در استمرارغيبت پيامبران


مقدمه شيخ صدوق در اکمال الدين به سند خود از امام جعفر صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: ان سنن الانبياء و ما [بما] وقع عليهم من الغيبات جاريه [حادثه] في القائم منا اهل البيت حذو النعل بالنعل و القذه بالقذه: همانا سنن انبياء و غيبتهائي که در مورد آنها واقع شده، در قائم ما اهل بيت نيز عينا و مشابه آنها رخ خواهد داد. ونيز به سند خود از سيد الساجدين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: في القائم سنه من سبعه انبياء سنه من ابينا آدم و سنه من نوح و سنه من ابراهيم و سنه من موسي و سنه من عيسي و سنه من ايوب و سنه من محمد صلوات الله عليهم. فاما من آدم و نوح فطول العمر و اما من ابراهيم فخفاء الولاده و اعتزال الناس و اما من موسي فالخوف و الغيبه و اما من عيسي فاختلاف الناس فيه و اما من ايوب فالفرج بعد البلوي و اما من محمد فالخروج بالسيف:



[ صفحه 67]



در قائم ما سنتهائي از هفت پيامبر است. سنتي از پدرمان آدم، سنتي از نوح. سنتي از ابراهيم سنتي از موسي، سنتي از عيسي، سنتي از ايوب و سنتي از حضرت محمد صلوات الله عليهم اجمعين اما از آدم و نوح، طول عمر. از ابراهيم، پنهاني ولادت و دوري از مردم. از موسي، ترس و غيبت. از عيسي، اختلاف مردم درباره اش از ايوب، گشايش و فرج بعد از بلا و آزمايش. و از حضرت محمد صلي الله عليه وآله، قيام با شمشير. و در روايتي از امام جعفر صادق عليه السلام آمده است: سنه من موسي خفاء مولده و غيبته عن قومه... ثماني و عشرين سنه: در او سنتي از موسي است که آن پنهاني ولادت و غيبت موسي از قومش مي باشد... که به مدت بيست و هشت سال(غائب شد). ودر روايتي از امام محمد باقر عليه السلام نقل شده: ان فيه اربع سنن من اربع انبياء من موسي خائف يترقب و من يوسف السجن و من عيسي يقال مات و لم يمت و من محمد السيف: در او چهار سنت از چهار پيامبر است. از موسي، خوف و نگراني (از دستيابي دشمن). از يوسف، زندان. از عيسي، اختلاف در حيات و ممات او. و از حضرت محمد صلي الله عليه و آله، (قيام به) شمشير. و در روايت ديگر از امام محمد باقر عليه السلام نقل شده: ان في القائم من آل محمد شبها من خمسه من الرسل يونس و يوسف و موسي و عيسي و محمد صلوات الله عليهم اما من يونس فرجوعه من غيبته و هو شاب بعد کبر السن و اما من يوسف فالغيبه من خاصته



[ صفحه 68]



و عامته و اختفاوه من اخوته و اشکال امره علي ابيه يعقوب مع قرب المسافه بينهما و بين اهله و شيعته و اما من موسي فدوام خوفه و طول غيبته و خفاء ولادته و تعب شيعته من بعده لقوا من الاذي و الهوان الي ان اذن الله عز وجل في ظهوره و نصره و ايده علي عدوه و اما من عيسي فاختلاف من اختلف فيه حتي قالت طائفه منهم ما ولد و طائفه مات و طائفه قتل و صلب و اما من جده المصطفي فخروجه بالسيف و قتله اعداء الله و اعداء رسوله و الجبارين و الطواغيت و انه ينصر بالسيف و الرعب وانه لا ترد له رايه: همانا در قائم آل محمد پنج شباهت از پنج پيامبر: از يونس، يوسف، موسي، عيسي و محمد صلوات الله عليهم. از يونس، بازگشت از غيبت در حال جواني (ظاهري) بعد از کهنسالي. از يوسف، غيبت از خاص و عام و پنهاني او از برادرانش و مشکل شدن امر او بر پدرش يعقوب، با وجود نزديکي مسافت بين آن دو خانواده و پيروان او. و اما از موسي، پيوستگي ترسش و طول غيبت و پنهاني ولادت او است. و سختي ديدن شيعيان و پيروانش بعد از او مي باشد - که - آزار و اذيت مي بينند. تا اينکه سرانجام خداوند صاحب عزت و جلال ظهور او را اذن فرمايد و ياريش نمايد و بر دشمنش پيروزش گرداند. و اما از عيسي، اختلاف کساني که درباره او اختلاف کردند که گروهي از ايشان، گفتند که زاده نشده، و گروهي گفتند مرد و



[ صفحه 69]



گروهي گفتند کشته شده و به صليب کشيده شد. و اما از جدش مصطفي صلي الله عليه و آله خروج او با شمشير و کشتن دشمنان خدا و دشمنان رسول و نابود ساختن جباران و سرکشان است، و اينکه با شمشير و ترس (دشمنان از او) ياري مي شد و پرچم پيروزمندش شکست خورده بدو باز نمي گردد.