پيام منتظر


اشعار از قصيده «پيام منتظر» و از ديوان عالم فقيه، مرحوم آية الله آقاي آخوند ملا محمد جواد صافي والد مؤلف کتاب است.



بيا صبا ببر از اين گدا يکي پيغام

بسوي پادشه مُلک جان، امام آنام



که اي طفيل وجود تو آنچه در گيتي است

که اي يگانه دوران و مفخر ايام



کنون که صفحه گيتي است پر ز جور و ستم

ز عدل و داد به عالم نمانده غير از نام



فساد کرده جهان را چو شام هجران تار

صلاح رفته چو روي تو درعالم حجاب غَمام [1] .



چه شامها که به اميد وصل گشت سحر

چه صبحها که نموديم در فراقت شام



تو آفتاب وجودي، روا مدار دگر

به زير سايه غيبت کند رخ تو مقام



نهيم در ره تو چند ديده اميد

در انتظار تو تا کي بسر بريم ايام؟



خوش است گر بنمائي به عشاقان رويي

که جلوه ايش کند زنده دل خواص وعوام



به کعبه تکيه نمائي و مخلصان بيني

پي طواف درت بسته سر بسر احرام



در آز پرده که از دين نماند رسم و اثر

به جان دشمن دون زن شرر ز برق حسام [2] .



بيا که از تو شود پر زعدل و داد

جهان بيا که از تو شود فتنه جهان آرام



بيا که از تو شود نسخ رسم استبداد

جهان درآيد در زير پرچم اسلام



بيا که منتظران را به لب رسيد نفس

بيا که طاقت ما طاق گشت و صبر تمام



بيا و قطع نما ريشه هاي استضعاف

براي ياري دين خدا نما اقدام



به يک نظر ز تومن قانعم شها، لطفي

خجسته آنکه به ديدارخود کنيش اکرام



جنود جهل نموده است روح من تسخير

هواي نفس زعقلم ربوده است زمام



کنم چه چاره به محشر ولات حين مناص [3] .

کجا پناه برم من، وَلَيسَ لي معصام [4] .



مگر ولاي تو زين مستمند گيرد دست

به اين وسيله ز يزدان نمايم استرحام [5] .



اگر به «صافي» مسکين نظر کني شايد

که از ولايت تو يافت دينش استحکام



«اللهم أظهر به دينک وسنة نبيک حتي لا يستخفي بشيء من الحق مخافة أحد من الخلق [6] = خدايا، به سبب ظهور مهدي منتظر دين خود و سنت پيغمبرت را آشکار کن آن چنانکه از بيم احدي از خلق چيزي از حق پنهان نگردد ـ و حق گوئي و حق پرستي در همه جا و براي همه کس آزاد باشد».

اللهم إنا نرغب اليک في دولة کريمة تعز بها الاسلام وأهله، وتذل بها النفاق وأهله، وتجعلنا فيها من الدعاة الي طاعتک، والقادة الي سبيلک، وترزقنا بها کرامة الدنيا والاخرة [7] = خدايا، ما از تو دولت با کرامتي مي خواهيم که به آن، اسلام و اهل اسلام را عزيز گرداني، و نفاق و اهل نفاق را خوارسازي، و ما را در آن دولت از دعوت کنندگان به سوي طاعتت و رهبران به سوي راهت قرار دهي، و کرامت دنيا و آخرت روزي فرمائي».


پاورقي

[1] غمام: ابر تيره.

[2] حسام: شمشير.

[3] «ونيست آن زمان، زمان قرار و پناهندگي».

[4] و نيست براي من پناهگاه.

[5] استرحام: طلب رحمت ودلسوزي.

[6] دعاي افتتاح، مروي از حضرت مهدي.

[7] دعاي افتتاح، مروي از حضرت مهدي.