ورد


وردي بخوان قرار دل بي شکيب را

اشکي ببار سنگ مزار غريب را



يک نوبهار اگر بشکوفد لبان تو را

پر مي شود تمام زمين، عطر سيب را



تنها به اشتياق سلامي گذاشتم

در پشت سر هر آنچه فراز و نشيب را



آتش گرفت روح کويرانه ام، زلال

روزي بيا و آب بزن اين نهيب را



اين کيست؟ اين که با دل من حرف مي زند

نشنيده ايد هيچ صداي عجيب را؟



آرام مي شود دل توفاني اي عجب!

خاصيتي است آيه امن يجيب را


 




آرش شفاعي بجستان