منتظران ظهور در جزيره خضراء



جمعه دوّم كه جمعه وسط ماه بود از نماز فارغ شديم. سيّد بر منبر نشست كه تا براي مؤمنان پند و نصيحت نمايد. ناگهان صداي هرج و مرج و غوغاي عظيمي از خارج مسجد به گوشم رسيد و از سيّد درباره آن سؤال كرديم.

فرمود: «اينها فرماندهان لشكر ما هستند كه هر جمعه وسط ماه آماده مي شوند و منتظر فرج هستند.»

من اجازه گرفتم كه بيرون بروم و آنها را ببينم، پس به من اجازه داد.

من بيرون آمدم و به ايشان نگاه مي كردم، ديدم كه آنها جماعت زيادي هستند و همه در حال تسبيح و تحميد و تهليل هستند و دعا مي كنند براي حضرت قائم به دستور خدا وهمديگر را نصيحت مي كنند براي خدا، يعني حضرت م ح م د بن الحسن مهدي خلف صالح حضرت صاحب الزّمان - صلوات اللّه عليه -.

به مسجد برگشتم نزد سيّد و او به من فرمود: «لشكرراديدي؟»

گفتم: «بلي.»

فرمود: «آيا شمردي ايشان را؟»

گفتم: «نه.»

فرمود: «تعداد ايشان سيصد ياور است و سيزده يار و ناصر ديگر باقي مانده است و اميدواريم خدا تعجيل نمايد فرج را از براي وليّ خود با اراده خويش، بدرستي كه او جواد و كريم است.»