تربيت يک گروه انقلابي آگاه


بر خلاف آنچه بعضي فکر مي کنند، رابطه امام در زمان غيبت بکلّي از مردم بريده نيست بلکه آن گونه که از روايات اسلامي بر مي آيد گروه کوچکي از آماده ترين افراد که سري پر شور از عشق خدا، و دلي پر ايمان، و اخلاصي فوق العاده براي تحقّق بخشيدن به آرمان اصلاح جهان دارند، با او در ارتباطند و از طريق اين پيوند تدريجاً ساخته مي شوند و روح انقلابي بيشتري کسب مي کنند انقلابي سازنده و بارور براي ريشه کن ساختن هر گونه ظلم و بيدادگري در جهان!

ممکن است آنها خودشان پيش از اين قيام از دنيا بروند ولي به هر حال آمادگي و تعليمات انقلابي را به نسل هاي آينده شان، و به ديگران منتقل مي سازند، و در پرورش گروه نهايي سهيم و شريکند.

سابقاً گفتيم معني غيبت امام اين نيست که او به شکل يک روح نامرئي و يا اشعّه اي ناپيدا در مي آيد، بلکه او از يک زندگي طبيعي آرام برخوردار است و به طور ناشناخته در ميان همين انسانها رفت و آمد دارد، و دلهاي بسيار آماده را بر مي گزيند و در اختيار مي گيرد و بيش از پيش آماده مي کند و مي سازد.



[ صفحه 230]



افراد مستعد به تفاوت ميزان استعداد و شايستگي خود، توفيق درک اين سعادت را پيدا مي کنند بعضي چند لحظه و بعضي چند ساعت و چند روز و بعضي سالها با او در تماس نزديک هستند!

به تعبير روشنتر، آنها کساني هستند که آنچنان بر بال و پر دانش و تقوا قرار گرفته و بالا رفته اند که همچون مسافران هواپيماهاي دور پرواز بر فراز ابرها قرار مي گيرند آنجا که هيچ گاه حجاب و مانعي بر سر راه تابش جانبخش آفتاب نيست در حالي که ديگران در زير ابرها در تاريکي و نور کمرنگ به سر مي برند.

حساب صحيح نيز همين است من نبايد انتظار داشته باشم که آفتاب را به پائين ابرها بکشم تا چهره او را ببينم چنين انتظاري اشتباه بزرگ و خيال خام است اين منم که بايد بالاتر از ابرها پرواز کنم تا شعاع جاودانه آفتاب را جرعه جرعه بنوشم و سيراب گردم.

به هر حال، تربيت اين گروه يکي ديگر از فلسفه هاي وجود او در اين دوران است.