توجه به شناخت قرآن و اجراي آن


از امور اصلى و هر روزه اى كه حتماً بايد منتظران مهدى(عج) به آن اهميت دهند، انس گرفتن با قرآن و عمل به آن است.( [33] )

در مورد شناختن مفاهيم قرآن و اجراى آن، مگرنه اين است كه قرآن و عترت(عليهم السلام) در كنار همن هستند، امام زمان(عليه السلام)قرين قرآن است، اگر خداى نكرده قرآن مهجور گردد، درست بر عكس راه امام قدم(عج) برداشته شده است، اگر آيات عذاب، آيات رحمت، آيات عبرت! آيات سياسى، آيات عبادى، آيات تذكّر و ... را با كمال دقت توجه كنند و هر روز بخوانند و معانى آن را در ذهن خود ترسيم نمايند، خواهند فهميد كه با اين كار چقدر سريع و آگاه به سوى فرج امام(عج) گام برداشته اند.

در اينجا براى اينكه هم از قرآن استفاده كرده باشيم و هم طرز استفاده را دريابيم و هم از دستورات محكم قرآن در جهت زمينه سازى براى حكومت صالحان مطلبى بدانيم به دو فراز زير از قرآن توجه كنيد.

در آيه 75 سوره نساء مى خوانيم:

«وَ مَالَكُمْ لاَ تُقاتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَّنَا مِنْ لَّدُنْكَ وَلِيّاً وَاجْعَلْ لَّنَا مِنْ لَّدُنْكَ نَصِيراً





چرا در راه خدا و در راه نجات مستضعفين از مردان و زنان و كودكان، پيكار و مبارزه (با مستكبران) نمى كنيد و د رراه نجات مستضعفين كه مى گويند خدايا ما را از اين شهر (مكه) كه اهلش ستمگر است بيرون ببر و براى ما از طرف خودت سرپرست و ياور قرار بده، اقدام نمى نماييد؟»





اين آيه به ما مى گويد: نبايد بى تفاوت باشيم بايد براى خدا و نجات مستضعفين پيكار كنيم، مستضعفانى كه خدا پرستند و دنبال رهبر شايسته اند و از ستم و ستمگران ناخشنودند، چنين افراد را بايد كمك كرد و نجات داد.

تعبير به

«مالكم»



(چرا) يك نوع استفهام انكارى است، حاكى است كه حتماً بايد مسلمانان در راه نجات مستضعفان، نه تنها بپاخيزند بلكه بايد پيكار كنند.

پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) با بيانات جذّاب و پرمحتواى خود شاگردان مكتب اسلام را به گونه اى ساخته بود كه در مبارزه با دشمن كارشان چنان اوج گرفت، كه طبق روايات هفت نفر از فقراى انصار به حضور پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)آمده و عرض كردند بر اثر تهيدستى وسيله اى براى شركت در جهاد نداريم، شما وسيله اى از شمشير و نيزه و مركب در اختيار ما بگذاريد تا در جهاد شركت كنيم، پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) چون وسيله در اختيار نداشت، جواب منفى به آنها داد، آنها به قدرى ناراحت شدند كه اشك در چشم هايشان حلقه زده بود، و كم كم به گريه تبديل شد و سخت گريستند و بعدها به نام

«بَكّائون»



(گريه كنندگان) معروف شدند.

آيه 92 سوره توبه در وصف اين افراد مخلص نازل شد.( [34] )

«وَلاَ عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَآ أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَأَجِدُ مَآأَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّواْ وَّ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ يَجِدُوا مَا يُنفِقُونَ





و نيز اشكالى نيست بر آنها كه نزد تو (پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)) آمدند كه آنها را به مركبى براى ميدان جهاد سوار كنى، گفتى مركبى كه شما را بر آن سوار كنم ندارم از نزد تو بازگشتند در حالى كه چشمانشان اشكبار بود، از اين رو كه چيزى را نداشتند تا در راه خدا انفاق كنند.»





آرى اين چنين تعليمات قرآن كه دو نمونه اش را ذكر كرديم، اثر مى بخشد فرزندان و شاگردان قرآن بايد اين چنين تربيت گردند تا منتظر واقعى امام زمان(عليه السلام) شوند، پس بايد با قرآن مأنوس بود و اين درسها را از آن آموخت.( [35] )

پاورقي

[33] ـ حضرت على(عليه السلام) در وصيت خود به امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام)مى فرمايد: خدا را، خدا را در مورد قرآن مواظب باشيد مبادا ديگران از شما پيشى گيرند. (نهج البلاغه، نامه 47)

پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: اگر شنيديد كسى در مساجد، شعر مى خواند (كه جنبه اسلامى و سازندگى ندارد) به او بگوييد: «فَضَّ اللّهُ فاكَ اِنَّما نُصِبَتِ الْمَساجِد لِلْقُرآنِ



خدا دهانت را بشكند، همانا مساجد براى آموزش قرآن بوجود آمده است.»



(تهذيب، ج 3، ص 259)

[34] ـ مجمع البيان، جلد 5، صفحه 60، ذيل آيه فوق.

[35] ـ توجه به نهج البلاغه نيز كه مى توان گفت يك كتاب انقلابى و براى زمينه سازى تحرير شده، بايد مورد توجه قرار گيرد.