تبعيض اجتماعي


در جنبه اجتماعي نوع آداب و رسوم، اخلاق، اميد زندگي براي همگان يکسان نيست. همگان از يک گونه حرمت اجتماعي برخوردار نيستند. نظام کاستي عملا در جوامع به نام متمدن وجود دارد و در اثر آن فقير نمي تواند رشد کند و تحرک اجتماعي داشته باشد. هنوز در کشوري چون هلند بحث آن است که چرا دختر خانمي از شاهزادگان با معلمي فقير ازدواج کرده است و بخاطر آن او را از امکان رسيدن به سلطنت دور داشتيد. هنوز در آمريکا سفيد و سياه نمي توانند بگونه اي مسالمت آميز در يک محله زندگي کنند، به يک سينما بروند، در يک مدرسه تحصيل کنند، در يک کليسا به عبادت بپردازند هنوز در نقاط مختلف جهان بحث سفيد و سياه و حتي سفيد و سفيد مطرح است. هنوز بزرگان و سردمداران جهان گرفتار طرز فکر ناسيوناليستي هستند، همه چيز و سعادت را براي خود مي طلبند نه براي غير، مرگ را براي همسايه مي خواهند نه خود. هنوز در سطحي جهان ما مواجه با حق و تو هستيم و عده اي خود را برتر، با هوش تر و زرنگتر از ديگران مي دانند و قائلند راي آنها براي ديگران برتري دارد هنوز اميد زندگي براي همگان مساوي نيست، ميزان مرگ و مير براي کودکان در کشورهاي مختلف متفاوت است. در جوامع پيشرفته اين ميزان 3 در صد در جوامع عقب مانده بيش از 40 در صد است. همگان از بهداشت



[ صفحه 36]



مساوي و آساش و استراحت و تفريح مساوي بعلت وجود ضوابط تبعيض را برخوردار نيستند.