَ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکونَ [3] (کافران) مي خواهند که نور خدا را به نفس تيره و گفتار جاهلانه ي خود خاموش کنند و خدا نگذارد تا آن که نور خود را در منتهاي ظهور و حد اعلاي کمال برساند هر چند کافران ناراضي و مخالف او باشند. اوست خدايي که فرستاده ي خود را با دين حق به هدايت خلق فرستاد تا به همه ي اديان عالم تسلط و برتري دهد هر چند مشرکان و کافران ناراضي و مخالف باشند.

4 ـ وَ نُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَي الِّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي اْلاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ [4] ، و ما اراده کرديم که بر آن طايفه ي ضعيف درآن سرزمين منت گذارده و آنهارا پيشوايان خلق قرار دهيم و وارث ملک و جاه فرعونيان گردانيم.

در نظر مفسران بويژه مفسران شيعه، تمامي آيه هاي فوق به علاوه اين حديث رسول مکرم اسلام (صلي الله عليه وآله) که فرموده است: «اگر از عمر دنيا، حتي يک روز باقي مانده باشد، خدا آن روز را چندان طولاني مي گرداند تا يکي از اهل بيت من برانگيزد که جهان را پر از عدل و داد کند، هم چنان که پر از ظلم و جور بود» [5] اشاره بر انديشه ي پيروزي نهايي نيروي حق و صلح و عدالت بر نيروي باطل و ظلم و ستم، و ظهور حکومت واحد جهاني دارد که نيکوکاران و مستعضفان به منظور گسترش جهاني با ايمان اسلامي، استقرار کامل و همه جانبه ي ارزش هاي انساني و تشکيل مدينه ي فاضله و جامعه ي ايده آل، بوسيله ي شخصيتي مقدس و عالي قدر که در روايت هاي اسلامي از او به «مهدي» (عج) تعبير مي شود، آن را به تحقق خواهند رساند.


پاورقي

[1] الانبياء: 21/105.

[2] النور: 24/55.

[3] التوبة: 9/32 و 33.

[4] القصص: 28/5.

[5] عنايت، حميد، انديشه سياسي در اسلام معاصر، (ترجمه ي بهاء الدين خرمشاهي)، تهران، 1373 ش، ص 53.